grader

/ˈɡreɪdər//ˈɡreɪdə/

معنی: جاده صاف کن، دانش اموز، نمره گذار، شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه
معانی دیگر: شاگرد کلاس یا سال بخصوص، (پسوند) صاف کن، مسطح یا تراز کننده، ترازگر، گریدر، ماشین تسطیح، (آمریکا)، کسی که درجه بندی یا طبقه بندی می کند، معلمی که نمره می دهد، نمره دهنده، مصحح، نمره گذار اوراق امتحانی، ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکار میرودو بانها شیب منظم میدهد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing that grades.

(2) تعریف: a student in a certain grade at school (usu. used in combination).

- Billy is a third-grader.
[ترجمه گوگل] بیلی کلاس سومی است
[ترجمه ترگمان] بیلی کلاس سوم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: a machine that is used to grade earth.

جمله های نمونه

1. road grader
ماشین جاده تراز کن

2. a tenth grader
دانش آموز سال دهم

3. B got serious about basketball early, a first grader watching her big brother play and her father coach.
[ترجمه گوگل]B خیلی زود به بسکتبال پرداخت، یک دانش آموز کلاس اولی که بازی برادر بزرگش و مربیگری پدرش را تماشا می کند
[ترجمه ترگمان]ب در اوایل بسکتبال جدی شد، یک دانش آموز کلاس اول بازی برادر بزرگش و مربی پدرش را تماشا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The graders and the jeeps and the wide-mouthed bulldozers.
[ترجمه گوگل]گریدرها و جیپ ها و بولدوزرهای دهان گشاد
[ترجمه ترگمان]The و the و the wide
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even first graders went to school six days a week, from early morning to noon.
[ترجمه گوگل]حتی دانش آموزان کلاس اولی شش روز در هفته از صبح زود تا ظهر به مدرسه می رفتند
[ترجمه ترگمان]حتی دانش آموزان کلاس اول از صبح زود تا ظهر شش روز به مدرسه می رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Second and third graders are still so young.
[ترجمه گوگل]کلاس دوم و سوم هنوز خیلی جوان هستند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان کلاس دوم و سوم هنوز خیلی جوان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Lawrence King, an eighth grader who identified as gay and wore makeup and nail polish, was 1when he was declared brain dead on Feb.
[ترجمه گوگل]لارنس کینگ، دانش‌آموز کلاس هشتمی که خود را همجنس‌گرا می‌دانست و آرایش می‌کرد و لاک ناخن می‌زد، در 1 فوریه اعلام شد که مرگ مغزی‌اش گرفته است
[ترجمه ترگمان]لارنس کینگ، یک دانش آموز کلاس هشتم که با همجنس گرایی و لاک ناخن شناخته شد، در روز اول فوریه در حالی که به عنوان مرده در فوریه کشته شد، در ۱ فوریه به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nobita is a fourth grader in Tokyo and an only child of the family.
[ترجمه گوگل]نوبیتا دانش آموز کلاس چهارمی در توکیو و تنها فرزند خانواده است
[ترجمه ترگمان]Nobita دانش آموز کلاس چهارم در توکیو و تن ها فرزند خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I remember, as a third grader, visiting my great - grandmother.
[ترجمه گوگل]به یاد دارم، به عنوان یک دانش آموز کلاس سوم، به دیدار مادربزرگم رفتم
[ترجمه ترگمان]یادمه، به عنوان دانش آموز سال سوم که داشتم به مادربزرگم می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wajda a third grader organized a shoe drive at his school and collected 509 shoes.
[ترجمه گوگل]وایدا، دانش‌آموز کلاس سومی، در مدرسه‌اش یک کفش‌بازی ترتیب داد و 509 کفش جمع‌آوری کرد
[ترجمه ترگمان]Wajda یک دانش آموز کلاس سوم یک راند کفش را در مدرسه خود سازماندهی کرده و کفش ۵۰۹ را جمع آوری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a 10 th grader Bill Gates was famous as Lakeside's ranking computer freak.
[ترجمه گوگل]بیل گیتس به عنوان یک دانش آموز کلاس دهم به عنوان عجیب و غریب کامپیوتر لیکساید مشهور بود
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کلاس دهم کلاس دهم، (بیل گیتس)معروف به عجیب الخلقه کامپیوتری رده لیک ساید مشهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For Alex being an eighth - grader is an exciting thing.
[ترجمه گوگل]برای الکس کلاس هشتمی بودن یک چیز هیجان انگیز است
[ترجمه ترگمان]برای الکس که دانش آموز کلاس هشتم است، چیز هیجان انگیزی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Paul is a bright, athletic fourth - grader.
[ترجمه گوگل]پل یک دانش آموز کلاس چهارم باهوش و ورزشکار است
[ترجمه ترگمان]پل یک دانش آموز کلاس چهارم ورزشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The system which is applied to grader the Zirconium dioxide superfines after ball milling is introduced, specially the features of the centrifugal grader.
[ترجمه گوگل]سیستمی که برای گریدر فوق ریزدانه های زیرکونیوم دی اکسید پس از آسیاب گلوله ای اعمال می شود، به ویژه ویژگی های گریدر گریز از مرکز معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]این سیستم که برای کلاس grader دی اکسید کربن بعد از معرفی ball بکار می رود، به طور خاص ویژگی های دانش آموز کلاس گریز از مرکز معرفی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The play is open to all seventh and eighth graders.
[ترجمه گوگل]نمایش برای تمامی دانش آموزان پایه هفتم و هشتم آزاد است
[ترجمه ترگمان]این نمایش برای همه کلاس هفتمی و هشتم باز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جاده صاف کن (اسم)
grader

دانش اموز (اسم)
student, pupil, grader

نمره گذار (اسم)
grader

شاگرد مدرسه ابتدایی یا متوسطه (اسم)
grader

تخصصی

[سینما] متصدی چاپ
[عمران و معماری] گریدر
[زمین شناسی] گریدر گریدرها قابلیت محدودی درباربری دارندو کاربرد آنها بیشتر جهت تمیزکردن جاده، باربری و نگهداری آن درشرایط مناسب می باشد.کاربرد اصلی این ماشین آلات در مرحله نهایی عملیات خاکریزی و برای سطح بندی و شیب دادن سطح رویی می باشد.گرید رشامل یک تیغه است که در زیر یک ماشین دارای موتور محرکه حمل می شود.این تیغه درجهت حرکت زاویه دار است. درموقع حرکت ماشین به سمت جلو،تیغه از طرفمواد سطحی تحت فشارقرارمی گیردو باعث می شودمواددرطول محل عبور تیغه پهن و گسترده شوند.
[نساجی] یکنواخت کننده - یکنواخت ساز
[پلیمر] یکنواخت کننده

انگلیسی به انگلیسی

• one who grades; student in a particular grade at school

پیشنهاد کاربران

دانش آموز
grader ( حمل‏ونقل درون شهری - جاده ای )
واژه مصوب: شیب‏ساز
تعریف: یکی از دستگاه های راه‏سازی که با تیغۀ بین چرخ های عقب و جلو مصالح را پخش و راه را تسطیح و شیب‏بندی می کند

بپرس