جازدن، وادادن
🧷 تفاوت 𝗴𝗶𝘃𝗲 𝗶𝗻 و 𝗴𝗶𝘃𝗲 𝘂𝗽
عبارت give up به این معنی است که قبول کرده اید کاری را انجام نمی دهید و از تلاش دست می کشید. give in به این معنی است که شما تصمیم گرفته اید به شخص یا چیز دیگری اجازه دهید بر اوضاع مسلط شود و اوضاع را کنترل کند، دیگر برای انجام آن تلاش نمی کنید ؛ این دو عبارت در جمله می توانند معنای متفاوتی داشته باشند مثل : تسلیم شدن ، دادن ، تن دادن ، وا دادن ، دست کشیدن ، ترک کردن
... [مشاهده متن کامل]
e. g. 📍When do we have to give up our homeworks ?
📍I have given up ( stopped ) smoking
📍Three of our officers gave themselves up to the enemy
📍Give in your copybooks to me
📍He can't continue fighting . He will soon give in
تفاوت بین give in و give up
give in : تسلیم خواست کسی یا چیزی شدن
give up : از انجام کاری دست کشیدن
🔴 cease fighting or arguing; admit defeat : تسلیم شدن - شکست را پذیرفتن
◀️ he reluctantly gave in to the pressure
◀️ I know it's wrong, but fuck it. It feels good. Why didn't i give it sooner?
رضایت دادن و راضی شدن
give in
وادادن
تسلیم شدن/کردن، پذیرفتن بااکراه، مجاب شدن، دست برداشتن، ارائه دادن
در مکالمات روزمره حتما شنیدید که میگن : فلانی دستو داده تو ( کوتاه آومده و تسلیم شده )
در واقع ترجمه لفظ به لفظ give in میشه
داده ( give ) تو ( in )
در واقع ریشه کلمه بر میگردد به اینکه : کسی که داره میجنگه شمشیرش رو غلاف کنه یا بده give تو in غلاف یعنی دیگه تسلیم شده و مبارزه نمیکنه
... [مشاهده متن کامل]
rose decided to give in her notice یعنی به طور رسمی استعفای خود را تسلیم کرد . ( اسعفای خود را داد give به in رییسش )
مقایسه کنید با give up : ( دستها را ) دادن بالا یعنی تسلیم شدن
مثال دیگر : give in marriage ( فلانی را شوهر دادن یا دادن ( give ) به ( in ) شوهر marriage )
مثال دیگر : give in trust دادن به امانت یا امانتی
تسلیم شدن: )
If you give in to sth , you can't say no to sth you want
کم آوردن
Give up
● گردن نهادن ( پذیرفتن بعد از تلاش و اکراه بسیار )
● تسلیم شدن
● give something in
یعنی دادن برگه یا گزارش به بالادستی ( مثل معلم یا رییس )
تسلیم چیزی شدن
کوتاه آمدن و پذیرفتن
تسلیم شدن و پذیرفتن
با اکراه پذیرفتن
to give something, especially a piece of work, to someone in authority who is expecting it
ارائه چیزی به مرجع بالاتر مانند گزارش، نظر که مرجع بالاتر از و خواسته است.
to finally agree to what someone wants, after refusing for a period of time
موافقت نهایی
stop fighting or arguing with sb and accept you can't win
some one had forced to you accept some ting. . . با زور چیزی را قبول کردن. ، تسلیم شدن
تن دادن
Give in: ( پس از مدتی عدم پذیرش ) تسلیم خواسته دیگری شدن
Cambridge:👇👇👇to finally agree to what someone wants, after refusing for a period of time�Eg: first he said he would not go; then he gave in and went
... [مشاهده متن کامل]
اول می گفت نخواهد رفت ولی بالاخره تسلیم شد و رفت.
Eg: he dogged Akbar Agha until he�gave in�and married her
آن قدر دنبال اکبر آقا را گرفت تا بالاخره اکبرآقا تسلیم شد و با او ازدواج کرد.
کوتاه اومدن در مقابل کاری که کسی انجام داده
Collapse or fall
تسلیم شدن
از پا درآمدن
( to submit , concede , or yield ( to sb or sth
to surrender or acknowledge defeat
collapse
( to hand in, deliver, or submit ( sth
Agree to do sth that you don't want to do
با اکراه پذیرفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)