• : تعریف: a mass of sheet ice floating usu. on the sea, or a detached piece of such a mass.
- The polar bear cub became trapped on an ice floe.
[ترجمه گل گلاب] بچه خرس قطبی روی یک تخته شناور یخی گیر افتاد
|
[ترجمه گوگل] توله خرس قطبی روی یک شناور یخ گیر افتاد [ترجمه ترگمان] بچه خرس قطبی در an یخ زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. In spring the ice floes break up.
[ترجمه گل گلاب] در بهار تخته شناورهای یخی آب می شوند ( از هم میشکنند )
|
[ترجمه گوگل]در بهار، یخ های یخ شکسته می شوند [ترجمه ترگمان]در بهار the ice قطع می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Eider ducks bobbed offshore, dodging the ice floes.
[ترجمه گوگل]اردکهای ایدر در آبهای ساحلی پرتاب میشوند و از شناورهای یخ طفره میروند [ترجمه ترگمان]جاخالی دادن، جاخالی دادن و از روی یخ در حال رفتن به floes یخ زده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There the whales deliberately tilt the floes so that seals slide off into the water and into the jaws of their attackers.
[ترجمه گوگل]در آنجا نهنگها عمداً شناورها را کج میکنند تا فوکها به داخل آب و آروارههای مهاجمانشان بلغزند [ترجمه ترگمان]در آنجا وال ها به عمد سر را خم می کنند تا فک ها به درون آب فرو بروند و در آرواره های مهاجمان خود فرو بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But there were no ice floes around today.
[ترجمه گوگل]اما امروز هیچ قطعه یخی در اطراف وجود نداشت [ترجمه ترگمان]اما امروز در floes بستنی هم نبود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Out on the harbor the small blue ice floes were turning pink.
[ترجمه گوگل]در بندر، یخ های کوچک آبی رنگ صورتی می شدند [ترجمه ترگمان]در بندر، بستنی یخی کوچک روی یخ به رنگ صورتی درآمده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Because he spoke riddles in verse, or because he didn't believe the story of Flodden?
[ترجمه گوگل]چون معماها را به صورت شعر می گفت یا اینکه داستان فلودن را باور نمی کرد؟ [ترجمه ترگمان]علتش این بود که در شعر با معما حرف می زد یا به این خاطر که داستان آنجا را باور نکرده بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This man may have fought at Flodden but he is not King James.
[ترجمه گوگل]این مرد ممکن است در فلودن جنگیده باشد اما کینگ جیمز نیست [ترجمه ترگمان]این مرد ممکن است در Flodden جنگیده باشد، ولی شاه جیمز نیست [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Two penguins are standing on ice floe.
[ترجمه گوگل]دو پنگوئن روی شناور یخ ایستاده اند [ترجمه ترگمان]دوتا پنگوئن روی یخ زده چرخ می زنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The model which stress was cash floe, and explaining the frailty of financial system with over-finance conception were the new developments of modern finance unsteady theory.
[ترجمه گوگل]مدلی که تاکید بر جریان نقدینگی داشت و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم مازاد مالی، تحولات جدید نظریه ناپایدار مالی مدرن بود [ترجمه ترگمان]مدلی که استرس داشت floe بود و توضیح ضعف سیستم مالی با مفهوم مالی بیش از حد مالی، تحولات جدیدی از نظریه ناپایدار مالی مدرن بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. A large ice floe in the Arctic Ocean bears an icicle - trimmed cave.
[ترجمه گوگل]یک شناور یخ بزرگ در اقیانوس منجمد شمالی، غار یخی را در خود جای داده است [ترجمه ترگمان]یک یخ بزرگ یخی در اقیانوس منجمد شمالی، یک غار متشکل از یخ و چروک است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Two Atlantic walruses snuggle on an ice floe near Igloolik, Nunavut, Canada.
[ترجمه گوگل]دو ماهی دریایی اقیانوس اطلس روی یک شناور یخی در نزدیکی ایگلولیک، نوناووت، کانادا غوطه ور می شوند [ترجمه ترگمان]دو فیل دریایی آتلانتیک در نزدیکی Igloolik، نوناووت، کانادا به روی یخ می نشیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Ice floe distribution in the Sea of Okhotsk in the period when sea - ice extent is advancing.
[ترجمه گوگل]توزیع شناورهای یخ در دریای اوخوتسک در دوره ای که وسعت دریا - یخ در حال پیشرفت است [ترجمه ترگمان]توزیع یخ floe در دریای اختسک در زمانی که میزان آب دریا در حال پیشروی است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Uronoscopy:urine gradually cloudy, and will appear the floe objects, Urine Protein and urine shallow blood drop; The 24hour ration volume of Urine Protein will gradually reduced.
[ترجمه گوگل]Uronoscopy: ادرار به تدریج کدر، و ظاهر می شود اشیاء شناور، پروتئین ادرار و ادرار قطره خون کم عمق حجم جیره 24 ساعته پروتئین ادرار به تدریج کاهش می یابد [ترجمه ترگمان]Uronoscopy: ادرار به تدریج ابری می شود و به ظاهر شی floe، پروتیین Urine و قطره خون سطحی می شود؛ حجم ۲۴ ساعته پروتئین Urine به تدریج کاهش می یابد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Who would ever have imagined satellites entirely covered with ice floes, or volcanos spurting sulfur a hundred kilometers into space?
[ترجمه گوگل]چه کسی تا به حال تصور میکرد که ماهوارههایی که کاملاً پوشیده از یخ هستند یا آتشفشانهایی که گوگرد را در صد کیلومتری فضا فوران میکنند؟ [ترجمه ترگمان]کسی که تا به حال ماهواره ها را تماما پر از یخ و یخ کرده بود و حدود یک صد کیلومتر در فضا ریخته بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تخته یخ شناور (اسم)
floe
تخصصی
[آب و خاک] قطعه یخ شناور
انگلیسی به انگلیسی
• floating mass of ice (especially in the sea) see ice floe.
پیشنهاد کاربران
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: A large sheet of floating ice; sheet ❄️ 🔍 مترادف: Iceberg ✅ مثال: The explorers carefully navigated their boat around the large ice floe.