1. a silence fraught with meaning
سکوتی که پرمعنی بود.
2. the voyage was fraught with danger
سفر دریایی پرمخاطره بود.
3. she looked lean and fraught
او لاغر و شوریده به نظر می رسید.
4. The earliest operations employing this technique were fraught with dangers.
[ترجمه گوگل]اولین عملیاتی که از این تکنیک استفاده می کرد مملو از خطرات بود
[ترجمه ترگمان]اولین عملیات بکارگیری این تکنیک پر از خطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The negotiations have been fraught with difficulties/problems right from the start.
[ترجمه گوگل]مذاکرات از همان ابتدا مملو از مشکلات/مشکلات بوده است
[ترجمه ترگمان]مذاکرات مملو از مشکلات و مشکلات از ابتدا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Their marriage has been fraught with difficulties.
[ترجمه گوگل]ازدواج آنها با مشکلاتی همراه بوده است
[ترجمه ترگمان]ازدواج آن ها مملو از مشکلات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There's no need to look so fraught!
[ترجمه گوگل]نیازی نیست اینقدر مضطرب به نظر برسید!
[ترجمه ترگمان]احتیاجی به نگاه کردن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Their ten years of marriage have been fraught with difficulties .
[ترجمه گوگل]ده سال ازدواج آنها با مشکلاتی همراه بوده است
[ترجمه ترگمان]ده سال ازدواج پر از مشکلات شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This is one of the most fraught weekends of the year for the security forces.
[ترجمه گوگل]این یکی از شلوغ ترین آخر هفته های سال برای نیروهای امنیتی است
[ترجمه ترگمان]این یکی از the آخر سال برای نیروهای امنیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Julie sounded rather fraught when I spoke to her.
[ترجمه گوگل]جولی وقتی با او صحبت میکردم خیلی مضطرب به نظر میرسید
[ترجمه ترگمان]وقتی من با او حرف زدم، جولی خیلی ناراحت به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The long journey through the tropical forest was fraught with danger.
[ترجمه گوگل]سفر طولانی از طریق جنگل های استوایی مملو از خطر بود
[ترجمه ترگمان]سفر طولانی در جنگل استوایی پر از خطر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Things are as fraught as ever in the office.
[ترجمه گوگل]همه چیز مثل همیشه در دفتر پر از شلوغی است
[ترجمه ترگمان]چیزهایی مثل همیشه در دفتر کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The situation was fraught with difficulty.
14. The path to success is fraught with difficulties.
[ترجمه گوگل]مسیر موفقیت مملو از مشکلات است
[ترجمه ترگمان]راه موفقیت سرشار از مشکلات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید