• : تعریف: an ancestor or forefather. • مشابه: ancestor, predecessor, progenitor
جمله های نمونه
1. I'll come back to the land of my forebears.
[ترجمه taha] من به سرزمین اجدادم خواهم آمد ( می آیم )
|
[ترجمه پویا محمودی] من به سرزمین اجدادم بر می گردم.
|
[ترجمه گوگل]من به سرزمین اجدادم باز خواهم گشت [ترجمه ترگمان]من به سرزمین forebears بر می گردم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One of his forebears could have won the support of Wilfrid.
[ترجمه گوگل]یکی از نیاکان او می توانست حمایت ویلفرد را جلب کند [ترجمه ترگمان]یکی از نیاکان او می توانست حمایت of را به دست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Like their forebears, they chose subjects to illustrate the many facets of village life.
[ترجمه گوگل]آنها مانند اجداد خود موضوعاتی را برای نشان دادن جنبه های مختلف زندگی روستایی انتخاب کردند [ترجمه ترگمان]آن ها همانند پیشینیان خود، موضوعاتی را انتخاب کردند که جنبه های بسیاری از زندگی روستایی را نشان دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But in the land of my forebears, women sit around and wait for their men.
[ترجمه گوگل]اما در سرزمین اجدادم، زنان دور هم می نشینند و منتظر مردانشان هستند [ترجمه ترگمان]اما در سرزمین of، زنان می نشینند و منتظر مردان خودشان می مانند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He was correct in so far as our forebears were piteously shattered but quite wrong in thinking that they could be subjugated.
[ترجمه گوگل]او تا آنجا که پیشینیان ما به طرز ترحمآمیزی متلاشی شده بودند، درست میگفت، اما در این فکر که میتوان آنها را تحت سلطه قرار داد، کاملاً اشتباه میکرد [ترجمه ترگمان]او تا آنجا که forebears ما به نحو رقت انگیزی درهم شکسته بود، درست بود، اما با این فکر که ممکن است تحت فرمان باشند کاملا اشتباه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. My forebears hardly knew what went on outside their small feudal society.
[ترجمه گوگل]نیاکان من به سختی می دانستند که خارج از جامعه کوچک فئودالی آنها چه می گذرد [ترجمه ترگمان]اجداد من به سختی می دانستند که بیرون از جامعه feudal کوچک آن ها چه می گذرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. His realism was not the realism of his forebears.
[ترجمه گوگل]واقع گرایی او واقع گرایی نیاکانش نبود [ترجمه ترگمان]واقع گرایی او واقع گرایی forebears نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. People not only had more than their forebears; they also had revolutionary new products.
[ترجمه گوگل]مردم نه تنها بیش از اجداد خود داشتند آنها همچنین محصولات جدید انقلابی داشتند [ترجمه ترگمان]مردم نه تنها بیش از forebears داشتند؛ همچنین محصولات جدید انقلابی نیز داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Karlin relates the oppressive anti-Semitism his forebears endured in a vague, almost elliptical style with dips into the stream of consciousness.
[ترجمه گوگل]کارلین یهودیستیزی ظالمانهای را که نیاکانش تحمل کردهاند به شیوهای مبهم و تقریباً بیضوی با فرورفتگی در جریان آگاهی بیان میکند [ترجمه ترگمان]Karlin مربوط به ضدیت با احساسات ضد سامی که نیاکان او در یک سبک پیچیده و تقریبا elliptical با dips در جریان آگاهی تحمل کرده اند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Indeed the habits of our civilised forebears at work and play would not always stand up to the scrutiny of the modern conscience.
[ترجمه گوگل]در واقع عادات اجداد متمدن ما در کار و بازی همیشه در برابر موشکافی وجدان مدرن قرار نمی گیرند [ترجمه ترگمان]در حقیقت، عادات اجدادی متمدنانه ما در محل کار و بازی، همیشه در برابر بررسی وجدان مدرن قرار نخواهند گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The fillings are as generous as their Stateside forebears and the rye bread has a nice, chewy texture.
[ترجمه گوگل]فیلینگ ها به اندازه اجداد ایالتیشان سخاوتمندانه هستند و نان چاودار بافتی خوب و جویدنی دارد [ترجمه ترگمان]این پر کردن به اندازه نیاکان Stateside سخاوتمند هستند و نان چاودار، بافت بسیار خوب و جویدنی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I had much ado to forebear laughing.
[ترجمه گوگل]من برای جلوگیری از خندیدن حرفهای زیادی داشتم [ترجمه ترگمان]من برای خندیدن خیلی حرف زدم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was a good man, but always forebear his wrath and complaint.
[ترجمه گوگل]او مرد خوبی بود، اما همیشه خشم و شکایت او را تحمل کرد [ترجمه ترگمان]او مرد خوبی بود، اما همیشه خشم و شکایت او را حفظ می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Moderation: Avoid extremes. Forebear resenting injuries so much as you think they deserve.
[ترجمه گوگل]اعتدال: از افراط و تفریط بپرهیزید آنقدر که فکر میکنید سزاوار آنها هستند از آسیبها ناراحت باشید [ترجمه ترگمان]میانه روی: از افراط پرهیز کنید اونقدر که تو فکر می کنی مستحق این درد و رنج نیستی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• ancestor, forefather your forebears are your ancestors; a literary word.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Ancestors or predecessors in a family line 👨👩👧👧 🔍 مترادف: Predecessors ✅ مثال: He felt a strong connection to his forebears, who had settled in the region centuries ago.