اسم ( noun )
• : تعریف: vigorous or hearty enjoyment or appreciation.
• مشابه: relish, taste, zest
• مشابه: relish, taste, zest
- He ate the simple meal with gusto, as if it were a banquet for kings.
[ترجمه فاطمه عبدی] او آن غذای ساده را چنان با لذت خورد انگار که ضیافتی شاهانه است.|
[ترجمه گوگل] او این غذای ساده را با ذوق خورد، انگار ضیافتی برای پادشاهان بود[ترجمه ترگمان] غذای ساده ای را با اشتها خورد، گویی ضیافتی برای پادشاهان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید