flammability

/ˌflæməˈbɪləti//ˌflæməˈbɪləti/

معنی: قابلیت اشتعال
معانی دیگر: قابلیت اشتعال

جمله های نمونه

1. Coordinates each kind of flammability tester to use, before using in the fabric burning test, pretreating.
[ترجمه گوگل]هر نوع تستر اشتعال پذیری را برای استفاده، قبل از استفاده در تست سوزاندن پارچه، پیش تصفیه هماهنگ می کند
[ترجمه ترگمان]مختصات هر نوع قابلیت اشتعال پذیری را برای استفاده، قبل از استفاده در تست سوختن پارچه، pretreating انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Using in without dusts, causticity gas, flammability gas, oil fog, vapor.
[ترجمه گوگل]استفاده بدون گرد و غبار، گاز سوزاننده، گاز قابل اشتعال، مه روغن، بخار
[ترجمه ترگمان]استفاده از گاز بی اثر، گاز سوز، گاز اشتعال پذیری، مه نفتی، بخار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The hazardous waste has toxicity, flammability, reactivity, causticity and infection.
[ترجمه گوگل]زباله های خطرناک دارای سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، سوزانندگی و عفونت هستند
[ترجمه ترگمان]پسماند خطرناک سمیت، اشتعال پذیری، واکنش پذیری، causticity و عفونت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The results showed that the flammability affected by the power of radiation and the exposed areas.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که اشتعال پذیری تحت تأثیر قدرت تشعشع و نواحی در معرض آن قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که قابلیت اشتعال پذیری تاثیر تشعشع و مناطق افشا شده را تحت تاثیر قرار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Said invention is a low - cost new mosquito - repellent incense base with good flammability.
[ترجمه گوگل]این اختراع یک پایه بخور جدید کم هزینه و دافع پشه با قابلیت اشتعال خوب است
[ترجمه ترگمان]اختراع سعید یک پایه ارزان و بخور از پشه با قابلیت اشتعال پذیری خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But flame retardancy is needed for its low LOI, flammability and dropping when burning.
[ترجمه گوگل]اما به دلیل LOI کم، اشتعال پذیری و ریزش آن هنگام سوختن، به تاخیر در شعله نیاز است
[ترجمه ترگمان]اما آتش کردن آتش برای loi کم رنگش مورد نیاز است و در هنگام سوختن به آتش نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Water hydraulics is paid more attention because of its environmental friendliness and in flammability etc.
[ترجمه گوگل]هیدرولیک آب به دلیل سازگاری با محیط زیست و قابلیت اشتعال و غیره بیشتر مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]هیدرولیک آب به دلیل رفتار دوستانه محیطی آن و هم در اشتعال پذیری محیط زیست، توجه بیشتری به خود جلب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Limited oxygen index ( LOI ) measurements were performed on the Oxygen Index Flammability Gauge.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری‌های شاخص اکسیژن محدود (LOI) روی گیج اشتعال‌پذیری شاخص اکسیژن انجام شد
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری های محدود اکسیژن (loi)در شاخص اکسیژن Flammability Gauge انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. ALL LUEN TAI Non - ignition foam can meet any requirement of international flammability standard.
[ترجمه گوگل]فوم بدون اشتعال ALL LUEN TAI می تواند هر نیاز استاندارد بین المللی اشتعال پذیری را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]تمامی سطوح اشتعال پذیری غیر اشتعال پذیری می توانند هر گونه نیاز به استاندارد قابلیت اشتعال پذیری بین المللی را برآورده سازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The polymer clay nanocomposite have the unique combination of reduced flammability and improved physical properties.
[ترجمه گوگل]نانوکامپوزیت پلیمری رسی دارای ترکیب منحصر به فردی از کاهش اشتعال پذیری و بهبود خواص فیزیکی است
[ترجمه ترگمان]نانوکامپوزیت خاک رس پلیمر ترکیبی منحصر به فرد از قابلیت اشتعال ناقص و خواص فیزیکی بهبود یافته دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Add a new Annex for the procedure for testing the flammability of fabrics, i . e.
[ترجمه گوگل]یک پیوست جدید برای روش آزمایش اشتعال پذیری پارچه ها اضافه کنید، i ه
[ترجمه ترگمان]یک پیوست جدید را برای فرآیند تست قابلیت اشتعال پارچه اضافه کنید ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Ammoniacal synthesis procedure has some dangerous characteristics, for example: temperature, press, flammability, explosive and so on.
[ترجمه گوگل]روش سنتز آمونیاک دارای برخی ویژگی های خطرناک است، به عنوان مثال: دما، فشار، اشتعال پذیری، مواد منفجره و غیره
[ترجمه ترگمان]روش سنتز ammoniacal دارای ویژگی های خطرناکی است، به عنوان مثال: دما، فشار، اشتعال پذیری، مواد منفجره و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many poisonous gases also have other hazardous properties, for example, corrosivity and flammability.
[ترجمه گوگل]بسیاری از گازهای سمی دارای خواص خطرناک دیگری نیز هستند، به عنوان مثال، خورندگی و اشتعال پذیری
[ترجمه ترگمان]بسیاری از گازهای سمی هم چنین ویژگی های خطرناک دیگری دارند، به عنوان مثال، اشتعال پذیری و اشتعال پذیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Properties: White powder with Specific Gravity of easily absorb moisture, without flammability and causticity.
[ترجمه گوگل]خواص: پودر سفید با وزن مخصوص که به راحتی رطوبت را جذب می کند، بدون اشتعال و سوزانندگی
[ترجمه ترگمان]ویژگی ها: پودر سفید با نیروی ویژه مخصوص جذب رطوبت، بدون اشتعال پذیری و قابلیت اشتعال پذیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابلیت اشتعال (اسم)
flammability, inflammability

تخصصی

[شیمی] اشتعال پذیری
[مهندسی گاز] قابلیت اشتعال
[نساجی] قابلیت آتش گرفتن - قابلیت اشتعال
[پلیمر] آتشگیری، اشتعال پذیری

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being flammable, combustibility, ability to catch fire easily

پیشنهاد کاربران

flammability ( شیمی )
واژه مصوب: اشتعال پذیری
تعریف: میزان آسانی سوختن یک ماده

بپرس