floe

/ˈfloʊ//fləʊ/

معنی: تخته یخ شناور
معانی دیگر: رجوع شود به: ice floe، تخته ی  شناور

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mass of sheet ice floating usu. on the sea, or a detached piece of such a mass.

- The polar bear cub became trapped on an ice floe.
[ترجمه گل گلاب] بچه خرس قطبی روی یک تخته شناور یخی گیر افتاد
|
[ترجمه گوگل] توله خرس قطبی روی یک شناور یخ گیر افتاد
[ترجمه ترگمان] بچه خرس قطبی در an یخ زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In spring the ice floes break up.
[ترجمه گل گلاب] در بهار تخته شناورهای یخی آب می شوند ( از هم میشکنند )
|
[ترجمه گوگل]در بهار، یخ های یخ شکسته می شوند
[ترجمه ترگمان]در بهار the ice قطع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eider ducks bobbed offshore, dodging the ice floes.
[ترجمه گوگل]اردک‌های ایدر در آب‌های ساحلی پرتاب می‌شوند و از شناورهای یخ طفره می‌روند
[ترجمه ترگمان]جاخالی دادن، جاخالی دادن و از روی یخ در حال رفتن به floes یخ زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. There the whales deliberately tilt the floes so that seals slide off into the water and into the jaws of their attackers.
[ترجمه گوگل]در آنجا نهنگ‌ها عمداً شناورها را کج می‌کنند تا فوک‌ها به داخل آب و آرواره‌های مهاجمانشان بلغزند
[ترجمه ترگمان]در آنجا وال ها به عمد سر را خم می کنند تا فک ها به درون آب فرو بروند و در آرواره های مهاجمان خود فرو بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But there were no ice floes around today.
[ترجمه گوگل]اما امروز هیچ قطعه یخی در اطراف وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اما امروز در floes بستنی هم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Out on the harbor the small blue ice floes were turning pink.
[ترجمه گوگل]در بندر، یخ های کوچک آبی رنگ صورتی می شدند
[ترجمه ترگمان]در بندر، بستنی یخی کوچک روی یخ به رنگ صورتی درآمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because he spoke riddles in verse, or because he didn't believe the story of Flodden?
[ترجمه گوگل]چون معماها را به صورت شعر می گفت یا اینکه داستان فلودن را باور نمی کرد؟
[ترجمه ترگمان]علتش این بود که در شعر با معما حرف می زد یا به این خاطر که داستان آنجا را باور نکرده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This man may have fought at Flodden but he is not King James.
[ترجمه گوگل]این مرد ممکن است در فلودن جنگیده باشد اما کینگ جیمز نیست
[ترجمه ترگمان]این مرد ممکن است در Flodden جنگیده باشد، ولی شاه جیمز نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Two penguins are standing on ice floe.
[ترجمه گوگل]دو پنگوئن روی شناور یخ ایستاده اند
[ترجمه ترگمان]دوتا پنگوئن روی یخ زده چرخ می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The model which stress was cash floe, and explaining the frailty of financial system with over-finance conception were the new developments of modern finance unsteady theory.
[ترجمه گوگل]مدلی که تاکید بر جریان نقدینگی داشت و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم مازاد مالی، تحولات جدید نظریه ناپایدار مالی مدرن بود
[ترجمه ترگمان]مدلی که استرس داشت floe بود و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم مالی بیش از حد مالی، تحولات جدیدی از نظریه ناپایدار مالی مدرن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A large ice floe in the Arctic Ocean bears an icicle - trimmed cave.
[ترجمه گوگل]یک شناور یخ بزرگ در اقیانوس منجمد شمالی، غار یخی را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]یک یخ بزرگ یخی در اقیانوس منجمد شمالی، یک غار متشکل از یخ و چروک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two Atlantic walruses snuggle on an ice floe near Igloolik, Nunavut, Canada.
[ترجمه گوگل]دو ماهی دریایی اقیانوس اطلس روی یک شناور یخی در نزدیکی ایگلولیک، نوناووت، کانادا غوطه ور می شوند
[ترجمه ترگمان]دو فیل دریایی آتلانتیک در نزدیکی Igloolik، نوناووت، کانادا به روی یخ می نشیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ice floe distribution in the Sea of Okhotsk in the period when sea - ice extent is advancing.
[ترجمه گوگل]توزیع شناورهای یخ در دریای اوخوتسک در دوره ای که وسعت دریا - یخ در حال پیشرفت است
[ترجمه ترگمان]توزیع یخ floe در دریای اختسک در زمانی که میزان آب دریا در حال پیشروی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Uronoscopy:urine gradually cloudy, and will appear the floe objects, Urine Protein and urine shallow blood drop; The 24hour ration volume of Urine Protein will gradually reduced.
[ترجمه گوگل]Uronoscopy: ادرار به تدریج کدر، و ظاهر می شود اشیاء شناور، پروتئین ادرار و ادرار قطره خون کم عمق حجم جیره 24 ساعته پروتئین ادرار به تدریج کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]Uronoscopy: ادرار به تدریج ابری می شود و به ظاهر شی floe، پروتیین Urine و قطره خون سطحی می شود؛ حجم ۲۴ ساعته پروتئین Urine به تدریج کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Who would ever have imagined satellites entirely covered with ice floes, or volcanos spurting sulfur a hundred kilometers into space?
[ترجمه گوگل]چه کسی تا به حال تصور می‌کرد که ماهواره‌هایی که کاملاً پوشیده از یخ هستند یا آتشفشان‌هایی که گوگرد را در صد کیلومتری فضا فوران می‌کنند؟
[ترجمه ترگمان]کسی که تا به حال ماهواره ها را تماما پر از یخ و یخ کرده بود و حدود یک صد کیلومتر در فضا ریخته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تخته یخ شناور (اسم)
floe

تخصصی

[آب و خاک] قطعه یخ شناور

انگلیسی به انگلیسی

• floating mass of ice (especially in the sea)
see ice floe.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: A large sheet of floating ice; sheet ❄️
🔍 مترادف: Iceberg
✅ مثال: The explorers carefully navigated their boat around the large ice floe.

بپرس