fork over

/fɔrk ˈoʊvər//fɔːk ˈəʊvə/

(عامیانه) دادن (با بی میلی)، سلفیدن

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: (informal) to hand over, with some degree of reluctance.

- I had to fork over fifty dollars for that hat!
[ترجمه آزاده] من باید پنجاه دلار برای اون کلاه می دادم.
|
[ترجمه گوگل] من مجبور شدم برای آن کلاه بیش از پنجاه دلار پول بخرم!
[ترجمه ترگمان] من پنجاه دلار برای اون کلاه داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. I must be sure to fork over the whole garden before the winter.
[ترجمه گوگل]من باید حتماً قبل از زمستان تمام باغ را دوشاخه کنم
[ترجمه ترگمان]باید مطمئن باشم که قبل از زمستان به باغ می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We had to fork over ten bucks to park near the stadium.
[ترجمه گوگل]ما مجبور شدیم بیش از ده دلار هزینه کنیم تا نزدیک استادیوم پارک کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ده دلار برای پارک کردن نزدیک استادیوم داشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The arena won't be finished until private donors fork over more money.
[ترجمه گوگل]این عرصه تا زمانی که اهداکنندگان خصوصی پول بیشتری ندهند، تمام نخواهد شد
[ترجمه ترگمان]این عرصه تا زمانی که خیرین خصوصی پول بیشتری دریافت نکنند به پایان نخواهد رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fork over the ground before planting.
[ترجمه گوگل]قبل از کاشت روی زمین چنگال بزنید
[ترجمه ترگمان]فورک که قبل از کاشت به خاک سپرده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I had to fork over the $10 I owed her.
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم بیش از 10 دلاری را که به او بدهکارم ببخشم
[ترجمه ترگمان] من ده دلار داشتم که بهش بدهکار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Every year I have to fork over more taxes to the government.
[ترجمه گوگل]هر سال باید مالیات بیشتری به دولت بپردازم
[ترجمه ترگمان]هر سال باید مالیات بیشتری به دولت وارد کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Then you have to fork over $30 million to Space Adventures, a company that serves as go-between with the Russian space program. Just don't call its clients space tourists.
[ترجمه گوگل]سپس باید بیش از 30 میلیون دلار برای Space Adventures، شرکتی که به عنوان میانبر برنامه فضایی روسیه خدمت می کند، هزینه کنید فقط مشتریانش را توریست فضایی خطاب نکنید
[ترجمه ترگمان]سپس شما باید بیش از ۳۰ میلیون دلار را به ماجراهای فضایی اختصاص دهید، شرکتی که با برنامه فضایی روسیه هم کاری می کند فقط توریست ها را گردشگر فضایی صدا نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I am ready to fork over my money if you show me a clear path!
[ترجمه گوگل]اگر راه روشنی را به من نشان دهید، من حاضرم پولم را بشکنم!
[ترجمه ترگمان]اگر راه روشن را به من نشان بدهید حاضرم پول خود را به شما بدهم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fork over the treasures, or we'll never let you go.
[ترجمه گوگل]گنج ها را کنار بگذارید، وگرنه هرگز نمی گذاریم بروی
[ترجمه ترگمان]یا گنج را پس بده، وگرنه می گذاریم تو بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. By the way, Mike, remember to fork over that one - hundred dollars you owe me before Dec.
[ترجمه گوگل]به هر حال، مایک، به یاد داشته باش که قبل از دسامبر، صد دلاری را که به من بدهکاری پرداخت کنی
[ترجمه ترگمان]راستی، مایک، یادت باشه که قبل از \"دکلان\" صد دلار بهم بدهکاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You should fork over the garden before you plant the peas.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه نخود را بکارید باید در باغ چنگال بزنید
[ترجمه ترگمان]قبل از این که نخود فرنگی رو بکاری باید به باغ بری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He had to fork over fifty dollars to have the car repaired.
[ترجمه گوگل]او مجبور شد بیش از پنجاه دلار پول بخرد تا ماشین را تعمیر کند
[ترجمه ترگمان]او پنجاه دلار برای تعمیر اتومبیل داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You are not required to fork over more money for each function you want to add.
[ترجمه گوگل]لازم نیست برای هر تابعی که می خواهید اضافه کنید، پول بیشتری بپردازید
[ترجمه ترگمان]برای هر کارکرد که می خواهید اضافه کنید به پول بیشتری نیاز ندارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He was angry at having to fork over so much money for such simple repairs.
[ترجمه گوگل]او از اینکه مجبور بود برای چنین تعمیرات ساده ای پول زیادی بخرد عصبانی بود
[ترجمه ترگمان]از اینکه پول زیادی برای این تعمیرات ساده به دست آورده بود عصبانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

To fork over means to give something, usually money, reluctantly or under pressure.
دادن چیزی، معمولاً پول، با اکراه یا تحت فشار .
For example, if you owe someone money and they’re pressuring you to pay, you might say, “Fine, I’ll fork over the cash. ”
...
[مشاهده متن کامل]

In a dispute over payment, one party might demand, “Fork over the money you owe me or else. ”
A parent might scold their child, “If you want to go to the movies, you’ll have to fork over some of your allowance. ”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-giving/
Fork over= Hand over, pay up.
to pay or give something up, often unwillingly.
رد کن بیاد
🛑 نکته: فقط واسه پول استفاده نمیشه! منظور گوینده میتونه این باشه که پول یا هر چیز دیگه ای رو رد کن بیاد
...
[مشاهده متن کامل]

⭕ مثال ها رو ببنید:
1 ) he runs into a few gang members who force him to fork over his briefcase.
2 ) The cops knew he had a knife, and they made him fork it over.
3 ) He had to fork over fifty dollars to have the car repaired.

اخ کن بیاد
لا دادن خودمون
دادن ( با بی میلی ) ، سلفیدن
رد کن بیاد
fork over the cash یعنی پولو رد کن بیاد
Fork it over یعنی رد کن بیاد

بپرس