filet

/fəˈleɪ//ˈfɪlɪt/

معنی: سربند، گیس بند، نوار، قیطان، فیله، توری دارای اشکال مربع، پشت مازو، تذهیب کاری کردن، گچ بری، اهن تنکه یا تسمه اهن
معانی دیگر: توری دارای طرح مربع، توری رومیزی

بررسی کلمه

اسم و ( noun, verb )
• : تعریف: variant of fillet.

جمله های نمونه

1. Even the filet, a cut more celebrated for its tender texture than its rich flavor, is full of beefy flavor.
[ترجمه گوگل]حتی فیله، برشی که بیشتر به خاطر بافت لطیفش مشهور است تا طعم غنی اش، پر از طعم گوشتی است
[ترجمه ترگمان]حتی the، یک برش بیشتر برای بافت نرم آن نسبت به طعم غنی آن، پر از طعم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Finally, we settle on a pepper filet from the standard menu, and a horseradish-crusted halibut.
[ترجمه گوگل]در نهایت، یک فیله فلفل از منوی استاندارد و یک هالیبوت با پوست ترب را حل می کنیم
[ترجمه ترگمان]در نهایت ما روی یک filet فلفلی از منوی استاندارد و یک ماهی horseradish - crusted settle ساکن می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They dined on filet mignon, preceded by lobster salad and these little duck confit things that you would not believe.
[ترجمه گوگل]آنها با فیله مینیون شام خوردند و قبل از آن سالاد خرچنگ و این اردک کوچک چیزهایی را که باور نمی کنید به هم می خوردند
[ترجمه ترگمان]آن ها گوشت خوک mignon را خوردند و با خوردن سالاد خرچنگ و این غذای مخصوص غذای مخصوص غذای مخصوص غذای مخصوص خود را خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. WAITER: How would you like your filet mignon, sir ? Rare, medium rare, or well - done?
[ترجمه گوگل]گارسون: فیله مینیون خود را چگونه می خواهید، قربان؟ کمیاب، متوسط ​​نادر، یا خوب انجام شده است؟
[ترجمه ترگمان]دوست داری فیله your mignon؟ نادر، متوسط متوسط یا خوب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Billy: We'll have the filet and the duck, thanks. And for dessert tiramisu and mousse.
[ترجمه گوگل]بیلی: ما فیله و اردک را خواهیم داشت، متشکرم و برای دسر تیرامیسو و موس
[ترجمه ترگمان]ما گوشت و اردک داریم، ممنون و برای دسر دسر و خامه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'd like the filet mignon, medium, please.
[ترجمه گوگل]من فیله مینیون را می خواهم، متوسط، لطفا
[ترجمه ترگمان]من فیله mignon mignon، متوسط، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The below are my favorite dishes: Filet Steak, Ma - Po Tofu, and Smoked Salmon.
[ترجمه گوگل]غذاهای مورد علاقه من عبارتند از: فیله استیک، ما - پو توفو، و ماهی سالمون دودی
[ترجمه ترگمان]در زیر غذاهای مورد علاقه من عبارتند از: filet Steak، مادر - پو Tofu و Smoked سالمون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Then, how about going with the filet?
[ترجمه گوگل]سپس، چگونه در مورد رفتن با فیله؟
[ترجمه ترگمان]پس با فیله چطوره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We've got a choice of New York Steak, filet mignon and sirloin steak.
[ترجمه گوگل]ما انتخابی از استیک نیویورکی، فیله مینیون و استیک نواری داریم
[ترجمه ترگمان]ما انتخابی از استیک نیویورک، فیله mignon و گوشت راسته داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I'd like a hamburger, a filet o'fish, and two medium cokes.
[ترجمه گوگل]من یک همبرگر، یک فیله اوفیش و دو کوک متوسط ​​می‌خواهم
[ترجمه ترگمان]من همبرگر، گوشت ماهی و دو نوشابه متوسط را دوست دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You cannot make filet mignon out of chopped liver.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید فیله مینیون را از جگر خرد شده درست کنید
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی یه فی له له از کبد رو له کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. WAITER: How would filet mignon, sir ? Rare, medium rare, or well - done?
[ترجمه گوگل]پیشخدمت: قربان فیله مینیون چگونه است؟ کمیاب، متوسط ​​نادر، یا خوب انجام شده است؟
[ترجمه ترگمان]فیله How، قربان؟ نادر، متوسط متوسط یا خوب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I think I'll have the filet mignon.
[ترجمه گوگل]فکر کنم فیله مینیون بخورم
[ترجمه ترگمان]فکر کنم فیله mignon
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Seared sea bass filet on a potato and onions boulanger e, braised fennel.
[ترجمه گوگل]فیله باس دریایی سرخ شده روی سیب زمینی و پیاز بولانجر، رازیانه آب پز
[ترجمه ترگمان]sea دریایی seared بر روی یک سیب زمینی و پیاز به نام boulanger رازیانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Flank steak and filet mignon are presumably safer.
[ترجمه گوگل]احتمالاً استیک و فیله مینیون بی خطرتر هستند
[ترجمه ترگمان]steak Flank و filet mignon احتمالا امن تر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سربند (اسم)
anadem, fillet, snood, filet

گیس بند (اسم)
anadem, fillet, filet

نوار (اسم)
screed, fillet, filet, ribbon, band, strip, tape, braid, swath, riband, swathe, lace, ligature, fascia, rand, ribband, welt

قیطان (اسم)
fillet, filet, braid, cordon, braiding, lace, thread

فیله (اسم)
filet, tenderloin

توری دارای اشکال مربع (اسم)
filet

پشت مازو (اسم)
fillet, filet

تذهیب کاری کردن (اسم)
fillet, filet

گچ بری (اسم)
fillet, filet, modeling, modelling, tore

اهن تنکه یا تسمه اهن (اسم)
fillet, filet

تخصصی

[نساجی] نخ گلدوزی ابریشم خام تابیده

انگلیسی به انگلیسی

• slice of boneless meat or fish (especially beef)

پیشنهاد کاربران

بپرس