gratis

/ˈɡrætəs//ˈɡrætɪs/

معنی: ازاد، رایگان، مجانی، مفت، مجانا
معانی دیگر: مجانی، رایگان، مفت، مجانا، ازاد

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: without charging money; freely.

- I'm giving you this advice gratis.
[ترجمه گوگل] من این نصیحت را به صورت رایگان به شما می دهم
[ترجمه ترگمان] من این نصیحت را به شما می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
• : تعریف: without cost; free.
مشابه: complimentary, free

جمله های نمونه

1. the tea is gratis
چای مجانی است.

2. David gives the first consultation gratis.
[ترجمه گوگل]دیوید اولین مشاوره را رایگان انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]دیوید به رایگان مشاوره رایگان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'll give it to you, gratis!
[ترجمه گوگل]من آن را به شما می دهم، رایگان!
[ترجمه ترگمان]مجانی به تو خواهم داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I knew his help wouldn't be given gratis.
[ترجمه گوگل]من می دانستم که کمک او به صورت رایگان انجام نمی شود
[ترجمه ترگمان]می دانستم که او به رایگان به او کمک نخواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is yours,gratis.
[ترجمه گوگل]مال شماست، رایگان
[ترجمه ترگمان]این مال شماست، مجانی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. No wonder it is like a gratis supper.
[ترجمه گوگل]جای تعجب نیست که مانند یک شام رایگان است
[ترجمه ترگمان]جای تعجب نیست که این یک شام مجانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Past governors may receive the newspaper gratis on request, and while Rotary World is not intended for general distribution, individual club members may receive the newspaper by paid subscription.
[ترجمه گوگل]فرمانداران گذشته ممکن است در صورت درخواست روزنامه را رایگان دریافت کنند، و در حالی که Rotary World برای توزیع عمومی در نظر گرفته نشده است، اعضای باشگاه ممکن است روزنامه را با اشتراک پولی دریافت کنند
[ترجمه ترگمان]ممکن است فرمانداران گذشته رایگان این روزنامه را رایگان دریافت کنند و در حالی که دنیای روتاری برای توزیع عمومی در نظر گرفته نشده است، اعضای انجمن فردی می توانند با پرداخت وجه اشتراک روزنامه را دریافت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We get into the exhibition gratis.
[ترجمه گوگل]رایگان وارد نمایشگاه می شویم
[ترجمه ترگمان]ما رایگان به نمایشگاه می رویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's gratis. That's free, for those unversed in Latin.
[ترجمه گوگل]رایگان است این رایگان است، برای کسانی که به زبان لاتین آشنا نیستند
[ترجمه ترگمان]مجانی است مجانی است، برای آن هایی که در زبان لاتین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You have the freedom to redistribute copies, either gratis or for a fee.
[ترجمه گوگل]شما این آزادی را دارید که نسخه ها را به صورت رایگان یا با پرداخت هزینه مجدداً توزیع کنید
[ترجمه ترگمان]شما آزادی را برای توزیع مجدد کپی، یا رایگان و یا برای هزینه در اختیار دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Free programs are sometimes distributed gratis, and sometimes for a substantial price.
[ترجمه گوگل]برنامه های رایگان گاهی به صورت رایگان و گاهی با قیمت قابل توجهی توزیع می شوند
[ترجمه ترگمان]برنامه های آزاد گاهی رایگان توزیع می شوند و گاهی اوقات قیمت قابل توجهی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ook voegt HTC eigen gratis widgets aan de Android Market coals Parkingtimer, Translator en een ringtone - widget.
[ترجمه گوگل]Ook Voegs HTC eigen widgets رایگان برای Android Market coals Parkingtimer، مترجم و آهنگ زنگ - ویجت
[ترجمه ترگمان]ook voegt HTC eigen gratis aan de Android Parkingtimer، Translator en ringtone ringtone widget - een
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Unless noted otherwise, these publications are gratis.
[ترجمه گوگل]مگر اینکه غیر از این ذکر شده باشد، این انتشارات رایگان هستند
[ترجمه ترگمان]مگر در غیر این صورت، این نشریات رایگان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. You can get the sample gratis.
[ترجمه گوگل]شما می توانید نمونه را به صورت رایگان دریافت کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید نمونه بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ازاد (صفت)
free, open, loose, self-administered, patent, exempt, immune, degage, unattached, footloose, unrestrained, gratis

رایگان (صفت)
free, gratis, gratuitous

مجانی (صفت)
free, gratis, free of charge, honorary

مفت (صفت)
gratis, gratuitous, free of charge

مجانا (قید)
gratis

انگلیسی به انگلیسی

• free, at no charge, without cost
costing nothing, free of charge
if something is done or provided gratis, it does not have to be paid for; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس