funny

/ˈfəni//ˈfʌni/

معنی: مضحک، عجیب، خنده دار، خنده اور، با مزه، شوخی امیز، خوش دماغ
معانی دیگر: خنده آور، با نمک، سرگرم کننده، (عامیانه) غیر عادی، عجیب و غریب، گول زننده، پر ترفند، فریب کار، حقه باز، (عامیانه) شوخی، بذله

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
حالات: funnier, funniest
(1) تعریف: provoking amusement or laughter.
متضاد: serious, unamusing, unfunny
مشابه: amusing, comical, humorous, laughable

- She told us a very funny joke that had us all rolling with laughter.
[ترجمه shiva_sisi‌] او یک جک بسیار قشنگ و خنده دار گفت که همه ی ما از خندیدن زیاد خسته شدیم
|
[ترجمه علی] شوخ طبع ، بامزه
|
[ترجمه مهناز مهرابی] او یک جوک گفت که همه ما روده بر شدیم
|
[ترجمه مجید اسفندیاری] او جوک بسیار خنده داری گفت که همه ما از خنده روده بر شدیم
|
[ترجمه گوگل] او یک جوک بسیار خنده دار به ما گفت که همه ما از خنده غلت می زنیم
[ترجمه ترگمان] او به ما یک شوخی خنده دار داد که همه ما را از خنده روده بر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The movie is a comedy, and it's very funny.
[ترجمه shiva_sisi‌] این یک فیلم کمدی، وبسیار خنده دار است
|
[ترجمه Rojan] این یه فیلم کمدی است و بسیار خنده دار است
|
[ترجمه مهناز مهرابی] این فیلم کمدی بسیار خنده دار است
|
[ترجمه ana] این یک فیلم کمدی است، و خیلی خنده دار است.
|
[ترجمه Aran] این فیلم کمدی است، و خیلی خنده دار است.
|
[ترجمه گوگل] این فیلم کمدی است و بسیار خنده دار است
[ترجمه ترگمان] فیلم کمدی است و خیلی خنده دار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having the intention of amusing.
متضاد: serious
مشابه: amusing

(3) تعریف: curious or odd; unusual.
مشابه: curious, odd, peculiar, queer, strange

- a funny smell in the attic
[ترجمه shiva_sisi‌] صدای خنده در اتاق زیر شیروانی به گوش میرسد
|
[ترجمه R.H] بوی خوبی در اتاق زیر شیروانی
|
[ترجمه مهناز مهرابی] خنده دار در زیر شیروانی بگوش میرسد
|
[ترجمه Aran] بوی عجیب در اتاق زیر شیروانی
|
[ترجمه گوگل] بوی خنده دار در اتاق زیر شیروانی
[ترجمه ترگمان] بوی عجیبی در اتاق زیر شیروانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: underhanded or deceitful.

- funny business in the election
[ترجمه مبینا سادات علوی نسب] کسب و کار خنده دار در انتخابات ا
|
[ترجمه مهناز مهرابی] مسخره بازی در انتخابات
|
[ترجمه گوگل] کسب و کار خنده دار در انتخابات
[ترجمه ترگمان] در انتخابات کار خنده داری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a funny story
داستانی خنده دار

2. the funny looks and acts of charlie chaplin
قیافه و حرکات خنده آور چارلی چاپلین

3. get funny with
(عامیانه) گستاخی کردن نسبت به،بی ادبی کردن

4. don't get funny with me!
حرف دهانت را بفهم ! (بی ادبی نکن !)

5. they have funny ideas about religion
آنها درباره ی مذهب عقاید عجیب و غریبی دارند.

6. he is a funny duck!
آدم بامزه ای است !

7. if there is funny business the deal is off
اگر دغلبازی در کار باشد معامله مان نخواهد شد.

8. she has a funny little way of smiling
لبخند با نمکی دارد.

9. she's a bit funny sometimes!
او بعضی وقت ها یه چیزش میشه !

10. his ad-libs were very funny
بذله گویی های (خارج از متن) او بسیار خنده دار بود.

11. he entertained the children with funny stories
او بچه ها را با داستان های خنده دار سرگرم می کرد.

12. his play is full of funny speeches
نمایش او پر از تک گویی های مضحک است.

13. the car engine is making a funny noise
موتور ماشین صدای عجیبی می کند.

14. His bottom waggles in a funny way when he walks.
[ترجمه مهناز مهرابی] او خنده دار راه میود و دست میزند
|
[ترجمه گوگل]وقتی راه می‌رود پایین بدنش به طرز خنده‌داری تکان می‌خورد
[ترجمه ترگمان]وقتی راه می رفت، کف دستش به طرز مضحکی به هم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The show was very funny - they were sending up sports commentators.
[ترجمه گوگل]نمایش بسیار خنده دار بود - آنها مفسران ورزشی را می فرستادند
[ترجمه ترگمان]نمایش خیلی خنده دار بود - آن ها مفسران ورزشی را می فرستادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. 'What's so funny?' she demanded.
[ترجمه shiva_sisi‌] چه چیزی اینقد خنده دار است؟او یک خواستگار است ( اخطار برای اینکه کمی جدی باش )
|
[ترجمه مهناز مهرابی] کجاش خنده داره؟اونم خواستگاره
|
[ترجمه گوگل]'چه چیزی اینقدر خنده دار است؟' او خواست
[ترجمه ترگمان]چیش خنده دار بود؟ پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. We were amused at his funny movements in doing morning exercises.
[ترجمه مهناز مهرابی 💩] مابه حرکات خنده دارش میخندیدیم
|
[ترجمه گوگل]با حرکات خنده دار او در انجام تمرینات صبحگاهی سرگرم شدیم
[ترجمه ترگمان]ما از حرکات مضحک او در انجام تمرین های روزانه اش تفریح می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. His funny stories begin to pall on his listeners after the second time of telling.
[ترجمه گوگل]داستان‌های خنده‌دار او پس از بار دوم گفتن، شنوندگانش را کمرنگ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]داستان های خنده دار او پس از دومین بار بازگو کردن شنوندگانش شروع به پخش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. She told me a screamingly funny story about the time she got stuck in an elevator.
[ترجمه گوگل]او داستانی به طرز جیغ خنده‌داری درباره زمانی که در آسانسور گیر کرده بود به من گفت
[ترجمه ترگمان]اون یه داستان خنده دار در مورد زمانی که تو آسانسور گیر کرده بود برام تعریف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. I'll tell you a funny story,[sentence dictionary]if I may digress from my subject for a monent.
[ترجمه گوگل]یک داستان خنده‌دار برای شما تعریف می‌کنم، [فرهنگ جمله‌ای] اگر اجازه داشته باشم از موضوعم برای یک مونت دور شوم
[ترجمه ترگمان]من یک داستان خنده دار به شما می گویم، [ فرهنگ لغت جمله ] اگر ممکن است از سوژه خود برای یک monent استفاده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. It's funny how people always remember him.
[ترجمه گوگل]خنده دار است که مردم همیشه او را به یاد می آورند
[ترجمه ترگمان]جالب است که چطور مردم همیشه او را به خاطر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. It's not funny! Someone could have been hurt.
[ترجمه shiva_sisi‌] این اصلا خنده دار نیست، زیرا ممکن است کسی اسیب ببیند
|
[ترجمه سارینا] این خنده دار نیس. ممکنه صدمه ببینه
|
[ترجمه M] این اصلا خنده دار نیست! کسی ممکن بود کسی صدمه ببیند
|
[ترجمه گوگل]خنده دار نیست! ممکن بود کسی صدمه ببیند
[ترجمه ترگمان]اصلا خنده دار نیست! ممکن بود کسی آسیب ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. I overheard a very funny conversation on the bus this morning.
[ترجمه گوگل]امروز صبح یک مکالمه بسیار خنده دار در اتوبوس شنیدم
[ترجمه ترگمان]امروز صبح یه گفتگوی خیلی خنده دار توی اتوبوس شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. She drew a wickedly funny caricature of the teacher.
[ترجمه گوگل]او یک کاریکاتور خنده دار شیطانی از معلم کشید
[ترجمه ترگمان]او کاریکاتوری عجیب و غریب از معلم کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. My funny drawings amused the kids.
[ترجمه گوگل]نقاشی های خنده دار من بچه ها را سرگرم کرد
[ترجمه ترگمان]نقاشی خنده دار من بچه ها را سرگرم می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مضحک (صفت)
absurd, ridiculous, funny, ludicrous, comic, hilarious, preposterous, grotesque, buffo, harlequin, burlesque, droll, farcical, laughable

عجیب (صفت)
eccentric, astounding, marvelous, funny, strange, extravagant, amazing, wonderful, odd, astonishing, rum, unco, queerish, rummy

خنده دار (صفت)
ridiculous, funny, comic, hilarious, comical, laughable

خنده اور (صفت)
funny, ludicrous, droll, farcical, comical, laughable, risible

با مزه (صفت)
funny, tasty, zesty, racy, zestful, sapid

شوخی امیز (صفت)
funny, jocular, humorous, jocose

خوش دماغ (صفت)
funny, genial

انگلیسی به انگلیسی

• amusing story, amusing remark
causing laughter, amusing; strange; suspicious; ridiculous; joking
you say that something is funny when it is strange, surprising, or puzzling.
funny things or people are amusing and make you smile or laugh.
if you feel funny, you feel slightly ill; an informal use.

پیشنهاد کاربران

Feel funny : احساس ناراحتی کردن - احساس بیماری کردن
بامزه، خنده دار
مثال: The comedian told a funny joke that made everyone laugh.
کمدین یک شوخی بامزه گفت که همه را خنداند.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
عجیب، خنده دار، خنده اور، با مزه، شوخی امیز
Things make you smile or laug
به عنوان صفت به معنی عجیب غریب هم میشه
This milk tastes funny
مارموز، موزمار.
funny: بامزه
fun: تفریح
بذله گو
funny بغیر از معنی بامزه و خنده دار که خیلی شناخته شده هست معنی عجیب غریب هم میده:
she was doing funny things
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : fun
✅️ صفت ( adjective ) : fun / funny
✅️ قید ( adverb ) : funnily
hilarious
خنده دار. بامزه
شوخ ، مزه ، خندار
بامزه ، خنده دار
صفت funny به معنای بامزه
صفت funny به معنای بامزه به هر فرد یا چیزی بر میگردد که باعث خنده، خوشحالی و حس سرگرم شدن در مردم ایجاد کند. مثلا:
it's a really funny movie ( این واقعا فیلم خنده داری است. )
...
[مشاهده متن کامل]

دقت کنید که funny به معنای خوش گذشتن به کسی نیست. مثلا ما نمی گوییم the party was very funny بلکه باید بگوییم:
the party was great fun
صفت funny به معنای عجیب
صفت funny در این کاربرد به چیزهایی گفته می شود که درک و توضیح دادنش سخت باشد. مثلا:
a funny thing happened to me today ( امروز اتفاق عجیبی برای من افتاد. )
that's funny—he was here a moment ago and now he's gone ( عجیب است - او یک لحظه پیش اینجا بود اما الان رفته است. )
صفت funny همچنین معنای مسخره نیز می دهد و به چیزهایی گفته می شود که هم عجیب هستند و هم خنده دار. مثلا:
the engine's making a very funny noise ( موتور صداهای خیلی مسخره ای در می آورد. )
منبع: سایت بیاموز

I feel funny
حالم خوب نیست، احساس می کنم مریضم = I feel ill
strange or unusualI
Adjective
Things make you smile or laug
خنده دار
کانون زبان ایران

بامزه خنده دار ( دلقک )
Funny things make you smile or laugh معنی در کتاب ساپلی منتری ریچ ۲ کانون زبان صفحه ی ۶۰

خنده دار

هم میتونه به معنی خنده دار و بامزه باشه هم به معنای مسخره و زننده و بی مزه باشه
خنده دار، شوخ طبع
چندتا معنی میده که در شرایط های مختلف میتونیم به کار ببریم
شوخ طبع
کلمه funny به معنی =>شاد ، بامزه
Funny things makes you smile or laugh
Funny is what you think enjoyable and makes you feel happy and enjoyment
ناجور، بد
Funny things makes you smile or laugh
funny is what you think enjoyable and makes you feel happy and enjoyment
people say that it is the funniest film of the year
مردم می گویند که آن خنده دارترین فیلم سال است 📎
کانون زبان ایران inter2
funny ( adj ) UNIT1
معنی:عجبیب یا غیر عادی
جمله نمونه:this milk tastes funny
این شیر مزه غیر عادی ( عجیب ) دارد
خنده دار، با مزه😂😂😂
( Funny ( adj به معنی شاد و خنده دار
a funny story یک داستان خنده دار
جالب، بامزه، خنده دار
funny
What's wrong so soon
خنده داره
چه به این زودیا
خنده دار فقط معنی. adj. Funny است
Funny=strange and unusual
This milk tastes funny
Funny means things make you smile or laugh
شادی آور
Funny:خنددار
بسیار متشکرم از سایت فوق العادتون
شوخ طلب
جالب، شگفت انگیز
Funny things make you smile or laugh
بامزه
بامزه. جالب. خنده دار.
Things make you smile or laugh
خنده دار
خیلی با مزه ٫خنده دار
amazing people
خیلی بامزه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٥١)

بپرس