1. When the going gets tough, the tough get going.
[ترجمه علی اکبر منصوری] وقتی رفتن سخت میشود، سرسخت ها و انسان های قوی هستند که به پیش میروند/ در شرایط دشوار است که دوست و دشمن مشخص میشود/ارزش انسانها در هنگام سختی معلوم میشود.|
[ترجمه مهدی صمیمی] وقتی شرایط سخت میشود، انسان سرسخت، ادامه می دهد.|
[ترجمه گوگل]وقتی کار سخت می شود، سختی ها پیش می روند[ترجمه ترگمان]وقتی هوا محکم می شود، سخت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. I guess I'd better get going.
[ترجمه ثنا] فکر کنم بهتر است بروم.|
[ترجمه گوگل]فکر کنم بهتره برم[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهتره برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I'm going to get going on the decorating next week.
[ترجمه علی اکبر منصوری] من قرار است هفته آینده کار تزئینات رو شروع کنم!|
[ترجمه گوگل]من قصد دارم هفته آینده به تزئینات بپردازم[ترجمه ترگمان]هفته دیگه میرم اونجا رو مرتب کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Better get going on that book if you want to finish it in a month.
[ترجمه علی اکبر منصوری] بهتره که برای مطالعه اون کتاب دست بکار بشی اگر میخواهی که اونو یک ماهه تموم کنی.|
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید آن را در یک ماه تمام کنید، بهتر است آن کتاب را ادامه دهید[ترجمه ترگمان]اگه میخوای تا یه ماه دیگه این کتاب رو تموم کنی بهتره بری سراغ اون کتاب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Generally the action doesn't get going until after midnight.
[ترجمه گوگل]به طور کلی این عمل تا بعد از نیمه شب انجام نمی شود
[ترجمه ترگمان]معمولا این عمل تا بعد از نیمه شب ادامه پیدا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معمولا این عمل تا بعد از نیمه شب ادامه پیدا نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Let's get going or they'll send out a search party .
[ترجمه علی اکبر منصوری] بیایید بریم وگرنه آنها یک گروه تجسس میفرستند.|
[ترجمه گوگل]بیایید شروع کنیم وگرنه یک گروه جستجو می فرستند[ترجمه ترگمان]- بیا بریم وگرنه یه گروه جستجو براشون می فرستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Come on, you guys, let's get going!
[ترجمه علی اکبر منصوری] یالا بچه ها، بهتره راه بیفیتید/ باید دست به کار بشید!|
[ترجمه گوگل]بچه ها بیا بریم![ترجمه ترگمان]بیاین بچه ها بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I'd better get going now.
9. It's late! I must get going.
[ترجمه گوگل]دیره! من باید بروم
[ترجمه ترگمان]دیروقته! من باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دیروقته! من باید برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We'd better get going now.
[ترجمه Hedi] ما بهتره همین الان دست به کار شویم|
[ترجمه گوگل]بهتره الان بریم[ترجمه ترگمان]بهتره دیگه بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We need to get going soon.
12. I have to get going.
13. I think we should get going quite soon.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم ما باید خیلی زود راه بیفتیم
[ترجمه ترگمان] فکر کنم باید زود بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] فکر کنم باید زود بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Come on, guys, let's get going!
[ترجمه گوگل]بچه ها بیایید بریم!
[ترجمه ترگمان]بیاین بچه ها بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیاین بچه ها بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. I know I need to get up and get going.
[ترجمه گوگل]می دانم که باید بلند شوم و راه بروم
[ترجمه ترگمان]میدونم که باید بلند بشم و برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]میدونم که باید بلند بشم و برم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید