gasify

/ˌɡæsəfaɪ//ˈɡæsɪfaɪ/

معنی: تبدیل به گاز کردن، بخار کردن، تبدیل بگاز یا بخار شدن
معانی دیگر: گاز شدن، گازی شدن یا کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا و ( transitive verb, intransitive verb )
حالات: gasifies, gasifying, gasified
مشتقات: gasifiable (adj.), gasification (n.), gasifier (n.)
• : تعریف: to convert into or become a gas.

جمله های نمونه

1. Bates modified his 1969 GMC truck to gasify wood.
[ترجمه گوگل]بیتس کامیون GMC خود را در سال 1969 تغییر داد تا چوب را به گاز تبدیل کند
[ترجمه ترگمان]بی تز کامیون GMC مگی را به چوب gasify تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Strives for the pulmonary alveolus to gasify fully, increases the cough efficiency.
[ترجمه گوگل]تلاش می کند تا آلوئول ریوی به طور کامل گازی شود و کارایی سرفه را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]Strives برای the ریوی به gasify به طور کامل، بازده سرفه را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nike developed a way to gasify waste leather for use as fuel, and someone from their team told someone from our team about it.
[ترجمه گوگل]نایک راهی برای گاز کردن چرم‌های باطله برای استفاده به‌عنوان سوخت ابداع کرد و فردی از تیم آن‌ها به فردی از تیم ما در مورد آن گفت
[ترجمه ترگمان]نایک یک راه برای gasify کردن چرم برای استفاده به عنوان سوخت ایجاد کرد و یک نفر از تیم آن ها به یک نفر از تیم ما در مورد آن گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The circulating fluid bed technology is used to gasify cheap pulverized coal, and by rational organization of the process flow the production cost of urea can be decreased.
[ترجمه گوگل]فناوری بستر سیال در گردش برای گاز کردن زغال سنگ پودر شده ارزان استفاده می شود و با سازماندهی منطقی جریان فرآیند می توان هزینه تولید اوره را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]استفاده از فن آوری بس تر سیال در گردش، برای gasify زغال پاکیزه مورد استفاده قرار می گیرد، و به وسیله سازمان منطقی جریان فرآیند، هزینه تولید اوره را می توان کاهش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The paper introduces present development of the coal gasify underground at hand and aboard, analyses developing trend in the future, and puts forward some problems required to be solved.
[ترجمه گوگل]این مقاله توسعه کنونی گازی شدن زغال سنگ در زیر زمین و روی زمین را معرفی می‌کند، روند توسعه در آینده را تجزیه و تحلیل می‌کند، و برخی از مشکلاتی را که باید حل شوند، مطرح می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله توسعه کنونی زغال سنگ gasify در دست و خارج را مطرح می کند، روند توسعه در آینده را تجزیه و تحلیل می کند و برخی مشکلات مورد نیاز برای حل آن را مطرح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Composition of petroleum coke is similar to that of coal, so, it is a good method to gasify petroleum coke to produce chemical raw material.
[ترجمه گوگل]ترکیب کک نفتی شبیه به زغال سنگ است، بنابراین، روش خوبی برای گاز کردن کک نفتی برای تولید مواد خام شیمیایی است
[ترجمه ترگمان]ترکیب of نفتی شبیه به ذغال سنگ است، بنابراین روشی خوب برای gasify coke نفت برای تولید مواد خام شیمیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He projected that UCG can supply power 2percent cheaper than plants such as GreenGen that gasify coal above-ground.
[ترجمه گوگل]او پیش‌بینی کرد که UCG می‌تواند ۲ درصد ارزان‌تر از نیروگاه‌هایی مانند GreenGen که زغال‌سنگ را در سطح زمین به گاز تبدیل می‌کند، برق تامین کند
[ترجمه ترگمان]او پیش بینی کرد که UCG می تواند انرژی ۲ درصد ارزان تر از گیاهانی چون GreenGen که زغال سنگ بالای زمین هستند را تامین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The hot coal gas heating furnace is a store which the coal gasify and gasses burn again.
[ترجمه گوگل]کوره گرمایش گاز زغال سنگ داغ ذخیره ای است که زغال سنگ آن را گاز می دهد و گازها دوباره می سوزند
[ترجمه ترگمان]کوره گرم گرم گاز سوز یک انبار است که زغال سنگ gasify و gasses دوباره می سوزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hot coal gas heating furnace is a store which the coal gasify gasses burn again.
[ترجمه گوگل]کوره گرمایش گاز زغال سنگ داغ ذخیره ای است که گازهای گازی زغال سنگ دوباره می سوزند
[ترجمه ترگمان]کوره گرم گرم گاز سوز یک انبار است که در آن زغال سنگ gasify دوباره می سوزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. When oxygen exists and the temperature is enough, volatile matters can carry on the gasify combustion reactor. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]وقتی اکسیژن وجود داشته باشد و دما کافی باشد، مواد فرار می توانند در راکتور احتراق گازی شوند فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]وقتی اکسیژن وجود دارد و دما به اندازه کافی وجود دارد، مسائل فرار می تواند در رآکتور احتراق gasify انجام شود فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It is suitable for ash disposal system of power plant to convey the flume by air, gasify the electric dust collector, the hod and the dust storehouse, etc.
[ترجمه گوگل]برای سیستم دفع خاکستر نیروگاه برای انتقال فلوم از طریق هوا، گازدار کردن غبارگیر برقی، هود و انبار غبار و غیره مناسب است
[ترجمه ترگمان]آن برای سیستم دفع خاکستر کارخانه برق مناسب است تا the را با هوا انتقال دهد، کلکتور گرد و غبار الکتریکی، the و انبار گرد و غبار، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But there had been little incentive for the global chemical industry to gasify coal until prices began soaring for natural gas and oil.
[ترجمه گوگل]اما تا زمانی که قیمت‌ها برای گاز طبیعی و نفت افزایش یافت، انگیزه چندانی برای صنایع شیمیایی جهانی برای تبدیل به گاز زغال سنگ وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما انگیزه کمی برای صنعت مواد شیمیایی جهانی برای gasify زغال سنگ وجود داشت تا اینکه قیمت ها برای گاز طبیعی و نفت شروع به پرواز کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It has been proved that the formed coke is qualified to be used as industrial gasification coal that produces gas with the formed coke in the moving bed gasify furnace.
[ترجمه گوگل]ثابت شده است که کک تشکیل شده واجد شرایط استفاده به عنوان زغال گاز تبدیل صنعتی است که با کک تشکیل شده در کوره گازی سازی بستر متحرک گاز تولید می کند
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که کک شکل داده شده، واجد شرایط برای استفاده به عنوان زغال گازی سازی صنعتی است که گاز را با کک در حال حرکت در کوره در حال حرکت در کوره در حال حرکت تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. IGCC technology is recognized as one of the most promising clean coal technologies while transport gasifier can gasify the coal of high ash and high ash fusion point efficiently.
[ترجمه گوگل]فناوری IGCC به عنوان یکی از امیدوارکننده‌ترین فناوری‌های زغال‌سنگ پاک شناخته می‌شود، در حالی که گازیفایر حمل‌ونقل می‌تواند زغال‌سنگ خاکستر بالا و نقطه همجوشی خاکستر بالا را به طور مؤثر گازی کند
[ترجمه ترگمان]؟ فن آوری IGCC به عنوان یکی از promising تکنولوژی های نوین ذغال سنگ به رسمیت شناخته می شود در حالی که gasifier می تواند زغال سنگ از خاکستر بلند و نقطه ذوب بالا را به طور موثر تجزیه و تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Rice husk with ash contents above 20% is difficult to gasify.
[ترجمه گوگل]پوسته برنج با محتویات خاکستر بالای 20 درصد به سختی تبدیل به گاز می شود
[ترجمه ترگمان]husk رایس با محتوای خاکستر بیش از ۲۰ % دشوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبدیل به گاز کردن (فعل)
gasify

بخار کردن (فعل)
steam, volatilize, gasify

تبدیل به گاز یا بخار شدن (فعل)
gasify

انگلیسی به انگلیسی

• become gas; change into gas

پیشنهاد کاربران

بپرس