• : تعریف: in a wedding ceremony, an attendant of the bridegroom, such as the best man or an usher.
جمله های نمونه
1. We need one groomsman for each bridesmaid.
[ترجمه محمدرضا شریفی] برای هر ساقدوش عروس نیاز به یک ساقدوش داماد داریم
|
[ترجمه گوگل]برای هر ساقدوش یک داماد نیازمندیم [ترجمه ترگمان]ما به یه ساقدوش برای هر ساقدوش نیاز داریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. At the top of the aisle, the bridesmaids and groomsmen peeled off to left and right respectively.
[ترجمه zahra] در بالای راهرو ساقدوش های عروس و داماد به ترتیب به چپ و راست رفتند
|
[ترجمه گوگل]در بالای راهرو، ساقدوش ها و دامادها به ترتیب به سمت چپ و راست پوست می کردند [ترجمه ترگمان]در بالای راهرو، ساقدوش عروس و داماد به ترتیب به چپ و راست رفتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The groomsman proposed the new couple.
[ترجمه گوگل]داماد این زوج جدید را پیشنهاد داد [ترجمه ترگمان]The این زوج جدید را پیشنهاد کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'm the groomsman . We had a meeting just then, and he invited me to be his groomsman . I think, well, why not?
[ترجمه گوگل]من داماد هستم همان موقع جلسه داشتیم و او از من دعوت کرد که دامادش شوم من فکر می کنم، خوب، چرا که نه؟ [ترجمه ترگمان]من ساقدوش هستم یه قرار ملاقات داشتیم و اون دعوتم کرد که ساقدوش اون باشم فکر می کنم، خب، چرا که نه؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Before the ceremony, the groomsman wraps the groom in the bride's cloak to keep evil spirits from creeping in and dividing their two hearts.
[ترجمه گوگل]قبل از مراسم، داماد داماد را در خرقه عروس می پیچد تا ارواح شیطانی به داخل خزیده و دو قلب آنها را از هم جدا نکنند [ترجمه ترگمان]ساقدوش داماد، قبل از مراسم، ساقدوش داماد را از داخل شنل عروس بیرون می اورد تا ارواح خبیث را از داخل سرک بکشند و دو قلب خود را از هم جدا کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Before the ceremony, the groomsman wraps the groom in the bride's cloak t( keep evil spirits from creeping in and dividing their two hearts.
[ترجمه گوگل]قبل از مراسم، داماد داماد را در شنل عروس میپیچد تا ارواح خبیثه را از بین نبرد و دو قلبشان را از هم جدا کند [ترجمه ترگمان]قبل از مراسم ساقدوش داماد، داماد را از داخل شنل عروس بیرون آورد و دو قلب خود را به هم ریخت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She shacked up with some groomsman or something?
[ترجمه گوگل]او با یک داماد یا همچین چیزی سر و کله زد؟ [ترجمه ترگمان]اون با ساقدوش تو هم قرار گذاشته بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. My friend Alan invited me to play the groomsman role on his wedding.
[ترجمه محمدرضا شریفی] دوستم آلن از من دعوت کرد تا نقش ساقدوش داماد را در عروسی او داشته باشم
|
[ترجمه گوگل]دوستم آلن از من دعوت کرد تا در عروسی اش نقش داماد را بازی کنم [ترجمه ترگمان]دوستم آلن از من دعوت کرد تا نقش groomsman را در عروسی او بازی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. My friend Alan invited me as the groomsman in his wedding.
[ترجمه گوگل]دوستم آلن مرا به عنوان داماد در عروسی خود دعوت کرد [ترجمه ترگمان]دوستم \"آلن\" منو به عنوان ساقدوش عروسی دعوت کرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My friend Alan invited me to act groomsman on his wedding.
[ترجمه گوگل]دوستم آلن از من دعوت کرد که در مراسم عروسی خود نقش داماد را بر عهده بگیرم [ترجمه ترگمان]دوستم \"آلن\" دعوتم کرد ساقدوش عروسی کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He is the groomsman of my wedding.
[ترجمه گوگل]او داماد عروسی من است [ترجمه ترگمان]ساقدوش عروسی منه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bob: Why? You are my groomsman.
[ترجمه گوگل]باب: چرا؟ تو داماد من هستی [ترجمه ترگمان]چرا؟ تو ساقدوش من هستی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The"wedding car"is coming:Bridegroom, groomsman had to stand on the"car". They all have make-up in the town which is fairly fashionable.
[ترجمه گوگل]«ماشین عروسی» می آید: داماد، داماد باید روی «ماشین» بایستد همه آنها در شهر آرایش دارند که نسبتاً مد است [ترجمه ترگمان]\"ماشین عروسی\" می آید: Bridegroom، groomsman باید روی \"ماشین\" بایستد همه آن ها در شهر ساخته شده اند که نسبتا مد روز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. My friend Alan invited me to be the groomsman in his wedding.
[ترجمه گوگل]دوستم آلن از من دعوت کرد که داماد عروسیش باشم [ترجمه ترگمان]دوستم \"آلن\" دعوتم کرد که ساقدوش عروسی اون باشم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
ساقدوش داماد (اسم)
best man, groomsman
ساقدوش (اسم)
groomsman, paranymph
انگلیسی به انگلیسی
• male attendant of the bridegroom in a wedding
پیشنهاد کاربران
ساقدوش داماد/شاه بالا. به کسی گویند که قد و بالایش همسان داماد ( شاه ) و همچون او آراسته باشد و شب عروسی دوش به دوشش راه رفته و همراهش به خانهٔ عروس برود. ساقدوش به طور سنتی خدمتگزار عروس و داماد در روز ویژه او هستند. ... [مشاهده متن کامل]
ساقدوش ها باید کلیه امورات مربوط به عروس و داماد را بر طبق خواسته و نظر آن ها انجام دهند. نگهداری هدایای عروسی، نگهداری وسایل، نگهداری شاسی عکس و. . . ازجمله بارزترین وظایف مربوط به ساقدوش ها است. Usher
ساقدوش دوماد
جمعش میشه Groomsmen
a man who supports the groom leading up to and during a wedding