gnarl

/ˈnɑːrl//ɡnarl/

معنی: گره درخت یا چوب، غرولند، زوزه، گره دار کردن، پیچ دادن
معانی دیگر: پینه بستن، (تنه ی درخت یاساقه ی گیاه)، گره، قلمبه شدگی، گره دار شدن، قلمبه دار شدن، غریدن، خروشیدن، دندان قروچه کردن، چوب گره درخت یا چوب

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a knotty bulge on a tree.
مشابه: knot
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gnarls, gnarling, gnarled
• : تعریف: to knot or twist.
مشابه: knot

- Severe arthritis had gnarled the woman's hands.
[ترجمه گوگل] آرتروز شدید دستان زن را غرغر کرده بود
[ترجمه ترگمان] ورم مفصلی دست زن را گره زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. His hands were gnarled with arthritis.
[ترجمه گوگل]دستانش از آرتروز غرغره شده بود
[ترجمه ترگمان]دست هایش از ورم مفاصل گره خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The old man drew a long gnarled finger across his throat.
[ترجمه گوگل]پیرمرد انگشتی بلند و غرغرو شده را روی گلویش کشید
[ترجمه ترگمان]پیرمرد انگشتی دراز و گره دارش را روی گلویش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The fingers were gnarled, lumpy, with long, curving nails suggestive of animal claws.
[ترجمه گوگل]انگشتان غرغر، توده‌ای، با ناخن‌های بلند و خمیده نشان‌دهنده پنجه‌های حیوانات بود
[ترجمه ترگمان]انگشتانش کج شده بود، قلنبه قلنبه قلنبه، با ناخن های دراز و خمیده که از پنجه های حیوانی اویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Gnarled old apple trees on one side of them, beech trees, sloping upward, on the other.
[ترجمه گوگل]درختان سیب کهنسال در یک طرف آنها، درختان راش که به سمت بالا متمایل شده اند، در طرف دیگر
[ترجمه ترگمان]درختان سیب را در یک طرف آن ها درخت های راش، که با شیب بالا می رفت، روی هم قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And old people, like gnarled old trees, attracted him.
[ترجمه گوگل]و افراد مسن مانند درختان کهنسال او را جذب می کردند
[ترجمه ترگمان]و پیر، مثل درخت های کهن گره دار، او را به سوی خود می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His gnarled hands throttled the bulwarks.
[ترجمه گوگل]دست های غرغر شده اش سنگرها را خفه می کردند
[ترجمه ترگمان]دست های گره دار او بدنه کشتی را خفه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. One summer night we sat outside under the gnarled 100-year-old trees and talked while his mom finished fixing dinner.
[ترجمه گوگل]یک شب تابستانی بیرون زیر درختان صد ساله نشستیم و در حالی که مادرش درست کردن شام را تمام کرد، صحبت کردیم
[ترجمه ترگمان]یک شب تابستانی بیرون زیر سایه درخت gnarled - نشسته بودیم و وقتی مادرش شام را درست کرده بود صحبت کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We step over gnarled roots, and the wet grasses brush against us as we walk.
[ترجمه گوگل]ما از روی ریشه های خرخره پا می گذاریم و علف های خیس در حین راه رفتن به سمت ما می تازند
[ترجمه ترگمان]همچنان که راه می رویم، ریشه های گره دار و علف های خیس را روی سرمان خشک می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mrs Taxos mumbled crossly again and opened one gnarled hand on the donkey's back.
[ترجمه گوگل]خانم تاکسوس دوباره زمزمه کرد و یک دست غرغر شده را روی پشت الاغ باز کرد
[ترجمه ترگمان]خانم Taxos دوباره با عصبانیت زیر لب گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Growing close to the house was a gnarled locust tree.
[ترجمه گوگل]در نزدیکی خانه یک درخت ملخ در حال رشد بود
[ترجمه ترگمان]به خانه نزدیک شدن درخت locust گره دار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He'd start with the gnarled old oak tree in the graveyard.
[ترجمه گوگل]او با درخت بلوط کهنسال در قبرستان شروع می کرد
[ترجمه ترگمان]از درخت بلوط کهن در گورستان شروع کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. And the verse is accordingly irregular and gnarled and yet sappy, far more like growing timber than like steel rails.
[ترجمه گوگل]و بر این اساس، آیه نامنظم و ضخیم و در عین حال ترش است، بسیار بیشتر شبیه به رشد چوب است تا مانند ریل های فولادی
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شعر هم نامرتب و کج و معوج و در عین حال sappy، بیشتر شبیه به الوار آهنی است تا نرده های آهنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Omi's old head was bowed and her gnarled fingers were pressed together in prayer.
[ترجمه گوگل]سر پیر اومی خم شده بود و انگشتان غرغر شده اش در نماز به هم فشرده شده بودند
[ترجمه ترگمان]سر پیر omi خم شده بود و انگشتان گره دارش در دعا به هم فشرده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. His hand was gnarled and bony.
[ترجمه گوگل]دستش غرغره و استخوانی بود
[ترجمه ترگمان]دستش گره دار و استخوانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The gnarled tree trunks-white mulberry and rich brown acacia-formed a perilous and nearly impenetrable net.
[ترجمه گوگل]تنه درختان خرخره مانند توت سفید و اقاقیا قهوه ای پررنگ توری خطرناک و تقریباً غیرقابل نفوذ را تشکیل می دادند
[ترجمه ترگمان]تنه درخت گره دار و درخت بلوط سفید و اقاقیا که یک تور خطرناک و تقریبا نفوذناپذیر تشکیل داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گره درخت یا چوب (اسم)
gnarl

غرولند (اسم)
murmur, rumble, mutter, gnarl

زوزه (اسم)
yap, yowl, gnarl, yaup, yawp, vociferance

گره دار کردن (فعل)
gnarl, ravel

پیچ دادن (فعل)
strain, flex, screw, twist, hurtle, wrench, tweak, gnarl

انگلیسی به انگلیسی

• knot, hard protuberance (especially on a tree)
growl, snarl; bare fangs
twist, bend; make twisted and knotty

پیشنهاد کاربران

بپرس