1. When you breathe out, you expel air from your lungs.
[ترجمه گوگل]هنگامی که نفس را بیرون می دهید، هوا را از ریه های خود خارج می کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی نفس می کشی هوا رو از ریه هات بیرون می کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The heart muscles contract to expel the blood.
[ترجمه گوگل]ماهیچه های قلب برای دفع خون منقبض می شوند
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های قلب منقبض می شوند تا خون را بیرون کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They threatened to expel him from his adoptive country.
[ترجمه گوگل]آنها او را تهدید به اخراج از کشور فرزندخواندش کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها تهدید کردند که او را از کشور اختیاری خود اخراج خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. As well as streamlining procedures to expel illegal immigrants, the new law curbs their rights to demonstrate and strike.
[ترجمه گوگل]قانون جدید علاوه بر سادهسازی رویهها برای اخراج مهاجران غیرقانونی، حقوق آنها را برای تظاهرات و اعتصاب محدود میکند
[ترجمه ترگمان]قانون جدید همچنین به منظور جلوگیری از مهاجران غیرقانونی، حقوق آن ها برای نشان دادن و حمله را محدود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Their power to admit and expel members has the important consequence of granting and revoking authority to carry on investment business.
[ترجمه گوگل]قدرت آنها در پذیرش و اخراج اعضا پیامد مهم اعطای و لغو اختیار برای انجام تجارت سرمایه گذاری است
[ترجمه ترگمان]قدرت آن ها برای پذیرش و اخراج اعضا پیامد مهم اعطای مجوز به کسب وکار سرمایه گذاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They threatened to expel him if he didn't follow the party line.
[ترجمه گوگل]آنها او را تهدید کردند که اگر خط حزبی را رعایت نکند، او را اخراج خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]اونا تهدید کردن که اگه از خط پارتی پیروی نکنه، اخراجش می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It has the power to suspend or expel them from college.
[ترجمه گوگل]قدرت تعلیق یا اخراج آنها از دانشگاه را دارد
[ترجمه ترگمان]قدرت تعلیق یا اخراج آن ها از کالج را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I watched her expel each word from her mouth, the syllables hanging like cartwheels of breath crowding the dry hospital air.
[ترجمه گوگل]من او را تماشا کردم که تک تک کلماتش را از دهانش بیرون می کرد، هجاها مانند چرخ های نفس آویزان بودند و هوای خشک بیمارستان را شلوغ می کردند
[ترجمه ترگمان]او را تماشا کردم که تک تک کلمات را از دهانش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Even Massachusetts felt compelled to expel many free blacks.
[ترجمه گوگل]حتی ماساچوست احساس می کرد که مجبور است بسیاری از سیاه پوستان آزاد را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]حتی ماساچوست نیز مجبور شد بسیاری از سیاهان آزاد را اخراج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The government is trying to expel all foreign journalists.
[ترجمه گوگل]دولت در تلاش است تا همه خبرنگاران خارجی را اخراج کند
[ترجمه ترگمان]دولت می کوشد تا همه روزنامه نگاران خارجی را بیرون کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The House may expel members whom it considers unfit to serve.
[ترجمه گوگل]مجلس می تواند اعضایی را که برای خدمت نامناسب می داند اخراج کند
[ترجمه ترگمان]مجلس ممکن است اعضایی را که شایسته خدمت نیستند اخراج کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The committee made a unanimous decision to expel the three students.
[ترجمه گوگل]کمیته به اتفاق آرا تصمیم به اخراج این سه دانشجو گرفت
[ترجمه ترگمان]این کمیته به اتفاق آرا سه دانشجو را اخراج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Suburban communities swiftly expel sleazy politicians and weed out corrupt practices.
[ترجمه گوگل]جوامع حومه شهر به سرعت سیاستمداران حیله گر را اخراج می کنند و شیوه های فاسد را از بین می برند
[ترجمه ترگمان]جوامع حومه ای به سرعت سیاستمداران را اخراج می کنند و شیوه های فساد را کنار می گذارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He set about trying to expel me.
15. We have no alternative but to expel you from the factory.
[ترجمه گوگل]ما چاره ای جز اخراج شما از کارخانه نداریم
[ترجمه ترگمان]ما هیچ چاره ای جز اخراج شما از کارخانه نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید