1. He resigned over accusations of favouritism.
[ترجمه گوگل]او به اتهام طرفداری از سمت خود استعفا داد
[ترجمه ترگمان]او از اتهام جانبداری و جانبداری استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از اتهام جانبداری و جانبداری استعفا داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She denied showing favouritism to any of her students.
[ترجمه گوگل]او ابراز علاقه به هر یک از شاگردانش را رد کرد
[ترجمه ترگمان]او از نشان دادن جانبداری از هر کدام از دانشجویان خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او از نشان دادن جانبداری از هر کدام از دانشجویان خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A parent must be careful not to show favouritism towards any one of their children.
[ترجمه گوگل]والدین باید مراقب باشند که نسبت به هیچ یک از فرزندان خود طرفداری نکنند
[ترجمه ترگمان]والدین باید مراقب باشند که طرفداری از هر یک از فرزندان خود را نشان ندهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]والدین باید مراقب باشند که طرفداری از هر یک از فرزندان خود را نشان ندهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her good name was disfigured by instances of favouritism.
[ترجمه گوگل]نام خوب او با مواردی از طرفداری از چهره او بدل شد
[ترجمه ترگمان]نام خوب او براثر نمونه های جانبداری از شکل افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نام خوب او براثر نمونه های جانبداری از شکل افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She had four children but never showed any favouritism.
[ترجمه علی جادری] او چهار فرزند داشت ولی هرگز نسبت به کسی استثناء قائل نمی شد .|
[ترجمه گوگل]او چهار فرزند داشت، اما هرگز علاقه ای نشان نداد[ترجمه ترگمان]او چهار بچه داشت، اما هیچ وقت از کلاس بیرون نرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He strongly attacked corruption and favouritism in the government.
[ترجمه گوگل]او به شدت به فساد و طرفداری در دولت حمله کرد
[ترجمه ترگمان]او به شدت به فساد و جانبداری در دولت حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او به شدت به فساد و جانبداری در دولت حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Our teacher is guilty of blatant favouritism.
[ترجمه گوگل]معلم ما مقصر طرفداری آشکار است
[ترجمه ترگمان]معلم ما در مورد جانبداری blatant مقصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلم ما در مورد جانبداری blatant مقصر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The students accused the teacher of favouritism.
[ترجمه گوگل]دانش آموزان معلم را به طرفداری متهم کردند
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان معلم را به جانبداری متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دانش آموزان معلم را به جانبداری متهم کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His promotion reeks of favouritism.
[ترجمه گوگل]تبلیغ او بوی علاقه مندی می دهد
[ترجمه ترگمان]ترفیع او در کلاس و خارج از کلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ترفیع او در کلاس و خارج از کلاس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Marjorie never felt that there was any favouritism shown to her.
[ترجمه گوگل]مارجوری هرگز احساس نکرد که طرفداری نسبت به او وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Marjorie هرگز احساس نکرده بود که از کلاس و favouritism که به او نشان داده می شود، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Marjorie هرگز احساس نکرده بود که از کلاس و favouritism که به او نشان داده می شود، وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Favouritism is equally bad for the favourite, who is often a sickly child, or the baby of the family.
[ترجمه گوگل]علاقه مندی به همان اندازه برای فرد مورد علاقه، که اغلب یک کودک بیمار است، یا نوزاد خانواده بد است
[ترجمه ترگمان]favouritism به همان اندازه برای محبوب بودن که اغلب یک کودک بیمار و یا کودک خانواده است، بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]favouritism به همان اندازه برای محبوب بودن که اغلب یک کودک بیمار و یا کودک خانواده است، بد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. And they blamed the finance Ministry's favouritism towards industry for the plight - and the restiveness - of the peasantry.
[ترجمه گوگل]و آنها طرفداری وزارت دارایی نسبت به صنعت را عامل بدبختی - و ناآرامی - دهقانان دانستند
[ترجمه ترگمان]و جانبداری وزارت دارایی نسبت به صنعت را برای وضع اسفناک و the ده نشینان مورد سرزنش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و جانبداری وزارت دارایی نسبت به صنعت را برای وضع اسفناک و the ده نشینان مورد سرزنش قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Occasionally there are complaints of favouritism.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات شکایت هایی از طرفداری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شکایت از جانبداری و جانبداری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات شکایت از جانبداری و جانبداری وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The teachers are fair and avoid favouritism and scapegoating.
[ترجمه گوگل]معلمان منصف هستند و از طرفداری و قربانی پرهیز می کنند
[ترجمه ترگمان]معلمان منصف هستند و از جانبداری و تعصب اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]معلمان منصف هستند و از جانبداری و تعصب اجتناب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید