fabricated

جمله های نمونه

1. she fabricated a story to justify her absence
برای توجیه غیبت خود داستانی سرهم کرد.

2. they fabricated my signature
امضای مرا جعل کردند.

3. this house is fabricated out of plastic materials
این خانه از مواد پلاستیکی ساخته شده است.

4. All four claim that officers fabricated evidence against them.
[ترجمه موسی] هر چهار نفر ادعا می کنند که این افسران مدارکی را علیه آنها جعل کرده اند.
|
[ترجمه گوگل]هر چهار نفر ادعا می کنند که افسران شواهدی علیه آنها جعل کرده اند
[ترجمه ترگمان]هر چهار نفر ادعا می کنند که این افسران مدارک علیه آن ها را جعل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They fabricated evidence and threatened witnesses.
[ترجمه موسی] آنها شواهدی سر هم کردند و شاهدان را تهدید کردند.
|
[ترجمه گوگل]آنها مدرک جعل کردند و شاهدان را تهدید کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها شواهدی ساختگی و تهدید کننده را جعل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She fabricated a good excuse for staying home.
[ترجمه گوگل]او بهانه خوبی برای ماندن در خانه ساخت
[ترجمه ترگمان]او بهانه خوبی برای ماندن در خانه ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The rumour was fabricated by the enemy radio station.
[ترجمه گوگل]این شایعه توسط رادیو دشمن ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این شایعه توسط ایستگاه رادیویی دشمن ساخته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was late, so he fabricated an excuse to avoid trouble.
[ترجمه گوگل]او دیر آمد، بنابراین بهانه ای ساخت تا از دردسر دور شود
[ترجمه ترگمان]اون دیر کرده بود، واسه همین یه بهانه داشت تا از دردسر دوری کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The finest crafts people fabricated this golden ring.
[ترجمه گوگل]بهترین صنعتگران این انگشتر طلایی را ساختند
[ترجمه ترگمان]بهترین صنایع دستی این حلقه طلایی را ساخته بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The prisoner claimed the police had fabricated his confession.
[ترجمه گوگل]این زندانی ادعا کرد که پلیس اعترافات او را جعل کرده است
[ترجمه ترگمان]متهم ادعا کرد که پلیس اعتراف خود را جعل کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All the tools are fabricated from high quality steel.
[ترجمه گوگل]تمامی ابزارها از فولاد با کیفیت بالا ساخته شده اند
[ترجمه ترگمان]تمام ابزارها از فولاد با کیفیت بالا ساخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The excuse for her absence was obviously fabricated.
[ترجمه گوگل]بهانه غیبت او آشکارا ساختگی بود
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که این بهانه برای غیبت او ساختگی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This picture was fabricated about with a girdle.
[ترجمه گوگل]این تصویر در مورد یک کمربند ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این عکس با یک کمربند ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Eleven key officials were hanged on fabricated charges.
[ترجمه گوگل]یازده مقام اصلی به اتهامات ساختگی اعدام شدند
[ترجمه ترگمان]یازده مقام کلیدی در اتهامات ساختگی به دار آویخته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The onyx was shipped to Tijuana to be fabricated into bookends, chessmen and other tourist kitsch.
[ترجمه گوگل]اونیکس به تیجوانا فرستاده شد تا در قفسه‌های کتاب، شطرنج‌زنان و سایر کیچ‌های توریستی ساخته شود
[ترجمه ترگمان]این onyx به Tijuana انتقال داده شد تا به bookends، مهره های شطرنج و سایر کالاهای توریستی تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• made up, concocted; fake, forged

پیشنهاد کاربران

در نگاه نمادین تفسیری به جامعه، معنایش میتواند جعل کردن و ساختن نه به صورت فیک و تقلبی بلکه بصورت قراردادی بودن و اشتراکی بودن و وضع کردن واقعیت باشد
جعلی ساختگی
جعلی ساختگی

fabricated ( adj ) = ساختگی، جعلی، تقلبی، من در آوردی، فِیک، دروغین
معانی دیگر>>>{قالب گیری شده، چکش خورده ( در مورد فلزات ) }
Definition = ساخته یا سر هم شده/فقط در تخیل وجود دارد/هیچ پایه و اساسی در حقیقت یا واقعیت ندارد/توسط انسان تولید شده است تا طبیعت/تا حد دروغ یا غیر واقعی بودن مزین شده است/ ( در مورد فلز ) با چکش زدن به شکل یا قالب درآمده است/
...
[مشاهده متن کامل]

examples:
1 - The news of the capitulation spread slowly and was, to some degree, neutralized by fabricated reports of imaginary successes.
خبر کاپیتولاسیون به آرامی منتشر شد و تا حدی با گزارش های ساختگی ( جعلی ) موفقیت های خیالی بی اثر شد.
2 - The reclusive state's fabricated documents and false claims could be evidence that the abductees are still alive.
اسناد ساختگی و ادعاهای دروغین دولت منزوی می تواند شواهدی بر زنده بودن آدم ربایان باشد.

ساخته شده

ساختگی، جعلی، خلاف واقع
تقلبی
جعلی، ساختگی
ساخته شده
من در آوردی، سرهم شده

بپرس