gigahertz


گیگاهرتز، یک میلیارد هرتز، یک بیلیون هرتز (در قدیم gigacycle می گفتند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a unit of frequency equal to one billion hertz. (abbr.: GHz)

جمله های نمونه

1. Nokia's current top models, the N8 and the E use 680 MHz (megahertz) processors, while rivals top models already use GHz (gigahertz) and faster processors.
[ترجمه گوگل]مدل‌های برتر فعلی نوکیا، N8 و E از پردازنده‌های 680 مگاهرتز (مگا هرتز) استفاده می‌کنند، در حالی که مدل‌های برتر رقبا از پردازنده‌های گیگاهرتز (گیگاهرتز) و سریع‌تر استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]از مدل های برتر کنونی نوکیا، the و E از ۶۸۰ مگاهرتز (مگا مگاهرتز)استفاده می کنند، در حالی که مدل های فوق در حال حاضر از گیگاهرتز (گیگاهرتز)و پردازنده های سریع تر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ultrafast operational speed larger than gigahertz can be expected from this all-optical scheme.
[ترجمه گوگل]سرعت عملیاتی فوق سریع بزرگتر از گیگاهرتز را می توان از این طرح تمام نوری انتظار داشت
[ترجمه ترگمان]از این طرح همه نوری انتظار می رود که سرعت عملیاتی ultrafast بزرگ تر از گیگاهرتز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A 2 gigahertz processor sends out around 2 billion pulses each second.
[ترجمه گوگل]یک پردازنده 2 گیگاهرتزی در هر ثانیه حدود 2 میلیارد پالس ارسال می کند
[ترجمه ترگمان]یک پردازنده ۲ گیگا هرتز، هر ثانیه حدود ۲ میلیارد می تپد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A gigahertz TEM cell is developed according to the principle of asymmetric rectangular coaxial line.
[ترجمه گوگل]یک سلول TEM گیگاهرتز بر اساس اصل خط کواکسیال مستطیلی نامتقارن توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]سلول TEM گیگاهرتز با توجه به اصل of coaxial rectangular ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As the operating frequency reaches over gigahertz, the effect of inductance can no longer be ignored as it used to be.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که فرکانس کاری به بیش از گیگاهرتز می‌رسد، دیگر نمی‌توان اثر اندوکتانس را مانند گذشته نادیده گرفت
[ترجمه ترگمان]با رسیدن فرکانس کاری، اثر of را نمی توان آن طور که قبلا بود نادیده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If you intend to map a large number (more than 50) nodes, or rendering graphs with large Web-page thumbnails, make sure you have a gigahertz processor and multiple gigabytes of RAM.
[ترجمه گوگل]اگر قصد دارید تعداد زیادی (بیش از 50) گره را نقشه برداری کنید، یا نمودارهایی را با تصاویر کوچک صفحه وب ارائه دهید، مطمئن شوید که یک پردازنده گیگاهرتز و چندین گیگابایت رم دارید
[ترجمه ترگمان]اگر می خواهید تعداد زیادی (بیش از ۵۰)نود را نگاشت کنید، یا نمودارها را با مسطوره از صفحات وب بزرگ تهیه کنید، اطمینان حاصل کنید که یک پردازنده پنتیوم و چندین گیگابایت رم دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If current design trends continue, he said, microchips will be running at 30 gigahertz by the end of the decade.
[ترجمه گوگل]او گفت اگر روندهای فعلی طراحی ادامه یابد، ریزتراشه ها تا پایان دهه با 30 گیگاهرتز کار خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]وی گفت که اگر رونده ای کنونی طراحی ادامه یابد، تا پایان این دهه ۳۰ گیگاهرتز خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A few years ago people buying computers only looked at megahertz, or how many gigahertz, and so on.
[ترجمه گوگل]چند سال پیش افرادی که کامپیوتر می خریدند فقط به مگاهرتز یا چند گیگاهرتز و غیره نگاه می کردند
[ترجمه ترگمان]چند سال پیش افرادی که کامپیوتر می خرند فقط به مگاهرتز، یا چند گیگاهرتز، و غیره نگاه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In a traditional atomic clock, atoms are illuminated by microwaves, in the gigahertz frequency range.
[ترجمه گوگل]در یک ساعت اتمی سنتی، اتم ها توسط امواج مایکروویو، در محدوده فرکانس گیگاهرتز روشن می شوند
[ترجمه ترگمان]در یک ساعت اتمی سنتی، اتم ها با microwaves، در محدوده فرکانسی گیگاهرتز، روشن می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Planck detects light that we can't see with our eyes -- light with low frequencies ranging from 30 to 857 gigahertz.
[ترجمه گوگل]پلانک نوری را تشخیص می‌دهد که ما نمی‌توانیم آن را با چشم ببینیم -- نوری با فرکانس‌های پایین بین 30 تا 857 گیگاهرتز
[ترجمه ترگمان]پلانک نور را تشخیص می دهد که ما نمی توانیم با چشم خود ببینیم - - نور با فرکانس های پایین از ۳۰ تا ۸۵۷ گیگاهرتز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The trouble is that commercially available rectifiers can only cope with frequencies of up to 100 gigahertz.
[ترجمه گوگل]مشکل اینجاست که یکسو کننده های موجود در بازار فقط می توانند با فرکانس های تا 100 گیگاهرتز مقابله کنند
[ترجمه ترگمان]مشکل این است که rectifiers موجود تجاری تنها می توانند با فرکانس های تا ۱۰۰ گیگاهرتز مقابله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Up until recently, this was accomplished by accelerating the clock speed, which has leaped from kilohertz to gigahertz in my lifetime.
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر، این با افزایش سرعت ساعت، که در طول زندگی من از کیلوهرتز به گیگاهرتز جهش کرده بود، انجام می شد
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، این کار با سرعت بخشیدن به سرعت ساعت که از kilohertz تا گیگاهرتز در طول زندگی من به اوج رسیده است، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This device could make it possible to manufacture electroluminescent diodes of entangled photon pairs, with rates close to one gigahertz (in other words around on billion hertz).
[ترجمه گوگل]این دستگاه می تواند دیودهای الکترولومینسانس از جفت فوتون های درهم تنیده را با سرعتی نزدیک به یک گیگاهرتز (به عبارت دیگر در حدود میلیارد هرتز) بسازد
[ترجمه ترگمان]این دستگاه می تواند تشکیل دیود electroluminescent از جفت فوتونی وابسته را با نرخ نزدیک به یک گیگاهرتز (به عبارت دیگر در حدود یک میلیارد هرتز)تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You'll also need a processor with a speed of at least one gigahertz.
[ترجمه گوگل]شما همچنین به یک پردازنده با سرعت حداقل یک گیگاهرتز نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]تو همچنین به یه پردازنده اصلی با سرعت بیشتری نیاز داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] گیگا هرتز یک هزار مگا هرتز یا 10 به توان 9 هرتز . قبلاً کیلومگاسیکل نامیده می شد .

انگلیسی به انگلیسی

• unit of frequency equal to one billion hertz (also giga hertz)

پیشنهاد کاربران

بپرس