gauze

/ˈɡɒz//ɡɔːz/

معنی: گاز پانسمان، تور، تنزیب، کریشه، مه خفیف
معانی دیگر: پارچه ی توری، پارچه ی فرانما، پارچه ی شل بافت، نوار پانسمان، گارس، گاز، توری سیمی بسیار ظریف

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a thin, nearly transparent cloth or other material with a loose or open weave.

- The curtains were of gauze and allowed the afternoon light to filter into the room.
[ترجمه گوگل] پرده ها از گاز بود و اجازه می داد نور بعد از ظهر به داخل اتاق فیلتر شود
[ترجمه ترگمان] پرده ها از گاز گرفته بودند و به نور بعد از ظهر اجازه داده بودند که وارد اتاق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: open-weave cotton cloth used to cover a wound.

- The nurse bound the wound with gauze.
[ترجمه گوگل] پرستار زخم را با گاز بستند
[ترجمه ترگمان] پرستار زخم را با گاز پانسمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The doctor bound the wound with gauze.
[ترجمه گوگل]دکتر زخم را با گاز بستند
[ترجمه ترگمان]دکتر زخم را با گاز پانسمان کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use a piece of gauze to cleanse the cut.
[ترجمه گوگل]از یک تکه گاز برای تمیز کردن برش استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]برای پاک کردن زخم از یک تکه گاز پانسمان کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She lapped my finger with gauze.
[ترجمه گوگل]انگشتم را با گاز گرفت
[ترجمه ترگمان]او انگشتش را با گاز پانسمان کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Strain the juice through a piece of gauze or a sieve.
[ترجمه گوگل]آب میوه را از طریق یک تکه گاز یا الک صاف کنید
[ترجمه ترگمان]عصاره آن را از طریق یک تکه کاغذ توری یا الک بگذرانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They covered the tubes with wire gauze.
[ترجمه گوگل]لوله ها را با گاز سیمی پوشاندند
[ترجمه ترگمان] لوله ها رو با گاز پانسمان کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She was dressed in black gauze and held a strobe light aloft like a mitre.
[ترجمه گوگل]او لباس مشکی پوشیده بود و نور بارق مانند میتر را بالا نگه داشت
[ترجمه ترگمان]او لباس توری سیاه پوشیده بود و چراغ چشمک زن آن را همچون اسقفی در هوا نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I lay on the floor in the pale gauze of winter twilight, recalling all the Great Women of the Telephone.
[ترجمه گوگل]من در گرگ و میش زمستانی روی زمین دراز کشیدم و تمام زنان بزرگ تلفن را به یاد می آوردم
[ترجمه ترگمان]روی زمین روی زمین دراز کشیده بودم و تمام زنان بزرگ تلفن را به یاد آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She was dressed in green silk gauze and wore upon her flowing green locks a crown of jewels.
[ترجمه گوگل]او لباس‌های ابریشمی سبز پوشیده بود و تاجی از جواهرات بر روی قفل‌های سبز روان خود می‌بست
[ترجمه ترگمان]لباس سبز ابریشمی بر تن داشت و بر روی گیسوان سبز flowing تاجی از جواهرات پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The electrodes were made from platinum-blacked platinum gauze to minimize electrode polarization at low frequencies.
[ترجمه گوگل]الکترودها از گاز پلاتین سیاه شده با پلاتین ساخته شده اند تا قطبش الکترود در فرکانس های پایین به حداقل برسد
[ترجمه ترگمان]الکترودها از گاز پلاتین سیاه پلاتین گرفته تا قطبش الکترود را در فرکانس های پایین به حداقل برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He used Stephenson's double gauze safety lamp up until the 1940s, and quoted to me the number of permitted gauze apertures.
[ترجمه گوگل]او تا دهه 1940 از لامپ ایمنی گاز دوگانه استفنسون استفاده می کرد و تعداد دیافراگم گاز مجاز را برای من نقل کرد
[ترجمه ترگمان]او تا دهه ۱۹۴۰ از چراغ گاز اشک آور استفاده کرد و به من گفت تعدادی از روزنه های توری مجاز را به من داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We then removed the funeral cloths, lifted the gauze veils and stared down at the royal corpse.
[ترجمه گوگل]سپس پارچه های تشییع جنازه را برداشتیم، نقاب های گازی را برداشتیم و به جسد سلطنتی خیره شدیم
[ترجمه ترگمان]بعد سفره عزا را برداشتند، تورهای تور را برداشتند و به جسد سلطنتی خیره شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The afternoon was well advanced: the light like gauze on the bricks and leaves, the shadows lengthening.
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر به خوبی پیش رفته بود: نور مانند گاز روی آجرها و برگ ها، سایه ها طولانی تر می شد
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر به خوبی پیشرفت کرده بود: نور از روی آجرها و برگ ها، سایه ها بلند می شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Put the gauze in position and place the cover over to keep out light.
[ترجمه گوگل]گاز را در موقعیت خود قرار دهید و پوشش را روی آن قرار دهید تا از نور جلوگیری شود
[ترجمه ترگمان]گاز را در موقعیت قرار دهید و درپوش را روی آن قرار دهید تا نور روشن نشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Auntie Muriel buys the cheapest gauze and spends the rest of the subsidy on red wine.
[ترجمه گوگل]خاله موریل ارزان ترین گاز را می خرد و بقیه یارانه را خرج شراب قرمز می کند
[ترجمه ترگمان]عمه موریل the گاز را می خرد و بقیه یارانه را روی شراب قرمز خرج می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گاز پانسمان (اسم)
gauze

تور (اسم)
net, save-all, gauze

تنزیب (اسم)
gossamer, gauze

کریشه (اسم)
gauze

مه خفیف (اسم)
gauze

تخصصی

[سینما] توری
[نساجی] نوعی بافت بسیار باز - بافتی توری- پارچه تور - گاز - پارچه تور مشبک و شل و سبک یا ابریشمی

انگلیسی به انگلیسی

• lightweight semitransparent fabric; bandage made of loosely woven cotton; material with a loose mesh-like weave
gauze is a light, soft cloth with tiny holes in it.

پیشنهاد کاربران

gauze 3 ( n ) =material made of a network of wire, e. g. wire gauze.
gauze
gauze 2 ( n ) gauze bandage roll
gauze
gauze 1 ( n ) ( ɡɔz ) gauze pad =a type of thin cotton cloth used for covering and protecting wounds, gauzy ( adj ) e. g. a gauzy material.
gauze
گاز پانسمان

بپرس