یکی از معانی پر کاربردش دقیقا متضاد Come in هست.
{چراغ یا آتش}خاموش شدن
{برق}رفتن - قطع شدن
رابطه عاشقانه با کسی داشتن
they went out together:یعنی رابطه عاشقانه ای داشتند
دو نفر در کنار یکدیگر زندگی را گذراندن
خاموش شدن ( بخاطر قطع شدن برق )
I was scared when the lights went out.
من ترسیدم وقتی چراغ ها خاموش شدن.
GO OUT = go to an event / restaurant / pub / party
Let's go out for dinner.
You're going out a lot these days.
We should go out more.
چشم پوشی کردن یا گذشت از چیزی
با کسی رو هم ریختن!
گاهی مُردن معنی میده
راهی شدن، بیرون رفتن باکسی ( تفریح، خوشگذرانی ) ، چاپ شدن/منتشرشدن
ازکارافتادن، خراب شدن، خاموش شدن ( آتش، چراغ، . . ) ، ازمدافتادن
رابطه عاشقانه داشتن باکسی، معاشرت کردن، دست ازکارکشیدن، اعتصاب کردن
دنبال کردن - تعاقب کردن
فعل go out به معنای خاموش شدن
فعل go out یک فعل عبارتی جدانشدنی است ( یعنی حرف اضافه اش همیشه بعد از فعل اصلی می آید ) و به معنای این است که وقتی یک چراغ یا آتش نورش کم می شود یا خاموش می شود از فعل go out استفاده می کنیم. مثلا:
... [مشاهده متن کامل]
the fire went out ( آتش خاموش شد. )
فعل go out به معنای بیرون رفتن
فعل go out یک فعل عبارتی جدانشدنی است ( یعنی حرف اضافه اش همیشه بعد از فعل اصلی می آید ) و به معنای بیرون رفتن به ترک کردن خانه و رفتن به مکانی اجتماعی ( مثلا سینما، رستوران و . . . ) است. مثلا:
?are you going out tonight ( آیا امشب بیرون می روی؟ )
منبع: سایت بیاموز
My heart goes out to you
دلم برات میسوزه
دست از کار و تلاش برای انجام کاری کشیدن.
to go out with someone:
spend time with someone socially, and have a romantic or sexual relationship
با کسی رابطه ( عاشقانه ) داشتن
you go out with tons of girls
با یه عالمه دختر رابطه داری
بیرون رفتن
به تفریح و گردش رفتن
خاموش شدن ( اتش، چراغ )
Leave your home to do a social activity
خاموش شدن
Leave your home to do a social activity
خراب شدن، از کار افتادن
برو بیرون
بیرون رفتن با یک شخص خاص😎
برای برق ، قطع شدن
Live with out sth or sb
بدون
Have somebody as a boyfriend or girlfriend
بیرون رفتن ( با دوست )
راهی شدن
خاموش شدن یا از کار افتادن
دوست دختر یا دوست پسر داشتن
رابطه عاشقانه ( دوست دختری ، دوست پسری ) با کسی داشتن
که می توان متضادش ، کلمه fall out اشاره کرد که به معنی جدا شدن است
ارسال شد
درمورد جذر و مد :پایین رفتن
شروع ارتباط عاشقانه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٥)