finished product

جمله های نمونه

1. The London factory assembles the finished product .
[ترجمه گوگل]کارخانه لندن محصول نهایی را مونتاژ می کند
[ترجمه ترگمان]کارخانه لندن محصول نهایی را assembles می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. How much does the finished product cost?
[ترجمه گوگل]هزینه محصول نهایی چقدر است؟
[ترجمه ترگمان]هزینه محصول تمام شده چقدر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Review: Take a good look at the finished product.
[ترجمه گوگل]نقد و بررسی: به محصول نهایی خوب نگاه کنید
[ترجمه ترگمان]بررسی کنید: نگاهی خوب به محصول نهایی بیندازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The finished product rests in a glorious pop tradition not usually associated with a wide-ranging career like Young's.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی مبتنی بر یک سنت پاپ باشکوه است که معمولاً با حرفه ای گسترده مانند یانگ مرتبط نیست
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی در یک سنت پاپ باشکوه قرار دارد که معمولا با حرفه وسیعی مثل جوانان در ارتباط نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The finished product though is always worth it.
[ترجمه گوگل]هر چند محصول نهایی همیشه ارزشش را دارد
[ترجمه ترگمان]اگر چه محصول نهایی همیشه ارزش آن را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Looking at the finished product, you wouldn't know it was made from paper.
[ترجمه گوگل]با نگاه کردن به محصول نهایی، متوجه نمی شوید که از کاغذ ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]با نگاه کردن به محصول کامل، شما نمی دانید که از کاغذ ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some 3 million readers surveyed his finished product very week.
[ترجمه گوگل]حدود 3 میلیون خواننده در همان هفته محصول نهایی او را بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]حدود ۳ میلیون نفر از خوانندگان هفته گذشته او را مورد بررسی قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Trim the cutting of the finished product to the correct size.
[ترجمه گوگل]برش محصول نهایی را به اندازه مناسب برش دهید
[ترجمه ترگمان]آرایش محصول تمام شده به اندازه صحیح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They are basic cell and semi finished product of electronic equipment.
[ترجمه گوگل]آنها سلول اولیه و محصول نیمه تمام تجهیزات الکترونیکی هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها واحد اصلی و نیمه ن هایی تجهیزات الکترونیکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meanwhile the finished product of trehalose was analysised with infrared absorption spectrum.
[ترجمه گوگل]در همین حال، محصول نهایی ترهالوز با طیف جذبی مادون قرمز آنالیز شد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، محصول نهایی of با طیف جذبی مادون قرمز تشدید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The finished product rate will rise while production cost will be reduced.
[ترجمه گوگل]نرخ محصول نهایی افزایش می یابد در حالی که هزینه تولید کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]نرخ نهایی محصول افزایش خواهد یافت در حالی که هزینه تولید کاهش خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The finished product is a convoluted plot involving a boy (Fred Savage) who kidnaps his disabled half-brother and travels cross-country with him, Rainman-style.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی یک طرح پیچیده است که در آن پسری (فرد ساویج) نقش دارد که برادر ناتنی معلول خود را می رباید و با او به سبک Rainman سفر می کند
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی یک طرح پیچیده شامل یک پسر است (فرد وحشی)که برادر ناتنی اش را می دزدد و با او سفر می کند، سبک Rainman
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It took a long time to do, but the finished product was worth it.
[ترجمه گوگل]انجام آن زمان زیادی طول کشید، اما محصول نهایی ارزشش را داشت
[ترجمه ترگمان]این کار مدتی طول کشید، اما محصول نهایی ارزش آن را داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The production unit has raw materials coming into the manufacturing process and a finished product emerging at the end of the process.
[ترجمه گوگل]واحد تولیدی دارای مواد اولیه ای است که وارد فرآیند تولید می شود و محصول نهایی در پایان فرآیند ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]واحد تولید مواد خام وارد فرآیند تولید شده و محصول نهایی در پایان این فرآیند پدیدار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] کالای نهایی، محصول آماده، کالای ساخته شده

انگلیسی به انگلیسی

• completed product, end result

پیشنهاد کاربران

محصول نهایی
محصولِ تمام شده، محصولِ آمادۀ مصرف

بپرس