flat cap

جمله های نمونه

1. Newley was wearing a flat cap made of tweed.
[ترجمه گوگل]نیولی کلاهی صاف از توید به سر داشت
[ترجمه ترگمان]Newley یک کلاه لبه دار به سر داشت که از جنس پشمی درست شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was wearing a flat cap, a suit and a choker, and there were dock gates in the background.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه تخت، یک کت و شلوار و یک چوکر به تن داشت و در پس زمینه دروازه های اسکله وجود داشت
[ترجمه ترگمان]او یک کلاه صاف، کت و شلوار و یک گردن بند به تن کرده بود و در پس زمینه دروازه های لنگرگاه وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An elderly man in flat cap and going-out clothes was leaning against the fence, stick hanging from a crooked elbow.
[ترجمه گوگل]مردی مسن با کلاه صاف و لباس بیرون رفتن به حصار تکیه داده بود، چوبی که از آرنج کج آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]مردی مسن با کلاه پهن و لباس بیرون کشیده به نرده تکیه داده بود و از یک آرنج کج اویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was holding a flat cap full of coins.
[ترجمه گوگل]او یک کلاه صاف پر از سکه در دست داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه کلاه پر از سکه نگه داشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Modified the gold bank limit to be a flat cap not bound by level.
[ترجمه گوگل]محدودیت بانک طلا را تغییر داد تا سقفی صاف و بدون محدودیت سطح باشد
[ترجمه ترگمان]حد مجاز بانک برای تبدیل شدن به یک کلاهک مسطح نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her father looked down and turned his flat cap to the right like a steering wheel.
[ترجمه گوگل]پدرش به پایین نگاه کرد و کلاه تختش را مانند فرمان به سمت راست چرخاند
[ترجمه ترگمان]پدرش سرش را پایین انداخت و کلاه flat را به سمت راست هدایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Flat cap hemispherical, smooth, non-stick, bare light color, white meat bacteria have butter flavor, can be medicine.
[ترجمه گوگل]کلاه تخت نیمکره، صاف، نچسب، رنگ روشن لخت، باکتری گوشت سفید دارای طعم کره است، می تواند دارو باشد
[ترجمه ترگمان]cap مسطح، صاف، صاف، non، رنگ روشن، باکتری گوشت سفید، طعم کره دارد، می تواند دارو باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A shuffling farmer in a flat cap and worn woollen sweater pumps furiously at the well in the courtyard of his house to show that it has run dry.
[ترجمه گوگل]یک کشاورز در حال چرخش با کلاه صاف و ژاکت پشمی کهنه با عصبانیت به چاهی در حیاط خانه‌اش پمپاژ می‌کند تا نشان دهد که چاه خشک شده است
[ترجمه ترگمان]یک کشاورز بی سر و پا که کلاه flat بر سر داشت، با عصبانیت در حیاط خانه خود با خشم و غضب از حیاط خانه خود سرازیر شد تا نشان دهد که خشک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Glancing towards the car park, I am transfixed by the sight of a man in a flat cap cleaning our car.
[ترجمه گوگل]با نگاهی به پارکینگ، با دیدن مردی با کلاه صاف که ماشین ما را تمیز می کند، متحیر شدم
[ترجمه ترگمان]نیم نگاهی به پارک اتومبیل انداختم، با دیدن مردی که کلاه به سر دارد، سر جایش میخکوب شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But you wouldn't expect him to turn up wearing an Albert Tatlock-style flat cap!
[ترجمه گوگل]اما شما انتظار ندارید که او با کلاه تخت به سبک آلبرت تاتلاک ظاهر شود!
[ترجمه ترگمان]اما شما انتظار نداشتید که او کلاه آفتابی آلبرت Tatlock به تن کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Guy Ortega, a retired school teacher, has been wearing a flat cap for 30 years.
[ترجمه گوگل]گای اورتگا، معلم بازنشسته مدرسه، 30 سال است که کلاه صاف بر سر دارد
[ترجمه ترگمان]گای اورتگا، معلم بازنشسته مدرسه، ۳۰ سال است که یک کلاه پهن بر سر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This new polypropylene, economical dispenser is single walled, with a flat cap and ergonomic actuator, available in 20ml, 30ml, 40ml and 50ml sizes.
[ترجمه گوگل]این تلگراف جدید پلی پروپیلنی و اقتصادی، تک جداره، با درپوش تخت و محرک ارگونومیک، در اندازه های 20، 30، 40 و 50 میلی لیتری موجود است
[ترجمه ترگمان]این پلی پروپیلن جدید، dispenser مقرون به صرفه، تک دیواره با یک محرک حسی و یک محرک ارگونومیک است که در ۲۰ میلی لیتر، ۳۰ میلی لیتر، ۴۰ میلی لیتر و ۵۰ میلی لیتر موجود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Last week he lost his baseball cap, then he lost his flat cap and now to cap it all he was not capped for China!
[ترجمه گوگل]هفته گذشته او کلاه بیسبال خود را از دست داد، سپس کلاه تخت خود را از دست داد و اکنون برای اینکه تمام آن را پوشش دهد، او برای چین کلاه نداشت!
[ترجمه ترگمان]هفته پیش کلاه بیسبال خود را از دست داد و کلاه flat را از دست داد و حالا کلاه flat را از دست داد تا آن را پر کند که به چین نرود!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a flat cap is a cloth cap with a stiff peak at the front, worn by men.

پیشنهاد کاربران

بپرس