fag end

/ˈfæɡˈend//fæɡend/

(بخش آخر توپ پارچه که ضخیم و بد بافت است) سرتیکه ی پارچه، ته تیکه، (انتهای طناب چندلا که ریسمان های آن از هم باز شده اند) ته طناب، طناب ریش، ریزه بی بها، باقی مانده، سرتیکه پارچه، سرن، سرپارچه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the last or worst part of something, esp. the worn-out or frayed end of a piece of cloth or rope.

جمله های نمونه

1. The floor was littered with fag ends.
[ترجمه گوگل]زمین پر بود از انتها
[ترجمه ترگمان]کف اتاق پر از ته سیگار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. There were fag ends all over the floor.
[ترجمه حمید سانی] رو زمین، همه جا پر از ته سیگار بود
|
[ترجمه گوگل]سرتاسر زمین انتهاهای شنی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]ته کف اتاق ته کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I only caught the fag end of their conversation.
[ترجمه گوگل]من فقط به پایان تلخ مکالمه آنها پی بردم
[ترجمه ترگمان]من فقط دنباله بحث آن ها را گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is in the fag end that a country or area town change, also be the basis that prospective town changes great progress.
[ترجمه گوگل]در نهایت این است که یک کشور یا شهر منطقه تغییر می کند، همچنین مبنایی است که شهر آینده پیشرفت بزرگی را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]در پایان، یک کشور یا منطقه شهری تغییر خواهد کرد، و این اساس آن است که شهر در آینده پیشرفت خوبی را به دنبال خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Old George, as usual, got the fag end of the deal.
[ترجمه گوگل]جرج پیر، طبق معمول، به پایان معامله رسید
[ترجمه ترگمان]ولی جورج پیر، مثل همیشه، کار fag را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We always used to go on holiday at the fag end of the holiday season.
[ترجمه گوگل]ما همیشه در اواخر فصل تعطیلات به تعطیلات می رفتیم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه در پایان فصل تعطیلات به تعطیلات می رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نساجی] سر نخ - سر پارچه

انگلیسی به انگلیسی

• last part of something after the best part of it has been used; leftover of cloth; (british) cigarette butt
a fag end is the last bit of a cigarette, which people throw away when they have smoked the rest; an informal expression
the fag end of something is the last or worst part of it; an informal expression

پیشنهاد کاربران

بپرس