✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: The state of being subjected to risk, especially to harm or danger 🩸
🔍 مترادف: Risk
✅ مثال: Prolonged exposure to the sun can lead to skin damage
مواجهه ( اسم ) : روشی برای درمان ترس ها و هراس ها که شامل رویارویی ( تدریجی یا ناگهانی ) فرد با شی یا موقعیت ترسناک است.
تماس، قرار گرفتن در معرض، انکار
مثال: The exposure to sunlight can cause skin damage.
تماس با نور خورشید می تواند به آسیب پوستی منجر شود.
در حسابداری به معنی دارایی های در معرض ریسک
Long exposure to air pollution can lead to irreversable damages to our general health
قرار گرفتن طولانی در معرض الودگی هوا به اسیب های جبران ناپذیری در سلامت عمومی بدن میشود
exposure ( n. ) c. 1600, "public exhibition, " from expose ( v. ) - ure. Sense of "situation with regard to sun or weather" is from 1660s. Photographic sense "act of exposing to light" is from 1839. Indecent exposure attested by 1825.
... [مشاهده متن کامل]
expose ( v. )
early 15c. , "to leave without shelter or defense, " from Old French esposer, exposer "lay open, set forth, speak one's mind, explain" ( 13c. ) , from Latin exponere "set forth, lay open, exhibit, reveal, publish, " from ex "from, forth" ( see ex - ) ponere "to put, place"
پیش/پیش رو/جلو/مدنظر به گذار/به نِه
مواجه شدن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : expose
✅️ اسم ( noun ) : exposure
✅️ صفت ( adjective ) : exposed
✅️ قید ( adverb ) : _
اگر همراه کلمه therapy بیاد میشه حساسیت زدایی. . نوعی رواندرمانی
در معرض گذاری
نمایش
ارائه
وابستگی
سرمازدگی
تماس
پرتوگیری
جهت ( سمتی که چیزی با آن مواجه است ) ،
درمعرض/دسترس/مواجهه ( باچیزی آسیب رسان )
تجربه عملی ( دارای ریسک ) ، توجه رسانه ای
افشاگری، برملاسازی، آشکارسازی
درمعرض. . . . قراردادن/گرفتن/داشتن
[سرمایه گذاری]
برای ریسک میتوان این کلمه رو علاوه بر درمعرض قرارگرفتن، آشکاری یا پدیداری به اون ریسک ترجمه کرد.
دوستان گرامی وقتی مفهوم کلمه یا عبارتی را ازطریق کمک کاربران متوجه میشویم حداقل کاری که میتوانیم بکنیم، لایک کردن آن معنی به منظور دلگرم نمودن آن مترجم برای ادامه کار و کمک بیشتر آتی به خودمان است. زبان فارسی مانند سایر داشته هایمان برای بقا نیازمند کمک همه فارسی دانان است.
... [مشاهده متن کامل] در معرض چیزی قرار گرفتن
[زمین شناسی]
برون زد
در متون مالی به معنای �آسیب پذیری در برابر ریسک� یا �پهنه ریسک� است
نمایان شدن
نمایان گشتن
در معرض تماشا بودن
رخ نمودن
پدیدار گشتن
exposure ( زمینشناسی )
واژه مصوب: رُخنمون
تعریف: بخشی از یک سازند یا ساختار زمینشناختی که بعد از بیرون زدن در معرض دید قرار می گیرد
In finance, exposure refers to the amount of money that an investor has invested in a particular asset.
میزان پول سرمایه گذاری شده در یک دارایی بخصوص
غرقه سازی در روانشناسی
رخنمون داشتن ، رخنمون
در معرض گذاری
جلوه گری
عرضه سازی
مواجهه، در معرض قرارگرفتن
✔️ ( به ویژه هنرپیشگان سینما و تلویزیون و غیره ) در معرض دید قرار گیری
. E. gFollowing this exposure, Aghdashloo had a prominent recurring role on Season 4 of the Fox television series 24, playing Dina Araz, a terrorist undercover in Los Angeles
... [مشاهده متن کامل]
Wikipedia. com@
✔️ ( عکاسی و فیلم برداری و غیره ) نوردهی، زمان نوردهی، قاب عکس و فیلم
Video: How to achieve the perfect exposure in your landscape photos
exposure is the amount of light which reaches your camera sensor or film
در عکاسی : میزان نوری که به حسگر دوربین یا سطح حساس عکاسی می رسد .
۵. در معرض دید گذاشتن، نمایاندن، ( چیزی که معمولن مخفیه رو ) نشان دادن، بیرون انداختن، آشکار کردن، نشان دهی، برون گذاشت
۱. در معرض بودن، در معرض قرار داشتن
۲. افشاگری، پرده برداری، برملاسازی
۳. توجه رسانه ای
۴. یک وضعیت پزشکی که به خاطر قرار داشتن طولانی مدت در سرمای شدید اثرات مضری روی بدن ایجاد می شود ( احتمالن چیزی شبیه به سرمازدگی یا یخ زدگی )
رو به ، به سمت
Our dining room has a northern exposure ( = faces north ) , so it's rather cold.
در بانکداری به معنی تسهیلات نیز هست. به عنوان نمونه، Foreign Exposure به معنی تسهیلات خارجی است.
How many exposures?
در عکاسی به معنی
How many picturesاست
مواجهه
به عنوان مثال "تکنیک های مواجهه طولانی مدت" که در روان درمانی تروما مورد استفاده قرار می گیرد.
prolonged exposure techniques
این واژه در متون داروسازی به معنی "مصرف" می باشد
در لایه خارجی غشا قرار گرفتن
در معرض خطر
نمایش دادن
در کوهنوردی : فضای خالی زیر سنگ نورد تا سطح زمین
دسترسی
خطر، ریسک، در معرض، مواجهه، میزان.
Risk exposure
میزان ریسک
1. تجربه عملی که دارای ریسک است ( مخصوصا وقتی با to می آید ) مثلا:
Exposure to violent movies
2. جهت ( سمتی که چیزی با آن مواجه است ) مثلا:
My bedroom has a northern exposure
3. در معرض ( معمولا چیزی که آسیب می رساند ) مثلا:
I nearly died of exposure on the mountainside.
در معرض خطر قرار دادن - در معرض دید و دسترسی عموم گذاشتن
فعالیت - فعالیت بدنی
مواجهه
نورگیری
در برابر نور گذاشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٥)