fat cell

جمله های نمونه

1. Muscle cells and fat cells are completely different kinds of tissue.
[ترجمه گوگل]سلول های عضلانی و سلول های چربی انواع کاملاً متفاوتی از بافت هستند
[ترجمه ترگمان]سلول های ماهیچه ای و سلول های چربی به طور کامل انواع مختلفی از بافت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A new study has found that a fat cell gene may reduce the risk of colon cancer in some people.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه جدید نشان داده است که یک ژن سلول چربی ممکن است خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ را در برخی افراد کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جدید نشان داده است که ژن سلول چربی ممکن است خطر ابتلا به سرطان روده را در برخی از مردم کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The researchers also monitored fat cell numbers in 20 people who underwent gastric bypass operations.
[ترجمه گوگل]محققان همچنین تعداد سلول های چربی را در 20 نفری که تحت عمل جراحی بای پس معده قرار گرفته بودند، بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]پژوهشگران همچنین تعداد سلول های چربی را در ۲۰ نفر که تحت عمل جراحی bypass قرار گرفته اند را مورد بررسی قرار دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A new study has found that a fat cell gene could reduce the risk of colon cancer in some people.
[ترجمه گوگل]یک مطالعه جدید نشان داده است که یک ژن سلول چربی می تواند خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ را در برخی افراد کاهش دهد
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه جدید نشان داده است که ژن سلول چربی می تواند خطر ابتلا به سرطان روده را در برخی از مردم کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If we better understand the origin of fat cell differentiation, growth, and accumulation, we can better treat obesity and its constellation of complications.
[ترجمه گوگل]اگر منشاء تمایز، رشد و تجمع سلول های چربی را بهتر درک کنیم، می توانیم چاقی و مجموعه عوارض آن را بهتر درمان کنیم
[ترجمه ترگمان]اگر بهتر است منشا تمایز سلول های چربی، رشد و انباشت را درک کنیم، بهتر است با چاقی و صورت فلکی آن رفتار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The increment activates the breast fat cell, stiring up the mammary glands growth.
[ترجمه گوگل]این افزایش سلول های چربی سینه را فعال می کند و رشد غدد پستانی را تحریک می کند
[ترجمه ترگمان]افزایش سلول چربی سینه را فعال می سازد و رشد غدد پستان را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bone marrow fat cell caused by lipid metabolism disorders may be the important material with respect to bone marrow microcirculation and osteopenia.
[ترجمه گوگل]سلول های چربی مغز استخوان ناشی از اختلالات متابولیسم لیپید ممکن است ماده مهمی با توجه به میکروسیرکولاسیون مغز استخوان و استئوپنی باشد
[ترجمه ترگمان]سلول های چربی مغز استخوان که ناشی از اختلالات metabolism چربی هستند، ممکن است با احترام به مغز استخوان، microcirculation و osteopenia، مواد مهم باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The enzyme cytochrome c oxidase, present in the fat cell membrane, may play a key role in forming theseholes.
[ترجمه گوگل]آنزیم سیتوکروم c اکسیداز موجود در غشای سلول چربی ممکن است نقش کلیدی در تشکیل این سوراخ ها داشته باشد
[ترجمه ترگمان]آنزیم cytochrome C NMR که در غشا سلولی چربی وجود دارد، ممکن است نقش کلیدی در شکل گیری theseholes ایفا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He showed that the contents of the fat cell flowedacross the membrane and into the extracellular space (Plastic and Reconstructive Surgery, vol 1 p
[ترجمه گوگل]او نشان داد که محتویات سلول چربی از غشاء و فضای خارج سلولی جریان می یابد (جراحی پلاستیک و ترمیمی، جلد 1 ص
[ترجمه ترگمان]او نشان داد که محتویات سلول های چربی flowedacross غشا و داخل فضای خارج سلولی (پلاستیک و Reconstructive، جلد ۱ p
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the present, there are fat cell transplantation, fibroblast transplantation and cartilage cell transplantation in the plastic surgery field.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، پیوند سلول های چربی، پیوند فیبروبلاست و پیوند سلول های غضروفی در زمینه جراحی پلاستیک وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر پیوند سلول چربی، پیوند سلول فیبروبلاست و پیوند سلول غضروف در حوزه جراحی پلاستیک وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Thin, mainly due to increased body fat content, fat cell size larger breeds.
[ترجمه گوگل]لاغر، عمدتا به دلیل افزایش محتوای چربی بدن، اندازه سلول های چربی نژادهای بزرگتر است
[ترجمه ترگمان]به طور عمده به خاطر افزایش مقدار چربی بدن، اندازه سلول های چربی بزرگ تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The study provides what scientists say is the first evidence of a genetic link between a fat cell gene and colon cancer.
[ترجمه گوگل]این مطالعه چیزی را ارائه می دهد که دانشمندان می گویند اولین شواهد از ارتباط ژنتیکی بین ژن سلول چربی و سرطان روده بزرگ است
[ترجمه ترگمان]این مطالعه آنچه که دانشمندان می گویند، اولین مدرک از پیوند ژنتیکی بین یک ژن سلول چربی و سرطان روده بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In 200 Neira watchedthe process under an electron microscope to identify the formation of apore within the membrane of a fat cell after exposure to a635-nanometre laser.
[ترجمه گوگل]در سال 200، نیرا این فرآیند را زیر میکروسکوپ الکترونی مشاهده کرد تا تشکیل آپور را در غشای یک سلول چربی پس از قرار گرفتن در معرض لیزر 635 نانومتری شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]در فرآیند ۲۰۰ Neira watchedthe تحت میکروسکوپ الکترونی برای تشخیص تشکیل of در غشا سلول چربی پس از قرار گرفتن در لیزر a۶۳۵ - نانومتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Likewise, increased XOR levels hiked activity of the PPAR-gamma receptor in both fat cells and fat cell precursors.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، افزایش سطح XOR باعث افزایش فعالیت گیرنده PPAR-گاما در سلول‌های چربی و پیش‌سازهای سلول چربی شد
[ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، افزایش سطح XOR فعالیت گیرنده PPAR - گاما در هر دو سلول چربی و پری کورسورهای سلول چربی را افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• cell containing fat

پیشنهاد کاربران

بپرس