footway

/ˈfʊtˌweɪ//ˈfʊtweɪ/

رجوع شود به: footpath

جمله های نمونه

1. As I mention in my letter, a footway along this section it could help to avoid accidents and even save lives.
[ترجمه گوگل]همانطور که در نامه خود ذکر کردم، یک مسیر پیاده روی در امتداد این بخش می تواند به جلوگیری از تصادفات و حتی نجات جان افراد کمک کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که در نامه خودم ذکر می کنم، یک footway در امتداد این بخش می تواند کمک کند تا از تصادف اجتناب کرده و حتی زندگی ها را نجات دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Grass and weeds are growing on to the footway and making it impossible for parents with pushchairs to use if.
[ترجمه گوگل]علف‌ها و علف‌های هرز در حال رشد هستند و استفاده از والدین با صندلی‌های چرخشی را غیرممکن می‌کنند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Once the footway starts swaying, however subtly, more and more pedestrians adjust their gait to get comfortable, stepping to and fro in synch.
[ترجمه گوگل]به محض اینکه مسیر پیاده روی شروع به تکان خوردن می کند، هر چند به صورت نامحسوس، تعداد بیشتری از عابران پیاده راه رفتن خود را تنظیم می کنند تا راحت باشند و همزمان به این طرف و آن طرف می روند
[ترجمه ترگمان]وقتی the شروع به تکان خوردن می کند، هر چند با زیرکی و pedestrians راه می روند تا راحت باشند، قدم زنان به طرف و آن طرف می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Within minutes of the official opening, the footway started to tilt and sway alarmingly, forcing some of the pedestrians to cling to the side rails.
[ترجمه گوگل]در عرض چند دقیقه از افتتاح رسمی، پیاده رو شروع به کج شدن و تاب خوردن نگران کننده کرد و برخی از عابران پیاده را مجبور کرد به ریل های کناری بچسبند
[ترجمه ترگمان]در عرض چند دقیقه از افتتاح رسمی، the شروع به کج کردن و خم کردن کج و معوج کرد و برخی از عابران پیاده را وادار به چسبیدن به ریل ها کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Both letters refer to a small section of between the end of the footway and the start of the flood bank proper.
[ترجمه گوگل]هر دو حرف به بخش کوچکی از بین انتهای پیاده‌رو و شروع بانک سیل مناسب اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]هر دوی این نامه ها به بخش کوچکی از انتهای of و شروع درست بانک سیل اشاره می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In functional structure, it consists of recreation and entertainment streets, distribution squares, wooden footway recreation corridors, docks, green landscape belts as well as parking lots.
[ترجمه گوگل]در ساختار عملکردی، شامل خیابان های تفریحی و سرگرمی، میدان های توزیع، راهروهای تفریحی پیاده راه چوبی، اسکله ها، کمربندهای چشم انداز سبز و همچنین پارکینگ ها می باشد
[ترجمه ترگمان]در ساختار عملکردی شامل بخش های تفریحی و سرگرمی، میادین توزیع، corridors تفریحی چوبی، اسکله، کمربندهای سبز و همچنین پارکینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Landscape node: the planning has five landscape nodes, one wooden footway landscape view corridor and pedestrian street landscape belt. For details, please refer to Landscape View Analysis Chart.
[ترجمه گوگل]گره چشم انداز: برنامه ریزی دارای پنج گره چشم انداز، یک راهروی نمای چشم انداز پیاده رو چوبی و کمربند منظر خیابان عابر پیاده است برای جزئیات، لطفاً به نمودار تحلیل نمای افقی مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]یک گره منظره: برنامه ریزی دارای پنج نود چشم انداز است، یک نمای چوبی footway نمای چوبی و کمربندی چشم انداز خیابان پیاده رو برای جزئیات، لطفا به نمودار چشم انداز منظره ای منظره ای مراجعه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A detailed analysis has been carried out on the calculation of braking ability of escalator and automatic footway. Some related computing formulae were set up, and checking up steps was presented.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل دقیق بر روی محاسبه توانایی ترمز پله برقی و پیاده رو اتوماتیک انجام شده است برخی از فرمول های محاسباتی مرتبط تنظیم شد و مراحل بررسی ارائه شد
[ترجمه ترگمان]یک آنالیز دقیق بر روی محاسبه توانایی ترمز و ترمز اتوماتیک انجام شده است برخی از فرمول های محاسبه مربوطه تنظیم شدند و بررسی مراحل ارائه گردید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The deck is an orthotropic steel box girder of aerofoil shape with cantilevered cycle tracks and footway supported from the box.
[ترجمه گوگل]عرشه یک تیر جعبه فولادی ارتوتروپیک به شکل آئروفویل با مسیرهای چرخشی کنسولی و راهروی است که از جعبه پشتیبانی می شود
[ترجمه ترگمان]عرشه یک جعبه استیل orthotropic با شکل aerofoil با شیارهای معلق و footway است که از جعبه پشتیبانی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The planning has designed leisure walk path, landscape recreation pavilion, wooden footway and landscape opusculum, etc.
[ترجمه گوگل]این برنامه ریزی مسیر پیاده روی تفریحی، آلاچیق تفریحی منظره، پیاده رو چوبی و محوطه منظره و را طراحی کرده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه به طراحی مسیر پیاده روی فراغت، جایگاه تفریحی منظره، footway چوبی و مناظر دریایی و غیره پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. An aided design system based on BP neural network is set up in this paper based on the multiple elements and factor of footway pavement.
[ترجمه گوگل]یک سیستم طراحی کمکی مبتنی بر شبکه عصبی BP در این مقاله بر اساس عناصر و فاکتور چندگانه روسازی پیاده راه راه اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم طراحی با کمک شبکه عصبی BP در این مقاله براساس عناصر متعدد و عوامل سنگفرش footway راه اندازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] پیاده رو

انگلیسی به انگلیسی

• path for people on foot, pedestrian path

پیشنهاد کاربران

بپرس