globule

/ˈɡlɒbjuːl//ˈɡlɒbjuːl/

معنی: گلبول، جسم کوچک کروی، گویچه خون
معانی دیگر: گویچه، توپچه، کره ی کوچک، قطره، هر چیز گرد و کوچک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a very small drop, ball, or spherical mass.
مشابه: bead

- globules of cream
[ترجمه گوگل] گلبول های کرم
[ترجمه ترگمان] انگور که از cream تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The disease is caused by globules of fat blocking the blood vessels.
[ترجمه گوگل]این بیماری توسط گلبول های چربی ایجاد می شود که رگ های خونی را مسدود می کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری از globules چربی ناشی می شود که رگ های خونی را مسدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Globules of wax fell from the candle.
[ترجمه گوگل]گلوله های موم از شمع افتاد
[ترجمه ترگمان]شمع مومی از شمع بیرون می ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He watched the globules of sweat as they oozed from his pores then ran in countless little rivers down his brown skin.
[ترجمه گوگل]او به گلبول‌های عرق نگاه کرد که از منافذش بیرون می‌ریختند و سپس در رودخانه‌های کوچک بی‌شماری روی پوست قهوه‌ای‌اش می‌ریختند
[ترجمه ترگمان]از globules که از pores بیرون می ریخت نگاه می کرد، سپس با روده ای کوچک و بی شمار از پوست قهوه ای او عبور می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Five hundred globules, one hundred of which should weigh one grain, should be moistened with one drop of this solution.
[ترجمه گوگل]پانصد گلبول که صد تای آن باید یک دانه وزن داشته باشد با یک قطره از این محلول مرطوب شود
[ترجمه ترگمان]پانصد لیره که یک صد جریب از آن ها را وزن خواهد کرد با یک قطره از این راه حل، با یک قطره از این راه حل، مرطوب می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Fat in round globules like pebbles, hair-roots like grass, capillary loops and sweat glands like worm tunnels.
[ترجمه گوگل]چربی در گلبول های گرد مانند سنگریزه، ریشه مو مانند علف، حلقه های مویرگ و غدد عرق مانند تونل های کرم
[ترجمه ترگمان]چربی مانند خوشه های گندم، رگه های موی مانند علف مانند علف، غدد عروقی و غدد عرق مانند تونل های کرم مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. These moistened globules should be dried on blotting paper and then put in a sealed bottle, and labelled 0/
[ترجمه گوگل]این گلبول های مرطوب شده باید روی کاغذ لکه خشک شوند و سپس در یک بطری مهر و موم شده قرار داده شوند و برچسب 0/
[ترجمه ترگمان]این globules moistened باید روی کاغذ خشک کن خشک شود و سپس در یک بطری مهر شده قرار داده شود و آن را ۰ \/ ۰ برچسب بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some meteorites betray traces of proteinoid globules, the precursors of living cells.
[ترجمه گوگل]برخی از شهاب‌سنگ‌ها آثاری از گلبول‌های پروتئینی، پیش‌ساز سلول‌های زنده را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]بعضی از شهاب سنگ ها آثاری از globules proteinoid تشکیل می دهند که از cells تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Isolating the fat globules of milk and patting them into butter is a technological procedure.
[ترجمه گوگل]جداسازی گلبول های چربی شیر و قرار دادن آنها در کره یک روش تکنولوژیکی است
[ترجمه ترگمان]Isolating گلبول های چربی شیر و نوازش آن ها به کره یک روش تکنولوژیکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A Bok globule nicknamed the caterpillar appears at the right.
[ترجمه گوگل]یک گلبول بوک با نام مستعار کاترپیلار در سمت راست ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]یک globule Bok به نام the در سمت راست ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is impossibls to rehydrate a mucus globule once it has become dehyrated.
[ترجمه گوگل]آبرسانی مجدد به گلبول مخاطی پس از کم آبی غیرممکن است
[ترجمه ترگمان]وقتی به dehyrated تبدیل شد، impossibls شدن مخاط را کاهش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Having the shape a globe or globule ; spherical.
[ترجمه گوگل]داشتن شکل یک کره یا کره ; کروی
[ترجمه ترگمان]بعد از این که دنیا را به یک کره یا globule (spherical)تبدیل کرد، کروی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The fat globule can take place partial coalescence over 60% only in whipping process, it made phase inversion of ropy whipped topping emulsions turn into stable solidity foam.
[ترجمه گوگل]گلبول چربی فقط در فرآیند شلاق زدن می تواند ادغام جزئی را بیش از 60٪ انجام دهد، این باعث شد که وارونگی فاز امولسیون های روپینگ زده شده به فوم جامد پایدار تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]The های چاق می توانند فقط در فرآیند شلاق، coalescence جزیی را بیش از ۶۰ درصد به دست آورند، که وارونگی فازی را به هوا معلق کرده و به درون یک فوم استحکام پایدار تبدیل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Elephant's Trunk Nebula is an elongated dark globule within the emission nebula IC 1396 in the constellation of Cepheus.
[ترجمه گوگل]سحابی خرطوم فیل یک گوی تیره دراز در سحابی تابشی IC 1396 در صورت فلکی قیفاووس است
[ترجمه ترگمان]The تنه (Elephant s s)یک globule dark elongated در داخل سحابی emission در درجه یک در صورت فلکی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Another Bok globule is in the foreground.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از گلبول های بوک در پیش زمینه است
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از globule Bok در پیش زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گلبول (اسم)
glob, corpuscle, globule

جسم کوچک کروی (اسم)
globule

گویچه خون (اسم)
globule

تخصصی

[عمران و معماری] حباب - قطره - گوی کوچک

انگلیسی به انگلیسی

• small globe; small round object; drop
a globule of liquid is a tiny round drop of it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس