governer


علوم هوایى : گاورنر

تخصصی

[مهندسی گاز] تنظیم کننده

پیشنهاد کاربران

فرشاگر 🤴🏼
leader, administrator, chief, commander, controller, director, executive, head, manager, ruler
املا درستش governor است
فرماندار. والی، حکمران، حاکم، فرمانده، دستگاه فرمان خودکار، گاورنور، قانون فقه: والی، رییس زندان، علوم نظامی: استاندار، گاورنر، رگولاتور، تنظیم کننده، علوم مهندسی: ناظم
استاندار
فرشاگر
( Farshāyande )
�فرشودن� ( govern ) و �گر� ( er )
🇮🇷 همتای پارسی: فرشاینده 🇮🇷
عضوی از دولت ، عضوی از حکومت
فرماندار
فرماندار رهبر حاکم

گاورنر، کنترلر
Government member
عضو هیئت دولت
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس