frontage

/ˈfrəntɪdʒ//ˈfrʌntɪdʒ/

معنی: حریم، نمای ساختمان، جلو خان
معانی دیگر: بخش جلو ساختمان، رو، نما، ضلع، (مرز جلو زمین که در امتداد خیابان است) بر، جبهه، (زمین کنار رودخانه یا دریا یا خیابان و غیره) کناره، کرانه، ساحل، (زمین بین ساختمان و پیاده رو) حیاط، میدان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the linear extent of land next to a street, road, river, lake, or the like.
مشابه: front

- If the property has frontage along the lake, the price will be much higher.
[ترجمه گوگل] اگر ملک دارای نما در کنار دریاچه باشد، قیمت آن بسیار بالاتر خواهد بود
[ترجمه ترگمان] اگر ملک در امتداد دریاچه داشته باشد قیمت بسیار بالاتر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the front part of a piece of land or other property.
مشابه: front

جمله های نمونه

1. a narrow frontage
کناره ی باریک

2. a building with frontage on the sea
ساختمانی که رو به دریا است

3. the land has a frontage of thirty meters
زمین سی متر بر خیابان دارد.

4. These apartments all have a delightful dockside frontage.
[ترجمه گوگل]این آپارتمان ها همگی دارای نمای زیبایی در کنار اسکله هستند
[ترجمه ترگمان] این آپارتمان همه نمای زیبایی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They bought two miles of river frontage along the Colorado.
[ترجمه گوگل]آنها دو مایل جبهه رودخانه در امتداد کلرادو خریدند
[ترجمه ترگمان]آن ها دو مایل از حریم رودخانه در طول کلرادو را خریداری کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The restaurant has a river frontage.
[ترجمه گوگل]این رستوران دارای نمای رودخانه است
[ترجمه ترگمان]این رستوران نمای رودخانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nailed over the doorway of the ramshackle clapboard frontage of the building was a large rectangular sign.
[ترجمه گوگل]تابلوی مستطیل شکل بزرگی بر روی درگاه جلوی تخته ی درهم ریخته ساختمان میخکوب شده بود
[ترجمه ترگمان]نمای عمارت سه طبقه عمارت، یک تابلوی بزرگ مستطیلی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Within minutes the crowd had dispersed, leaving the frontage of the Theater an der Wien unlit and deserted.
[ترجمه گوگل]در عرض چند دقیقه جمعیت متفرق شد و جلوی تئاتر آن در وین را روشن و متروکه گذاشت
[ترجمه ترگمان]در عرض چند دقیقه جمعیت پراکنده شدند و نمای تئاتر را خاموش و خاموش رها کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The whole frontage was planted with short flowing shrubs and cacti, but gave the impression of opulence.
[ترجمه گوگل]کل نمای جلویی با درختچه‌های کوتاه و کاکتوس‌هایی کاشته شده بود، اما جلوه زیبایی را به وجود می‌آورد
[ترجمه ترگمان]کل نمای frontage با بوته ها و گیاهان کاکتوس کوتاه کاشته شد، اما این برداشت را از وفور نعمت داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Davis regained his lease to the river frontage, but this was quickly seized by the sheriff for non-payment of debt.
[ترجمه گوگل]دیویس اجاره نامه خود را در مقابل رودخانه به دست آورد، اما به سرعت توسط کلانتر به دلیل عدم پرداخت بدهی ضبط شد
[ترجمه ترگمان]دیویس اجاره خود را به the رودخانه باز آورد، اما این به سرعت توسط کلانتر برای پرداخت بدهی توقیف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They have a narrow frontage to the street and are planned around an atrium and peristyle.
[ترجمه گوگل]آنها یک نمای باریک به خیابان دارند و در اطراف یک دهلیز و پریستیل طراحی شده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها نمای باریک نمای خیابان را دارند و در اطراف یک دهلیز و ردیفی از ستون ها قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is no frontage included but prices start at £14000 for a two bed flat.
[ترجمه گوگل]نما در آن گنجانده نشده است اما قیمت ها از 14000 پوند برای آپارتمان دو تخته شروع می شود
[ترجمه ترگمان]هیچ نمای frontage وجود ندارد اما قیمت ها با ۱۴۰۰۰ پوند برای یک تخت دو تخت شروع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Duvall crept nearer to the glass frontage.
[ترجمه گوگل]دووال به نمای شیشه ای نزدیک تر شد
[ترجمه ترگمان]Duvall به طرف ساختمان جلویی رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A massive grey building, its frontage decorated with stone pillars, its grounds were dotted with statues.
[ترجمه گوگل]یک ساختمان خاکستری عظیم که نمای آن با ستون های سنگی تزئین شده بود و محوطه آن با مجسمه ها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]ساختمانی عظیم و خاکستری که نمای آن با ستون های سنگی تزیین شده بود و محوطه آن با مجسمه ها علامت گذاری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

حریم (اسم)
adytum, sanctum, frontage

نمای ساختمان (اسم)
frontage

جلو خان (اسم)
frontage

تخصصی

[حقوق] حریم، نمای ساختمان، ضلع بر خیابان (یا جاده)

انگلیسی به انگلیسی

• front of a building; direction in which something faces; property between the front of a building and a street; property which borders a street or body of water
the frontage of a building is the side facing the street; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بغلی و کناری نیز معنی میدهد
We 'll back to check the frontage road
بر خواهیم گشت تا جاده بغلی را چک کنیم

بپرس