fabulous
/ˈfæbjələs//ˈfæbjʊləs/
معنی: شگفت اور، افسانهای، افسانهوار
معانی دیگر: (عامیانه) خیلی خوب، عالی، محشر، معرکه، افسانه مانند، داستانگونه، داستانی، دستان، شگفت انگیز، باور نکردنی، اعجاب آور، محیرالعقول، مجهول

بررسی کلمه
صفت ( adjective )
مشتقات: fabulously (adv.), fabulousness (n.)
مشتقات: fabulously (adv.), fabulousness (n.)
• (1) تعریف: almost beyond belief; astounding.
• مترادف: astounding, incredible, stupendous, unbelievable
• مشابه: inconceivable, marvelous, phenomenal, prodigious, tall
• مترادف: astounding, incredible, stupendous, unbelievable
• مشابه: inconceivable, marvelous, phenomenal, prodigious, tall
- Harry Houdini was famous for his fabulous escapes.
[ترجمه ترگمان] هری هودینی برای فرار افسانه ای او مشهور بود
[ترجمه گوگل] هری هودینی برای فرار افسانه خود مشهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل] هری هودینی برای فرار افسانه خود مشهور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She wasn't planning to take the job, but the company made her a fabulous offer.
[ترجمه سعید پارساپور ] او تصمیمی برای پذیرفتن آن شغل نداشت ، با وجود این شرکت پیشنهادی باور نکردنی به او داد.|
[ترجمه ترگمان] او قصد نداشت شغل را بگیرد، اما شرکت پیشنهاد خوبی به او داد[ترجمه گوگل] او قصد ندارد کار را انجام دهد، اما این شرکت او را پیشنهاد شگفت انگیزی ارائه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: like or from a fable; legendary.
• مترادف: legendary
• مشابه: epic, fabled, mythical, storied
• مترادف: legendary
• مشابه: epic, fabled, mythical, storied
- They had been told of a fabulous kingdom whose streets were paved with gold.
[ترجمه ترگمان] به یک پادشاهی افسانه ای گفته بودند که خیابان ها با طلا فرش شده بود
[ترجمه گوگل] آنها از یک پادشاهی افسانه ای که خیابان های آنها با طلا پیچیده شده بود گفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل] آنها از یک پادشاهی افسانه ای که خیابان های آنها با طلا پیچیده شده بود گفته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: (informal) exceptionally pleasing; excellent.
• مترادف: excellent, marvelous, tremendous, wonderful
• مشابه: bad, great, incredible, super, superb
• مترادف: excellent, marvelous, tremendous, wonderful
• مشابه: bad, great, incredible, super, superb
- Wasn't that a fabulous party?
[ترجمه ترگمان] آیا این یک جشن عالی نبود؟
[ترجمه گوگل] این یک مهمانی افسانه نبود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل] این یک مهمانی افسانه نبود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- This restaurant has fabulous desserts!
[ترجمه ترگمان] این رستوران دسرهای بی نظیر خود را دارد
[ترجمه گوگل] این رستوران دارای دسر های افسانه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل] این رستوران دارای دسر های افسانه است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. a fabulous trip to hamadan
یک سفر عالی به همدان
2. A girl should be two things: classy and fabulous.
[ترجمه ترگمان] یه دختر باید دو چیز باشه عالی و افسانه ای
[ترجمه گوگل]دختر باید دو چیز باشد: درجه یک و افسانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]دختر باید دو چیز باشد: درجه یک و افسانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A fabulous breakfast matters more than anything else.
[ترجمه سعید پارساپور ] یک صبحانه بیاد ماندنی ( ناب ) به هر چیز دیگری می ارزد.|
[ترجمه ترگمان]یک صبحانه عالی بیش از هر چیز دیگر اهمیت دارد[ترجمه گوگل]صبحانه افسانه بیشتر از هر چیز دیگری مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This is a fabulous sum of money.
[ترجمه ترگمان]این مبلغ بسیار جالبی است
[ترجمه گوگل]این مبلغ افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این مبلغ افسانه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. This is a fabulous album. It's fresh, varied, fun.
[ترجمه ترگمان]این یک آلبوم عالی است تازه، متنوع و سرگرم کننده است
[ترجمه گوگل]این یک آلبوم افسانه ای است تازه، متنوع و سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این یک آلبوم افسانه ای است تازه، متنوع و سرگرم کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She looked absolutely fabulous in her dress.
[ترجمه ترگمان] اون کاملا تو لباسش عالی بود
[ترجمه گوگل]او در لباس او کاملا افسانه دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او در لباس او کاملا افسانه دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We had a fabulous time at the party.
[ترجمه ترگمان] ما تو مهمونی خیلی خوش گذروندیم
[ترجمه گوگل]ما زمان عجیب در حزب داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ما زمان عجیب در حزب داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The unicorn is a fabulous creature/beast.
[ترجمه ترگمان]تک شاخ یک حیوان افسانه ای است
[ترجمه گوگل]تک شاخ موجودات افسانه / جانور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]تک شاخ موجودات افسانه / جانور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She bagged a fabulous fortune according to the will.
[ترجمه ترگمان]اون براساس وصیت نامه یه شانس فوق العاده رو به دست گرفت
[ترجمه گوگل]او با توجه به اراده، ثروت شگفت انگیز را بگشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]او با توجه به اراده، ثروت شگفت انگیز را بگشاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The room has fabulous views across the lake.
[ترجمه ترگمان]این اتاق نمای شگفت انگیزی از دریاچه دارد
[ترجمه گوگل]اتاق دارای منظره افسانه ای در کنار دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]اتاق دارای منظره افسانه ای در کنار دریاچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. We're offering a fabulous free gift with each copy you buy.
[ترجمه ترگمان]ما با هر کپی که می خرید یک هدیه مجانی ارائه می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک هدیه رایگان افسانه ای را با هر کپی که خرید می کنید ارائه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]ما یک هدیه رایگان افسانه ای را با هر کپی که خرید می کنید ارائه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The house had a fabulous view out to the Strait of Georgia and the Rockies beyond.
[ترجمه ترگمان]این خانه نمای شگفت انگیزی از تنگه جورجیا و کوه های راکی فراتر از آن داشت
[ترجمه گوگل]این خانه دارای منظره افسانه ای به تنگه جورجیا و اسکی که فراتر از آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]این خانه دارای منظره افسانه ای به تنگه جورجیا و اسکی که فراتر از آن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. During each war the monopoly capitalists amassed fabulous wealth.
[ترجمه ترگمان]در طی هر جنگ، سرمایه داران انحصاری ثروت عالی گرد آوردند
[ترجمه گوگل]در طول هر جنگ سرمایه داری انحصاری ثروت افسانه ای را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]در طول هر جنگ سرمایه داری انحصاری ثروت افسانه ای را جمع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. During each show we will be raffling a fabulous prize.
[ترجمه ترگمان]در طی هر نمایش یک جایزه فوق العاده دریافت خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]در طی هر نمایش، ما یک جایزه افسانه ای می نویسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]در طی هر نمایش، ما یک جایزه افسانه ای می نویسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The scenery and weather were fabulous.
[ترجمه ترگمان]منظره و هوا شگفت انگیز بود
[ترجمه گوگل]مناظر و آب و هوا شگفت انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]مناظر و آب و هوا شگفت انگیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
شگفت اور (صفت)
extraordinary, wonderful, exclamatory, fabulous
افسانهای (صفت)
fictional, incredible, fabulous, legendary, fictive
افسانه وار (صفت)
fabulous
به انگلیسی
• wonderful, marvelous; unbelievable; legendary, imaginary; from a legend
you use fabulous to say how wonderful or impressive something is; an informal use.
fabulous creatures, places, or things occur in stories or legends, but are not real or true; a literary use.
you use fabulous to say how wonderful or impressive something is; an informal use.
fabulous creatures, places, or things occur in stories or legends, but are not real or true; a literary use.
پیشنهاد کاربران
هیجان اور
شگفت انگیز
افسانه ای
wondeful=incredible
معرکه
شگفت انگیز
● محشر
● افسانه ای
● بسیار زیاد
● افسانه ای
● بسیار زیاد
I want you to look fabulous.
من میخوام که تو خارق العاده به نظر برسی.
من میخوام که تو خارق العاده به نظر برسی.
Fabulous:fantastic
extremely good or impressive😀
۱. بسیار خوب - عالی
۲. عظیم - بزرگ
۳. غیر واقعی - تخیلی - افسانه ای
adjective
1 [more fabulous; most fabulous] a : very good
◀️I had a fabulous time.
◀️The weather has been fabulous.
🔴b : very large in amount or size
◀️fabulous wealth/riches
◀️He is making fabulous amounts of money.
2 literary : not real
◀️fabulous beasts
: told about in a story
◀️a fabulous [=mythical] creature
⬛ FABULOUSLY ⬛
adverb
◀️fabulously rich
◀️a fabulously successful executive
۲. عظیم - بزرگ
۳. غیر واقعی - تخیلی - افسانه ای
adjective
1 [more fabulous; most fabulous] a : very good
◀️I had a fabulous time.
◀️The weather has been fabulous.
🔴b : very large in amount or size
◀️fabulous wealth/riches
◀️He is making fabulous amounts of money.
2 literary : not real
◀️fabulous beasts
: told about in a story
◀️a fabulous [=mythical] creature
⬛ FABULOUSLY ⬛
adverb
◀️fabulously rich
◀️a fabulously successful executive
بی نظیر