fringed

/frɪndʒd//frɪndʒd/

حاشیه دار، ریشه دار

جمله های نمونه

1. trees fringed the lawn
حاشیه ی چمن درخت بود.

2. Emma wore a fringed scarf round her neck.
[ترجمه گوگل]اما یک روسری حاشیه‌دار دور گردنش بسته بود
[ترجمه ترگمان]اما شال گردنی بلندی به دور گردنش انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The bridal veil was fringed with lace.
[ترجمه گوگل]چادر عروس با توری حاشیه دار بود
[ترجمه ترگمان]پرده عروسی با توری حاشیه دار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The river is fringed with wild flowers.
[ترجمه گوگل]رودخانه پر از گل های وحشی است
[ترجمه ترگمان]رودخانه پر از گل وحشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The river is fringed with trees.
[ترجمه گوگل]رودخانه پر از درختان است
[ترجمه ترگمان]رودخانه پر از درخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The beach was fringed by coconut palms.
[ترجمه گوگل]ساحل با نخل های نارگیل احاطه شده بود
[ترجمه ترگمان]ساحل پر از کف نارگیل بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A line of trees fringed the pool.
[ترجمه گوگل]ردیفی از درختان حاشیه استخر را گرفته بود
[ترجمه ترگمان]یک ردیف درخت آن طرف استخر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Lines of trees fringed the river.
[ترجمه ب ا] صفوف متراکم درختان رودخانه را دورگیری کرده بود.
|
[ترجمه گوگل]ردیف درختان حاشیه رودخانه را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]حاشیه درختان بر روی رودخانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The estate was fringed with stately elms.
[ترجمه ب ا] آن ملک با درختان نارون باشکوه دورگیری شده بود.
|
[ترجمه گوگل]املاک با نارون های باشکوه پر شده بود
[ترجمه ترگمان]این ملک با درخت های نارون با شکوه حاشیه دوزی شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The island has long golden beaches fringed by palm trees.
[ترجمه گوگل]این جزیره دارای سواحل طلایی طولانی است که در کنار درختان نخل قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]این جزیره سواحل شنی بلندی دارد که درختان نخل در آن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her eyes were large and brown and fringed with incredibly long lashes.
[ترجمه گوگل]چشمانش درشت و قهوه ای بود و با مژه های فوق العاده بلند پر شده بود
[ترجمه ترگمان]چشمانش درشت و قهوه ای بود و با مژه های خیلی بلند حاشیه آن را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The edge of the lake was fringed with reeds.
[ترجمه گوگل]لبه دریاچه با نیزارها پر شده بود
[ترجمه ترگمان]حاشیه دریاچه با نی پر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Peach-faced innocents, With peeking eyes, Through dark fringed lashes, Watch, expecting.
[ترجمه گوگل]بیگناهان هلویی، با چشمانی خیره کننده، در میان مژه های تیره، چشم انتظار
[ترجمه ترگمان]افراد بی گناه رو به هلو، با چشمان پر از دید، از میان مژه های سیاه دار، مراقب، منتظر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No hair on his big, round, fringed ears moved.
[ترجمه گوگل]هیچ مویی روی گوش های بزرگ و گرد و حاشیه دارش تکان نمی خورد
[ترجمه ترگمان]هیچ مویی روی گوش های بزرگ و دور his تکان نخورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• bordered, surrounded; having fringes, tasseled
fringed clothes are decorated with a fringe.
if a place or object is fringed with things, they are situated along its edges.

پیشنهاد کاربران

بپرس