groups

جمله های نمونه

1. groups of specific rank
گروه های طبقه بندی شده از نظر گونه

2. groups united by identity of purpose
گروه هایی که یگانگی هدف آنان را متحد می کند

3. groups who manipulate prices
گروه هایی که با دغل کاری قیمت ها را تعیین می کنند

4. contending groups
گروه های هم ستیز

5. fringe groups
گروه های فرعی

6. leftist groups
گروه های چپ گرا

7. small groups of workers banded together
گروه های کوچکی از کارگران با هم متحد شدند.

8. splinter groups
گروه های انشعابی

9. minority groups
اقلیت ها (مذهبی یا نژادی و غیره)

10. different age groups
گروه های سنی متمایز

11. environmental advocacy groups
گروه های هوادار حفاظت محیط زیست

12. extrinsic pressure groups
گروه هایی که از خارج فشار اعمال می کنند

13. two rebellious groups
دو دسته شورشی

14. variant religious groups
دستجات مذهبی مختلف

15. various social groups
طبقات اجتماعی گوناگون

16. auxiliary fire fighting groups arrived in time
گروه های کمکی آتش نشانان به موقع سر رسیدند.

17. a number of different groups with diverse languages and cultures
چند گروه جدا با زبان و فرهنگ متنوع

18. low and medium income groups
گروه هایی با درآمد پایین و متوسط

19. some of the progressive groups in our society
برخی از گروه های پیشرفت گرای جامعه ی ما

20. workers congregated in small groups
کارگران به صورت گروه های کوچکی گرد آمدند.

21. a coalition of various parliamentary groups
ائتلافی از گروه های پارلمانی گوناگون

22. the coalescence of various ethnic groups
یکپارچگی (یا ادغام یا هم آمیخت) گروه های نژادی مختلف

23. the interests of these two groups collided
منافع این دو گروه در تضاد است.

24. these students fall into several groups
این شاگردان به چند گروه تقسیم می شوند.

25. they affiliated themselves with leftist groups
آنان خود را به دستجات چپ گرای وابسته کردند.

26. girls and boys tend to form groups of their peers
دختران و پسران تمایل به تشکیل گروه های همسال خود را دارند.

27. he orchestrates the efforts of various groups
او فعالیت های گروه های مختلف را هماهنگ می کند.

28. the children were separated into smaller groups
بچه ها به گروه های کوچکتر بخش شده بودند.

29. our party is an umbrella for diverse political groups
حزب ما چتری است که گروه های سیاسی مختلف را در برمی گیرد.

30. the newspapers tend to lump all these extremist groups together
روزنامه ها تمایل دارند که همه ی این دستجات افراطی را از یک قماش بدانند.

31. there is no clear-cut difference between these two groups
تفاوت بارزی بین این دو گروه وجود ندارد.

32. disagreements and rivalries splintered the party into several hostile groups
عدم توافق و رقابت موجب شد که حزب به چندین دسته ی متخاصم تقسیم شود.

33. in our summer school we will cater for all age groups
در مدرسه ی تابستانی خود نیازهای همه ی گروه های سنی را برآورده خواهیم کرد.

پیشنهاد کاربران

طبقات
گروه ، گروه ها، گروه بندی کردن
مترادف= ( ekip )
گروه ها

بپرس