firehouse

/ˈfaɪərˌhɑːws//ˈfaɪərˌhɑːws/

رجوع شود به: fire station، station fire : ایستگاه اتش نشانی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a building in which equipment for fighting fires is kept and where firefighters assemble; fire station.

جمله های نمونه

1. The firehouse, a few yards away was intact, its crew away that day at a firefighting clinic.
[ترجمه گوگل]آتش‌خانه، چند متری آنطرفتر سالم بود و خدمه آن آن روز در یک درمانگاه آتش نشانی دور بودند
[ترجمه ترگمان]آتش نشانی تنها چند یارد آن طرف تر بود، آن روز خدمه آن روز در یک درمانگاه با آتش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The firehouse is about a mile and a half away from my house.
[ترجمه گوگل]آتشگاه حدود یک مایل و نیم با خانه من فاصله دارد
[ترجمه ترگمان]آتش نشانی حدود یک مایل و نیم دورتر از خانه من قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ezra hopped into a phone booth beside the firehouse.
[ترجمه گوگل]عزرا وارد باجه تلفنی در کنار آتشگاه شد
[ترجمه ترگمان]ازرا در کنار آتش نشانی اومد تو یه باجه تلفن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Next to the firehouse stood the civic building.
[ترجمه گوگل]در کنار آتشگاه ساختمان مدنی قرار داشت
[ترجمه ترگمان]در کنار آتش نشانی ساختمان شهری بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He should be in the firehouse.
[ترجمه گوگل]او باید در آتشگاه باشد
[ترجمه ترگمان]اون باید در آتش نشانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Earlier, at the firehouse on West 48th Street, Mr. Obama sat with the firefighters for a lunch of eggplant Parmigiana and pasta with scallops, shrimp, and sun-dried tomatoes in a cream sauce.
[ترجمه گوگل]پیش از این، در آتش‌نشانی در خیابان 48 غربی، آقای اوباما با آتش‌نشان‌ها برای صرف ناهاری از پارمیگیانا بادمجان و پاستا با گوش ماهی، میگو و گوجه‌فرنگی خشک شده در یک سس خامه‌ای نشسته بود
[ترجمه ترگمان]پیش از این در ایستگاه آتش نشانی در خیابان ۴۸ وست، آقای اوباما با ماموران آتش نشانی برای صرف ناهار بادمجان Parmigiana و پاستا با صدف اسکالوپ، میگو و گوجه فرنگی خشک شده در سس خامه نشسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That firehouse. Soon all the passengers were gazing out the windows.
[ترجمه گوگل]آن آتشگاه به زودی همه مسافران از پنجره ها به بیرون خیره شدند
[ترجمه ترگمان]اون آتش نشانی بود طولی نکشید که همه مسافران از پنجره به بیرون خیره شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is bit like the firehouse where everyone sits around calmly sipping their coffee as the school across the street burns down.
[ترجمه گوگل]اینجا کمی شبیه آتش‌خانه‌ای است که همه می‌نشینند و با آرامش قهوه‌شان را می‌نوشند، زیرا مدرسه آن طرف خیابان در حال سوختن است
[ترجمه ترگمان]این درست مثل ایستگاه آتش نشانی است که در آن هر کس با آرامش نشسته و قهوه خود را جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه جرعه بنوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This church. That park. This cemetery. That firehouse.
[ترجمه گوگل]این کلیسا اون پارک این قبرستان آن آتشگاه
[ترجمه ترگمان]این کلیسا اون پارک این قبرستون اون آتش نشانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wiebicke, who was stationed at a firehouse just blocks away from the twin towers, was not scheduled to work on the morning of 9/ but raced to get there following the attack.
[ترجمه گوگل]Wiebicke که در یک آتش‌نشانی درست چند بلوک دورتر از برج‌های دوقلو مستقر بود، قرار نبود صبح روز 9 کار کند، اما پس از حمله برای رسیدن به آنجا تلاش کرد
[ترجمه ترگمان]Wiebicke که در یک ایستگاه آتش نشانی درست کنار برج های دوقلو مستقر شده بود قرار بود صبح ۹ سپتامبر کار کند اما بعد از حمله به آنجا رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Border Patrol hosted a community meeting of its own last night at the Boulevard firehouse.
[ترجمه گوگل]مرزبانی دیشب میزبان نشست اجتماعی خود در آتش نشانی بلوار بود
[ترجمه ترگمان]ایستگاه آتش نشانی مرزی آخرین شب خود را در ایستگاه آتش نشانی Boulevard برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Once in a while, if I was in the neighborhood, I would drop into the firehouse for a visit.
[ترجمه گوگل]هر چند وقت یک بار، اگر در محله بودم، برای بازدید به آتش‌خانه می‌رفتم
[ترجمه ترگمان]یه دفعه، اگه من تو این محله بودم، به دیدن آتش نشانی رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Two of the pillars are situated on the covered inner courtyard of the firehouse, while the third is located beside an external support point and consists of a panoramic lift shaft.
[ترجمه گوگل]دو تا از ستون‌ها در حیاط داخلی سرپوشیده آتش‌خانه قرار دارند، در حالی که ستون سوم در کنار یک نقطه تکیه‌گاه خارجی قرار دارد و از یک شفت آسانسور پانوراما تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]دو ستون از ستون ها در حیاط داخلی سرپوشیده ایستگاه آتش نشانی قرار دارند، در حالی که سومی در کنار یک نقطه پشتیبانی خارجی قرار دارد و شامل یک میله بالابر وسیع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She pressed on, refused to leave and eventually police removed her from the firehouse rally.
[ترجمه گوگل]او ادامه داد، از رفتن امتناع کرد و در نهایت پلیس او را از تجمع آتش نشانی خارج کرد
[ترجمه ترگمان]او پافشاری کرد، از رفتن امتناع کرد و سرانجام پلیس او را از تجمع آتش نشانی بیرون برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She checked Kristen's homework and attended her class open houses whenever her dad couldn't make it because he was on duty at the firehouse.
[ترجمه گوگل]او تکالیف کریستن را بررسی می‌کرد و هر زمان که پدرش نمی‌توانست به‌دلیل انجام وظیفه در آتش‌خانه، در کلاس‌های آزاد شرکت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او تکالیف کریستین را چک کرد و هر وقت که پدرش نمی توانست آن را درست کند، در آتش نشانی در آتش نشانی حضور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] تلمبه آتش نشانی - لوله آتش نشانی

انگلیسی به انگلیسی

• building that houses firefighters and their equipment

پیشنهاد کاربران

بپرس