1. نفس نفس زدن ، به نفس نفس افتادن 2. ( از تعجب. ترس و غیره ) نفس کسی بند امدن 3. نفس نفس زنان گفتن 4. ( عامیانه ) مردن برای. له له زدن برای 5. بند امدن نفس. گرفتن نفس 6. نفس. صدای نفس. نفس نفس. نفس بریده
... [مشاهده متن کامل]
مثال:
I gasped in surprise
من از تعجب نفسم بند آمد.
he collapsed on the ground, gasping
او {در حالی که} نفس نفس میزد غش کرد روی زمین.
a gasp of dismay
یک نفس نفس به سبب ترس و وحشت
ایجاد صدای "هِی" با کشیدن هوا به داخل، در اثر تعجب یا ترس.
آه از نهاد کسی بلند شدن، آه کشیدن
با تعجب نفسش را بالا کشید/ در سینه حبس کرد
الگوی تنفسی نا منظم و ناکارآمد
نفس نفس زدن give a gasp
یا اینکه تنفس های کوتاه و متقاطع داشتن ( در هنگام جان دادن )
Gasping
به شماره افتادن نفس
gasp
گمان می رود با واژه ی " غصب " اَرَبی همریشه باشد ، باید پژوهش شود.
نفس شبیه آه کشیدن بخاطر تعجب و نگرانی و یا شوک
تعریف کیمبریج:
to take a short, quick breath through the mouth, especially because of surprise, pain, or shockتعریف لانگمن:
to breathe in suddenly in a way that can be heard, especially because you are surprised or in pain
... [مشاهده متن کامل]
تعریف آکسفرد:
Inhale suddenly with the mouth open, out of pain or astonishment
verb1 [no obj] : to breathe in suddenly and loudly with your mouth open because of surprise, shock, or painMom gasped in/with surprise at the sight of my sister's new◀️ haircut
◀️He gasped as he stepped into the icy water
... [مشاهده متن کامل]
2 [no obj] : to breathe with difficulty : pant
◀️a dying man gasping for breath
◀️She was gasping for air
3 [ obj] : to say ( something ) with quick, difficult breaths
He gasped ( out ) a plea for mercy.
◀️“Have mercy!” he gasped
حیرت کردن
تعجب کردن
Last gasp by . . .
آخرین نفس های ( تلاش و زور ) . . .
به نفس نفس افتادن
نفس نفس زدن
از تعجب نفس بند آمدن - دهان باز ماندن - نفس در سینه حبس شدن - آه کشیدن - مثلا، با دیدن صحنه های اعجاب انگیز یا دلهره آور فیلم، با کشیدن آه، نفس در سینه های تماشاچیان حبس شد.
گفتن ( حرف کوتاه )
✓ نفس نفس زدن
✓ به نفس نفس زدن افتادن
✓ ( با نفس بریده ) حرف زدن - نفس نفس زنان گفتن - تنفس منقطع داشتن ناشی از استرس و ترس و اضطراب
✓ به زحمت تنفس کردن - نفس را در سینه حبس کردن
💠 I gasped and took an involuntary step back
... [مشاهده متن کامل]
💠 Donald Trump is now a convicted felon. What happens next?
. . . Former U. S. president Donald Trump remained defiant after being found guilty on all 34 counts in his hush - money trial in New York, saying the trial was rigged and a disgrace
. . . In the span of just a few minutes on Thursday, the foreman of a Manhattan jury read out the unanimous verdict to count, after count, after count that will thrust the country into unknown political territory.
Guilty, said the middle - aged man, wearing a casual blue sweater. Guilty. . . . Guilty. . . . Guilty, he said, repeating himself 34 times for each of the counts.
Some in the courtroom gasped as the judge had announced there was a verdict. He'd been planning to send the jury home at the end of the day, when the foreman sent a note heralding a decision.
a sudden, short intake of breath, as in shock or surprise.
بند آمدن نفس ( از تعجب، حیرت، ترس )
تعجب کردن و آه کشیدن
اصطلاحا یعنی دهنش از حرکت واموند
این کلمه در درجه دوم معنی نفس نفس زدن میدهد. معنی اصلی آن یعنی از تعجب بگوییم: هاه!
نفس نفس زدن
نفس کم اوردن
حرف زدن یا استفاده از ادات تعجب و ناراحتی در حالی که هوا را وارد ریه ها می کنید
I said gasping for air
من در حالی که سخت نفس میکشیدم گفتم
چنگ زدن و محکم گرفتن=grip
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٤)