1. a fascist state
حکومت فاشیستی
2. They succeeded in overthrowing the fascist dictatorship.
[ترجمه گوگل]آنها موفق شدند دیکتاتوری فاشیستی را سرنگون کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها موفق به سرنگونی دیکتاتوری فاشیست شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I suspect he's a closet fascist.
[ترجمه گوگل]من گمان می کنم که او یک فاشیست کمد است
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم اون یه کمد fascist
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The period of Fascist rule is one people try to forget.
[ترجمه گوگل]دوره حکومت فاشیست ها دوره ای است که مردم سعی می کنند فراموش کنند
[ترجمه ترگمان]دوره حکومت فاشیستی یک نفر است که سعی می کند فراموش کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The German government has outlawed some fascist groups.
[ترجمه گوگل]دولت آلمان برخی از گروه های فاشیست را غیرقانونی اعلام کرده است
[ترجمه ترگمان]دولت آلمان برخی گروه های فاشیست را غیرقانونی اعلام کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The fall of the fascist dictatorship was followed by a left-wing backlash.
[ترجمه گوگل]سقوط دیکتاتوری فاشیستی با واکنش چپ همراه شد
[ترجمه ترگمان]سقوط دیکتاتوری فاشیست از سوی یک واکنش شدید جناح چپ دنبال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It's a bit over-the-top to call him a fascist.
[ترجمه گوگل]این که او را فاشیست خطاب کنیم کمی سخت است
[ترجمه ترگمان]یه ذره بیشتر نیست تا بهش یه فاشیست بزنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. That paper's nothing but a fascist rag.
[ترجمه گوگل]آن کاغذ چیزی جز پارچه ای فاشیستی نیست
[ترجمه ترگمان]این کاغذ چیزی جز یک پارچه فاشیست نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He is a closet Fascist.
10. The ill - doings of the fascist chieftain redounded upon himself.
[ترجمه گوگل]اعمال ناشایست رئیس فاشیست بر او مضاعف شد
[ترجمه ترگمان]کاره ای بد رئیس fascist نیز بر خود چیره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Flatters flatters Fascist the American daddy is you kills and torches, robs in all directions backer!
[ترجمه گوگل]چاپلوس چاپلوس فاشیست بابای آمریکایی است که می کشی و مشعل می کنی، در همه جهات غارت می کنی حامی!
[ترجمه ترگمان]flatters flatters دارد که پدر آمریکایی شما را می کشد و مشعل را می کشد و همه کس را از بین می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Author believes that circumfuse the criticism for Fascist, "western Marxism" has three models: institution criticism, mentality criticism and social relationship criticism.
[ترجمه گوگل]نویسنده بر این باور است که «مارکسیسم غربی» فاشیست و غرب دارای سه مدل نقد نهادی، نقد ذهنیت و نقد روابط اجتماعی است
[ترجمه ترگمان]نویسنده معتقد است که انتقاد از فاشیسم، \"مارکسیسم غربی\" سه مدل دارد: نقد موسسه، نقد ذهنی و نقد روابط اجتماعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This encourages reductionist explanations of fascist ideology.
[ترجمه گوگل]این امر تبیین های تقلیل گرایانه ایدئولوژی فاشیستی را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]این امر، توضیحات تقلیل یافته ایدئولوژی گرا را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The strikers were roughed up by the fascist cops.
[ترجمه گوگل]اعتصاب کنندگان توسط پلیس فاشیست خشن شدند
[ترجمه ترگمان]اعتصاب کنندگان، توسط پلیس های فاشیست به هم حمله شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. He has been called a fascist, a heretic and shenjingbing, a lunatic.
[ترجمه گوگل]او را فاشیست، بدعت گذار و شنجینگ، دیوانه نامیده اند
[ترجمه ترگمان]او یک فاشیست، کافر و shenjingbing، یک دیوانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید