gasification

/ˌɡæsəfəˈkeɪʃn̩//ˌɡæsɪfɪˈkeɪʃn̩/

معنی: تبدیل کردن بگاز
معانی دیگر: تبدیل کردن بگاز

جمله های نمونه

1. the gasification of liquids
مبدل کردن مایعات به گاز

2. The technique of biomass gasification by partial combustion has a long history.
[ترجمه گوگل]تکنیک گازسازی زیست توده با احتراق جزئی سابقه ای طولانی دارد
[ترجمه ترگمان]روش گازی سازی زیست توده با احتراق نسبی دارای سابقه طولانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In recent years coal gasification has become increasingly economically viable due to technological developments.
[ترجمه گوگل]در سال‌های اخیر، گازی‌سازی زغال‌سنگ به دلیل پیشرفت‌های تکنولوژیکی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه‌تر شده است
[ترجمه ترگمان]در سال های اخیر، گازی شدن زغال سنگ به دلیل پیشرفت های تکنولوژیکی به طور فزاینده ای از لحاظ اقتصادی قابل دوام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The products of coal gasification include carbon monoxide, carbon dioxide, hydrogen, methane and nitrogen.
[ترجمه گوگل]محصولات گازی شدن زغال سنگ عبارتند از مونوکسید کربن، دی اکسید کربن، هیدروژن، متان و نیتروژن
[ترجمه ترگمان]محصولات گازی سازی زغال سنگ عبارتند از مونوکسید کربن، دی اکسید کربن، هیدروژن، متان و نیتروژن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There are two main techniques, carbonisation and gasification; both require very vigorous conditions, especially high temperatures.
[ترجمه گوگل]دو روش اصلی وجود دارد، کربن و گاز هر دو به شرایط بسیار شدید، به ویژه دماهای بالا نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]دو تکنیک اصلی، carbonisation و گازی وجود دارد؛ هر دو به شرایط بسیار قوی، به ویژه در دماهای بالا نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Coal utilization for gasification is an important source of trace element emission.
[ترجمه گوگل]استفاده از زغال سنگ برای تبدیل به گاز منبع مهم انتشار عناصر کمیاب است
[ترجمه ترگمان]استفاده زغال سنگ برای گازی سازی، منبع مهم انتشار عنصر ردیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. INFLUENCE OF MAIN PARAMETERS ON WOOD SAWDUST GASIFICATION IN SUPERCRITICAL WATER.
[ترجمه گوگل]تأثیر پارامترهای اصلی بر گازسازی خاک اره چوب در آب فوق بحرانی
[ترجمه ترگمان]تاثیر PARAMETERS اصلی بر WOOD sawdust در آب supercritical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. One of the main technical barriers in biomass gasification development is the formation of tar.
[ترجمه گوگل]یکی از موانع فنی اصلی در توسعه گازسازی زیست توده، تشکیل قطران است
[ترجمه ترگمان]یکی از موانع فنی اصلی در توسعه gasification زیست توده، تشکیل قیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It analyzes that the marketing risks of coal gasification industry is due to fluctuation of international crude oil price and domestic coal price.
[ترجمه گوگل]این تحلیل می‌کند که ریسک‌های بازاریابی صنعت گازسازی زغال‌سنگ به دلیل نوسانات قیمت نفت خام بین‌المللی و قیمت زغال سنگ داخلی است
[ترجمه ترگمان]این تحقیق بررسی می کند که ریسک های بازاریابی صنایع گازی سازی زغال سنگ به دلیل نوسان قیمت نفت خام بین المللی و قیمت زغال سنگ داخلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One major equipment of the integrated coal gasification cycle combination is the coal gasifier.
[ترجمه گوگل]یکی از تجهیزات اصلی ترکیب چرخه گازی سازی یکپارچه زغال سنگ، گازساز زغال سنگ است
[ترجمه ترگمان]یکی از تجهیزات اصلی ترکیب چرخه گاز زغال سنگ یکپارچه، the زغال سنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And the influence of gasification indexes such as ash fusibility, thermal stability, clinkering property and the reactivity of coal, etc on coal gasification technology was analyzed in the paper.
[ترجمه گوگل]و تأثیر شاخص‌های تبدیل به گاز مانند گداخت‌پذیری خاکستر، پایداری حرارتی، خاصیت کلینکرینگ و واکنش‌پذیری زغال‌سنگ و غیره بر روی فناوری تبدیل به گاز زغال‌سنگ در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]و تاثیر شاخص های گازی مثل خاکستر fusibility، ثبات گرمایی، خاصیت clinkering و واکنش پذیری زغال سنگ، و غیره بر فن آوری گازی سازی زغال سنگ در این مقاله مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A new - style gasification method of high volatile content soft coal is mentioned in the paper.
[ترجمه گوگل]یک روش جدید گازی سازی زغال سنگ نرم با محتوای فرار بالا در مقاله ذکر شده است
[ترجمه ترگمان]یک روش گازی به سبک جدید برای محتوای غنی از زغال سنگ نرم در این مقاله ذکر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The gasification furnace could completely use deoiling asphalt as feedstock after adding carbon black flashing and filtering system in the fertilizer unit.
[ترجمه گوگل]کوره گازی سازی می تواند به طور کامل از آسفالت روغن زدایی به عنوان خوراک پس از افزودن سیستم فلاشینگ و فیلتر کربن سیاه در واحد کود استفاده کند
[ترجمه ترگمان]یک کوره گازی سازی می تواند به طور کامل از deoiling آسفالت به عنوان ماده خام پس از افزودن سیاه کربن سیاه و سیستم فیلترینگ در واحد کود استفاده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The application of the gasification cooling of coke oven ascension pipe is de- scribed. Its improvement and perfection done for 20 years are expounded and its developing prospect is pointed out.
[ترجمه گوگل]کاربرد خنک سازی گازی لوله صعودی کوره کک شرح داده شده است بهبود و کمال انجام شده در مدت 20 سال تشریح و چشم انداز توسعه آن اشاره شده است
[ترجمه ترگمان]استفاده از خنک سازی گازی سازی گازی of، لوله معراج است پیشرفت و کمال مطلوب آن ۲۰ سال است که شرح داده می شوند و چشم انداز توسعه آن نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Experimental study of biomass powder(phoenix tree leaves) gasification which using the vapour as catalyst.
[ترجمه گوگل]مطالعه تجربی پودر زیست توده (برگ درخت ققنوس) تبدیل به گاز با استفاده از بخار به عنوان کاتالیزور
[ترجمه ترگمان]مطالعه تجربی پودر زیست توده (برگ های درخت ققنوس)، گازی که از بخار به عنوان کاتالیزور استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تبدیل کردن بگاز (اسم)
gasification

تخصصی

[عمران و معماری] به صورت گاز در آوردن
[زمین شناسی] تبخیر شدگی هر فرایندی که زغال را به گازهای btuنامرغوب، متوسط یا عالی تبدیل کند

انگلیسی به انگلیسی

• process of changing into gas

پیشنهاد کاربران

( جوشکاری ) : گازی شدن فلز - گاهی بر اثر درجه حرارت زیاد قوس جوشکاری، فلز قسمتی از مذاب به صورت گاز در می آید.
gasification ( شیمی )
واژه مصوب: گاز شدن
تعریف: تبدیل هیدروکربن های جامد یا مایع به سوخت گازی
گازسازی
مثلا گازسازی ذغال سنگ و زیست توده ( مهندسی شیمی )

بپرس