fish out of something


(پس از جستجو) پیدا کردن یا در آوردن

پیشنهاد کاربران

بیرون کشیدن، بیرون آوردن، درآوردن ( از آب )
fish something out: to take something out of a bag, pocket, container, etc. after searching insid
بیرون کشیدن چیزی از کیسه ، جیب، ظرف بعد از گشتن داخلش
Eric reached in the bag and fished out a piece of candy.
اریک داخل کیسه رو گشت و یه ابنبات در اورد
I fished that out of the trash
من اون از سطل اشعال در اوردم

بپرس