[ترجمه گوگل] تیم ملی برزیل در فوتبال عالی است [ترجمه ترگمان] تیم ملی برزیل در فوتبال برتری دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She wants not only to do well; she wants to excel.
[ترجمه محمد م] او نمی خواهد که فقط خوب انجامش دهد، می خواهد که برتر باشد
|
[ترجمه همایون] او نه تنها می خواهد خوب کار انجام دهد , بلکه می خواهد سرآمد دیگران باشد
|
[ترجمه گوگل] او نه تنها می خواهد که خوب کار کند او می خواهد برتری یابد [ترجمه ترگمان] او نه تنها می خواهد خوب عمل کند؛ او می خواهد پیشرفت کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Their company excels all others in sales of these products.
[ترجمه گوگل] شرکت آنها در فروش این محصولات از سایرین برتری دارد [ترجمه ترگمان] شرکت آن ها در فروش این محصولات برتری دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. to excel in chess
در شطرنج برتر بودن
2. Because he was so small, Larry could not excel in sports.
[ترجمه محمد کاشی] بخاطر ریزه میزه بودن زیادش، لری نمیتونست تو ورزش موفق باشه
|
[ترجمه گوگل]لری از آنجایی که او بسیار کوچک بود، نمی توانست در ورزش برتر باشد [ترجمه ترگمان]چون خیلی کوچک بود، لری در ورزش مهارت نداشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
[ترجمه گوگل]حداقل هانا این اطمینان را داشت که بداند در شنا مهارت دارد [ترجمه ترگمان]حداقل هانا می دانست که او در شنا کردن مهارت دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Clarence Darrow wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
[ترجمه گوگل]کلارنس دارو می خواست وکیل برجسته ای شود، اما احساس می کرد که ابتدا باید در تاریخ به برتری برسد [ترجمه ترگمان]کلارنس درو می خواست وکیل برجسته ای شود، اما احساس می کرد که باید در تاریخ برتری داشته باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Biographers excel at dredging up little known facts.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه نویسان در لایروبی حقایق ناشناخته برتر هستند [ترجمه ترگمان]Biographers در لایروبی حقایق شناخته شده کوچک به برتری رسیدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They each excel in their respective fields.
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام در زمینه های مربوط به خود برتر هستند [ترجمه ترگمان]هر کدام از آن ها در زمینه های مربوطه خود برتر هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If your talent combines with diligence, you can excel in your pursuit.
[ترجمه علیرضا جواهرپور] اگر استعداد شما با پشتکار ترکیب شود ما می توانید در حرفه خود برتر شوید
|
[ترجمه گوگل]اگر استعداد شما با پشتکار ترکیب شود، می توانید در پیگیری خود برتر باشید [ترجمه ترگمان]اگر استعداد شما با دلیجان ترکیب می شود، می توانید در تعقیب خود برتری داشته باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. How can I read a Microsoft Excel file on a computer that only has Works installed?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را در رایانه ای که فقط Works نصب شده است بخوانم؟ [ترجمه ترگمان]چطور می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را روی یک کامپیوتر بخوانم که فقط کار کرده باشد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Internal: What must we excel at.
[ترجمه گوگل]داخلی: در چه چیزی باید برتر باشیم [ترجمه ترگمان]داخلی: ما چه باید در این زمینه برتر باشیم؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Perhaps they will excel at struggling through the maze of government regulations and prosper in the concrete and paper jungles of commerce.
[ترجمه گوگل]شاید آنها در مبارزه در پیچ و خم مقررات دولتی برتری پیدا کنند و در جنگل های بتنی و کاغذی تجارت پیشرفت کنند [ترجمه ترگمان]شاید آن ها در تقلا از میان هزارتوی مقررات دولتی و پیشرفت در جنگل های بتونی و کاغذ تجارت برتری داشته باشند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Excel, on the other hand, is a well-developed product which has stood the test of time.
[ترجمه گوگل]اکسل، از سوی دیگر، محصولی توسعه یافته است که آزمون زمان را پس داده است [ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، اکسل یک محصول توسعه یافته است که تست زمان را داشته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. It's not bad to succeed, to excel, and it's always satisfying to solve a difficulty.
[ترجمه گوگل]بد نیست موفق شوید، برتر شوید و حل یک مشکل همیشه راضی کننده است [ترجمه ترگمان]موفقیت برای موفقیت بد نیست، و همیشه رضایت بخش است که یک مشکل را حل کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The wheels have Excel rims and Talon hubs, which are used by many top motocross teams.
[ترجمه گوگل]چرخ ها دارای رینگ های اکسل و هاب Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر موتور کراس استفاده می شود [ترجمه ترگمان]چرخ ها دارای rims های اکسل و Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر motocross استفاده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. An area where WordPerfect really does excel is that of printer drivers.
[ترجمه گوگل]حوزه ای که WordPerfect واقعاً در آن برتری دارد، درایورهای چاپگر است [ترجمه ترگمان]ناحیه ای که در آن WordPerfect واقعا برتری دارد، گرداننده چاپگر است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Excel 4 has the answer to my prayers in the Scenario Manager.
[ترجمه گوگل]اکسل 4 جواب دعای من را در مدیر سناریو دارد [ترجمه ترگمان]اکسل ۴ پاسخ دعاهای من در مدیر سناریو را دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. In college, he continued to excel, earning praise in the classroom almost as often as on the basketball court.
[ترجمه گوگل]در کالج، او به برتری خود ادامه داد و تقریباً به همان اندازه که در زمین بسکتبال در کلاس درس به دست آورد، تحسین شد [ترجمه ترگمان]در کالج، او به برتری خود ادامه داد، و تقریبا به همان اندازه که در حیاط بسکتبال بود، تحسین را در کلاس به دست آورد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The Arabs did not just excel at managing debt.
[ترجمه گوگل]اعراب فقط در مدیریت بدهی برتری نداشتند [ترجمه ترگمان]اعراب فقط در مدیریت بدهی برتری نداشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
بهتر بودن از (فعل)
cote, excel, surpass
برتری داشتن بر (فعل)
excel, outclass
تفوق جستن بر (فعل)
excel
تخصصی
[کامپیوتر] برنامه اکسل . - نوعی برنامه ی معروف صفحه ی گسترده که در سال 1985 میکروسافت آن را برای مک اینتاش ساخت، و بعدها با میکروسافت ویندوز تطابق پیدا کرد.
انگلیسی به انگلیسی
• be talented, do very well; surpass, do better than if someone excels at or in something, they are very good at it.
پیشنهاد کاربران
( کاری را ) به مراتب بهتر از اکثر مردم انجام دادن
از بر شدن [کاری]، [کاری را] به نحو احسن انجام دادن
دست بالا بودن توفیر داشتن
excel ( v , n ) /ɪkˈsel/ excellent ( adj ) /ˈek. səl. ənt/ excellence ( n ) /ˈek. səl. əns/ excellenty ( adv ) /ˈek. səl. ənt. li/ excellency ( n ) /ˈek. səl. ən. si/
بهتر بودن از
خبره بودن در کاری یا چیزی
به درجه عالی بودن رسیدن
برتری - بهترین بودن
کتاب کار
پیشی جستن
دست بالای دست بردن ؛ برتری جستن. تفوق جستن : بسی دست بردیم بالای دست بر این در کلیدی نیامد بدست. امیرخسرو.
در کاری عملکرد عالی داشتن بهتر و کارآمد تر از همه بودن