grovel

/ˈɡrɑːvl̩//ˈɡrɒvl̩/

معنی: پست شدن، خزیدن، دمر خوابیدن، پست بودن
معانی دیگر: (به نشان تسلیم و حقارت و غیره) خود را بر خاک افکندن، سینه خیز رفتن، پیشانی بر خاک مالیدن، خود را پست و حقیر کردن، تواضع بیش از حد کردن، به پای کسی افتادن، سینه مال رفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: grovels, groveling, groveled
مشتقات: grovelingly (adv.), groveler (n.)
(1) تعریف: to demean or humble oneself; abase oneself.
مترادف: fawn, suck up, toady, truckle
مشابه: bootlick, flatter, kiss ass, wheedle

- He groveled to his boss, hoping to win back his favor.
[ترجمه مرتضی] او به امید بدست آوردن مجدد حمایت رئیسش، خودشو به پاش انداخت.
|
[ترجمه گوگل] او به امید اینکه لطف او را به دست آورد، به سمت رئیسش رفت
[ترجمه ترگمان] او در مقابل رئیسش خم شده بود و امیدوار بود که به نفع او پیروز شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to be or move about in a bowed or prostrate position, as with fear or humility; cower; cringe.
مترادف: bootlick, cower, crawl, cringe, slaver
مشابه: bend, bow, bow and scrape, crouch, kneel, kowtow, squat, squirm, stoop, wheedle

- The courtiers groveled before the king.
[ترجمه مرتضی] اشراف و سران مملکت مقابل پادشاه خودشون رو به خاک می انداختند.
|
[ترجمه گوگل] درباریان در برابر شاه غر زدند
[ترجمه ترگمان] درباریان قبل از شاه groveled می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to find enjoyment in base or petty pleasures.
مشابه: debauch, dissipate, indulge, luxuriate, wallow, wanton, welter

جمله های نمونه

1. i will never grovel in front of tyrants
هرگز در مقابل بیدادگران پیشانی بر خاک نخواهم مالید.

2. I had to really grovel to the bank manager to get a loan.
[ترجمه گوگل]مجبور شدم برای گرفتن وام به مدیر بانک مراجعه کنم
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم برای گرفتن وام به مدیر بانک دروغ بگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Don't grovel — stick up for yourself!
[ترجمه گوگل]غرغر نشوید - خودتان را حفظ کنید!
[ترجمه ترگمان]خودت رو سرزنش نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I don't grovel to anybody.
[ترجمه گوگل]من به هیچ کس غر نمی زنم
[ترجمه ترگمان]من برای هیچ کس تعظیم نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You will just have to grovel to the bank manager for a loan.
[ترجمه گوگل]شما فقط باید برای دریافت وام به مدیر بانک مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]شما فقط باید برای یک وام به مدیر بانک بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I will not grovel for interviews.
[ترجمه گوگل]من برای مصاحبه غر نمی زنم
[ترجمه ترگمان]من برای مصاحبه آماده نخواهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The department is having to grovel for money again.
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه مجبور است دوباره به دنبال پول باشد
[ترجمه ترگمان]اداره پلیس داره دوباره برای پول پست می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Grovel Industry, where you get paid danger money because it's so insecure.
[ترجمه گوگل]Grovel Industry، جایی که پول خطر دریافت می کنید زیرا بسیار ناامن است
[ترجمه ترگمان]صنعت grovel، که در آن شما پول را به خطر می اندازید، چون خیلی ناامن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No longer you have to grovel through the woods each spring in hopes of stumbling across a few of these delectable fungi.
[ترجمه گوگل]دیگر لازم نیست هر بهار به امید اینکه با تعدادی از این قارچ های لذیذ برخورد کنید، در جنگل ها بچرخید
[ترجمه ترگمان]دیگر لازم نیست که هر بهار به امید برخورد با چند تا از این قارچ ها از میان جنگل بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There's nothing worse than seeing a man grovel just to keep his job.
[ترجمه گوگل]هیچ چیز بدتر از این نیست که ببینی مردی فقط برای حفظ شغلش غر می زند
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز بدتر از این نیست که یه مرد رو ببینه که فقط بتونه شغلش رو نگه داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. If they want any patients, they must grovel before the family practitioners they previously lorded over.
[ترجمه گوگل]اگر آنها هر بیمارى را مى خواهند، باید در برابر پزشکان خانوادگى که قبلاً بر آنها ارباب مى دادند، غر بزنند
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها بیماران بخواهند، باید قبل از اینکه افراد حرفه ای که قبلا به آن ها مراجعه کرده بودند ثبت نام کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Manager : Ah! The famous Monsieur poirot. I grovel in mortification, I grovel !
[ترجمه گوگل]مدیر: آه! موسیو پوآرو معروف من غرغر می‌کنم، غر می‌زنم!
[ترجمه ترگمان]آه! آقای poirot مشهور من تو خجالت می کشم، خفت می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Maybe if I really grovel, he will pass me.
[ترجمه گوگل]شاید اگر واقعا غر بزنم از من بگذرد
[ترجمه ترگمان]، شاید اگه واقعا پست باشم اون منو پاس میده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She will not grovel to anyone.
[ترجمه گوگل]او به هیچ کس غر نمی زند
[ترجمه ترگمان] اون برای هیچ کس پست نمیشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pessimistic persons would like to grovel on the floor rather than meet the challenge.
[ترجمه گوگل]افراد بدبین دوست دارند به جای مقابله با چالش، روی زمین غر بزنند
[ترجمه ترگمان]Pessimistic ترجیح می دهند به جای اینکه با این چالش روبرو شوند روی زمین بیفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پست شدن (فعل)
bastardize, grovel

خزیدن (فعل)
shrink, ramp, couch, grovel, worm, snail, slither, crawl, creep, lie up, slime, snake

دمر خوابیدن (فعل)
grovel

پست بودن (فعل)
grovel

تخصصی

[کامپیوتر] کار زیاد برای یک چیز

انگلیسی به انگلیسی

• crawl; beg; be servile; prostrate oneself; humiliate oneself
if you grovel, you behave very humbly towards someone because you think they are important; used showing disapproval.
to grovel also means to crawl on the floor, for example in order to find something.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : grovel
✅️ اسم ( noun ) : _
✅️ صفت ( adjective ) : groveling ( grovelling )
✅️ قید ( adverb ) : grovelingly ( grovellingly )
Lick the dust
Implore
لابه کردن
التماس کردن
زاری و خواهش کردن
به پای کسی افتادن و از او چیزی را تمنا کردن
یالوارئب یاخاراماخ ( ترکی )
• Try to improve your contact with higher power through prayer,
. meditation, and groveling

بپرس