gamekeeper

/ˈɡeɪmkiːpər//ˈɡeɪmkiːpə/

معنی: شکاربان، قرقچی، متصدی جانوران شکاری
معانی دیگر: نگهبان و پرورش دهنده حیوانات شکاری (در شکارگاه ها)، شکاربان، شکارپا، قرق چی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: gamekeeping (n.)
• : تعریف: a person employed to breed and protect game birds and other wildlife on private grounds or on a game preserve.

جمله های نمونه

1. A gamekeeper tranquillized the rhinoceros with a drugged dart.
[ترجمه گوگل]یک شکارچی با یک دارت دارودار، کرگدن را آرام کرد
[ترجمه ترگمان]یک شکاربان، rhinoceros با یک دارت بی هوش، rhinoceros را ترمیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Between Rudolfo and the gamekeeper there's just enough of the land being cultivated for it not to be confiscated.
[ترجمه گوگل]بین رودولفو و نگهبان شکار، فقط به اندازه‌ای از زمین در حال کشت است که مصادره نشود
[ترجمه ترگمان]بین Rudolfo و شکاربان به اندازه کافی زمین کشت می شود که قابل مصادره نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The gamekeeper was sued for trespass.
[ترجمه گوگل]از نگهبان شکار به دلیل تخلف شکایت شد
[ترجمه ترگمان]The به خاطر ورود غیر قانونی ازش شکایت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The gamekeeper, it would seem, had turned poacher, leaving much of society undefended.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که شکارچی به شکارچی متخلف تبدیل شده و بسیاری از جامعه را بدون دفاع رها کرده است
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که شکاربان The از جامعه دفاع کرده و بسیاری از اجتماع را بی دفاع رها کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gamekeeper who found her body.
[ترجمه گوگل]شکارچی که جسدش را پیدا کرد
[ترجمه ترگمان] اون شکاربان که جسدش رو پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now that the gamekeeper has turned poacher, it is not clear whether Fabius will fight as hard as his predecessor for money.
[ترجمه گوگل]اکنون که شکارچی به شکارچی متخلف تبدیل شده است، مشخص نیست که آیا فابیوس به اندازه سلف خود برای پول مبارزه خواهد کرد یا خیر
[ترجمه ترگمان]اکنون که شکاربان از شکار دور شده، معلوم نیست که آیا فابیوس هم به اندازه سلف خود برای پول مبارزه می کند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During my time as a gamekeeper it was essential that I knew the precise location of all these extended burrows.
[ترجمه گوگل]در طول مدتی که من به عنوان یک نگهبان شکار بودم، ضروری بود که مکان دقیق همه این لانه های گسترده را بدانم
[ترجمه ترگمان]در طول زمان من به عنوان شکاربان it بود که مکان دقیق همه این پناه گاه را می دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What about the gamekeeper, Busby?
[ترجمه گوگل]در مورد نگهبان بازی، بازبی چطور؟
[ترجمه ترگمان]شکاربان، Busby چی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm the only gamekeeper in the team, so I have to attend the competion.
[ترجمه گوگل]من تنها نگهبان تیم هستم، بنابراین باید در مسابقه حضور داشته باشم
[ترجمه ترگمان]من تنها شکاربان در تیم هستم برای همین باید در مسابقه شرکت کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The lodge was often the cottage of the gamekeeper, caretaker, gatekeeper, or gardener, or it could be a larger building for occupation by a higher-ranking person.
[ترجمه گوگل]این لژ اغلب کلبه شکاربان، سرایدار، دروازه بان یا باغبان بود، یا می توانست ساختمان بزرگتری برای اشغال یک شخص بالاتر باشد
[ترجمه ترگمان]پناه گاه غالبا کلبه شکاربان، سرایدار، دروازه بان یا باغبان بود و یا ساختمان بزرگ تر برای اشغال توسط یک فرد عالی رتبه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I believe you've already met my gamekeeper, Stephan.
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما قبلا با نگهبان بازی من، استفان، ملاقات کرده اید
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم قبلا شکاربان - م رو دیدی، استفان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A police officer who takes to crime is likely to be more successful at it than most. The gamekeeper turned poacher has everything going for him.
[ترجمه گوگل]افسر پلیسی که به جرم و جنایت دست می زند، احتمالاً در این امر موفق تر از بسیاری دیگر است شکارچی که تبدیل به شکارچی غیرقانونی شده است همه چیز را دارد
[ترجمه ترگمان]یک افسر پلیس که به جرم نیاز دارد بیشتر از بقیه موفق تر است شکاربان از شکار دور شد و همه چیز برایش پیش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Since his days as a militant student, he has cut his hair, put on a suit and is now the classic example of the poacher turned gamekeeper.
[ترجمه گوگل]او از دوران دانشجویی مبارز، موهایش را کوتاه کرده، کت و شلوار پوشیده و اکنون نمونه کلاسیک شکارچی متخلف است که به شکارچی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]از زمان او به عنوان یک دانش آموز ستیزه جو، او موهایش را کوتاه کرده است، لباس پوشیده است و اکنون نمونه کلاسیک شکار شکارچی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was on the principle of turning the poacher into the gamekeeper.
[ترجمه گوگل]این بر اساس اصل تبدیل شکارچی متخلف به شکارچی بود
[ترجمه ترگمان]به همین جهت بود که شکارچی دزدکی به شکاربان رفت و آمد می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکاربان (اسم)
gamekeeper

قرقچی (اسم)
gamekeeper

متصدی جانوران شکاری (اسم)
gamekeeper

انگلیسی به انگلیسی

• one who protects and guards the animals on an estate or game preserve
a gamekeeper is a person employed to look after game animals and birds on someone's land.

پیشنهاد کاربران

بپرس