garibaldi

/ˌɡærəˈbɒldi//ˌɡærəˈbɒldi/

بلوز زنانه ی یقه بسته و آستین بلند، بلوز گاریبالدی، گاریبالدی (رهبر استقلال طلبان ایتالیا که در یکپارچه کردن ایتالیا کوشید)

جمله های نمونه

1. There were a cardinal and an aide to Garibaldi.
[ترجمه گوگل]یک کاردینال و یک دستیار گاریبالدی بودند
[ترجمه ترگمان]یک کاردینال و یک دستیار برای گاریبالدی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Official Bob Garibaldi signaled for a 3-pointer, but after a discussion the basket was correctly changed to a 2-pointer.
[ترجمه گوگل]باب گاریبالدی رسمی، علامت 3 امتیازی داد، اما پس از بحث، سبد به درستی به 2 امتیاز تغییر یافت
[ترجمه ترگمان]باب Garibaldi رسمی به علامت ۳ اشاره گر اشاره کرد، اما بعد از بحث سبد به درستی به یک اشاره گر تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It pointed out that Garibaldi, the hero of the Risorgimento movement to unite Italy in the 19th century, was born in Nice but was never described as French.
[ترجمه گوگل]اشاره کرد که گاریبالدی، قهرمان جنبش Risorgimento برای متحد کردن ایتالیا در قرن 19، در نیس متولد شد اما هرگز فرانسوی توصیف نشد
[ترجمه ترگمان]نشان داد که گاریبالدی، قهرمان جنبش Risorgimento برای متحد کردن ایتالیا در قرن ۱۹، در نیس به دنیا آمد اما هرگز به عنوان فرانسوی توصیف نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Unusually, the Garibaldi trophy has two "godfathers"; Diego Dominguez of Italy and Jean Francois Tordo of France.
[ترجمه گوگل]به طور غیرمعمول، جام گاریبالدی دو «پدرخوانده» دارد دیگو دومینگز از ایتالیا و ژان فرانسوا توردو از فرانسه
[ترجمه ترگمان]به طور غیر معمولی، نشان پیروزی گاریبالدی دو \"godfathers\" دارد؛ دیگو Dominguez از ایتالیا و ژان فرانسوا Tordo از فرانسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The two separated, the man turning onto Garibaldi Street.
[ترجمه گوگل]آن دو از هم جدا شدند، مرد به خیابان گاریبالدی پیچید
[ترجمه ترگمان]مردی که از هم جدا شده بود، مرد رو به خیابان گاریبالدی کرد و گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Giuseppe Garibaldi trophy is awarded to the winner of the Six Nations match between Italy and France.
[ترجمه گوگل]جام جوزپه گاریبالدی به برنده مسابقه شش ملت بین ایتالیا و فرانسه اهدا می شود
[ترجمه ترگمان]جایزه Giuseppe گاریبالدی به برنده مسابقه شش ملت بین ایتالیا و فرانسه اعطا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The trophy is named after Giuseppe Garibaldi, an Italian revolutionary born in Nizza (now Nice) in 180
[ترجمه گوگل]این جام به افتخار جوزپه گاریبالدی، انقلابی ایتالیایی که در سال 180 در نیسزا (در حال حاضر نیس) متولد شد، نامگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]این نشان پس از Giuseppe Garibaldi، یک انقلابی ایتالیایی که در Nizza (در حال حاضر نیس)در ۱۸۰ به دنیا آمده است، نامگذاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Giuseppe Garibaldi, a general and national hero, led the unification movement.
[ترجمه گوگل]جوزپه گاریبالدی، ژنرال و قهرمان ملی، جنبش اتحاد را رهبری کرد
[ترجمه ترگمان]جوزپه Garibaldi، یک قهرمان ملی و ملی، جنبش اتحاد را رهبری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At the Port of Garibaldi, Oregon, Darren Mobley prepares his boat for winter crabbing. He's among the many fishermen and crabbers who remain skeptical of ocean energy.
[ترجمه گوگل]در بندر گاریبالدی، اورگان، دارن موبلی قایق خود را برای خرچنگ زمستانی آماده می کند او در میان بسیاری از ماهیگیران و خرچنگ‌هایی است که نسبت به انرژی اقیانوس تردید دارند
[ترجمه ترگمان]در بندر گاریبالدی در اورگون، دارن Mobley قایق خود را برای زمستان آماده می کند او در میان بسیاری از ماهیگیران و crabbers است که نسبت به انرژی اقیانوس بدبین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Garibaldi then offered the territory as a gift to the now enlarged Piedmont, which, as much to avoid the spread of republicanism as for any other reason, sent its armies south to meet him.
[ترجمه گوگل]سپس گاریبالدی این قلمرو را به عنوان هدیه ای به پیمونت که اکنون بزرگ شده بود، تقدیم کرد، که برای جلوگیری از گسترش جمهوری خواهی و هر دلیل دیگری، ارتش خود را به جنوب فرستاد تا با او ملاقات کند
[ترجمه ترگمان]گاریبالدی بعد از آن قلمرو را به عنوان هدیه به the که در حال توسعه بود پیشنهاد کرد، که تا آنجا که از گسترش جمهوری خواهی به عنوان دلیل دیگری جلوگیری می کرد، ارتش های خود را به جنوب فرستاد تا او را ملاقات کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For our own part, we prefer martyrdom to success. John Brown is greater than Washington, and Pisacane is greater than Garibaldi.
[ترجمه گوگل]ما به سهم خود شهادت را بر موفقیت ترجیح می دهیم جان براون بزرگتر از واشنگتن است و پیزاکان بزرگتر از گاریبالدی
[ترجمه ترگمان]ما به نوبه خود شهادت را به موفقیت ترجیح می دهیم جان براون بزرگ تر از واشنگتن است و Pisacane بیشتر از گاریبالدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. So the northern king rushed south to collect what Garibaldi had won: half of the country.
[ترجمه گوگل]بنابراین پادشاه شمالی به جنوب شتافت تا آنچه را که گاریبالدی به دست آورده بود جمع کند: نیمی از کشور
[ترجمه ترگمان]پس پادشاه شمالی به طرف جنوب شتافت تا آنچه را که گاریبالدی به دست آورده بود جمع کند: نیمی از کشور
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The "Redshirts" were the soldiers of the Italian leader Garibaldi, who unified modern Italy in the nineteenth century.
[ترجمه گوگل]«قرمزها» سربازان رهبر ایتالیایی گاریبالدی بودند که ایتالیای مدرن را در قرن نوزدهم متحد کردند
[ترجمه ترگمان]The سربازان رهبر ایتالیایی گاریبالدی بودند که ایتالیای امروزی را در قرن نوزدهم یکپارچه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And no episode was more dramatic than that of Garibaldi and his mille.
[ترجمه گوگل]و هیچ اپیزودی دراماتیک تر از گاریبالدی و میلش نبود
[ترجمه ترگمان]و هیچ کدام از آن of از گاریبالدی و his بیش از آن نمایشی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. After that, across the straits of Messina,(sentence dictionary) and it was almost a stroll to Naples; Garibaldi arrived there by train.
[ترجمه گوگل]پس از آن، در سراسر تنگه مسینا، (فرهنگ جملات) و تقریباً یک قدم زدن تا ناپل بود گاریبالدی با قطار به آنجا رسید
[ترجمه ترگمان]پس از آن، در آن سوی تنگه مسینا، (فرهنگ لغت)و تقریبا یک قدم زدن به ناپل بود؛ گاریبالدی با قطار به آنجا رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• family name; giuseppe garibaldi (1807-1882), italian patriot and general

پیشنهاد کاربران

بپرس