etymological

/ˌetəməˈlɑːdʒəkl̩//ˌetɪməˈlɒdʒɪkl̩/

معنی: مربوط به ریشه لغات
معانی دیگر: وابسته به یا بر طبق اصول واجریشه شناسی، واجریشه شناسانه

جمله های نمونه

1. an etymological dictionary of the english language
فرهنگ واجریشه شناسی زبان انگلیسی

2. the junior author of an etymological study
نویسنده ی کهین یک پژوهش در واج ریشه شناسی

3. "Gratification" and "gratitude" have the same etymological root.
[ترجمه گوگل]«خشنودی» و «قدردانی» ریشه ریشه‌شناسی یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]\"سپاسگزاری\" و \"سپاسگزاری\" همان ریشه etymological را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The etymological meaning of the word has long died out.
[ترجمه گوگل]معنای ریشه‌شناختی این کلمه مدت‌هاست که از بین رفته است
[ترجمه ترگمان]معنای واقعی کلمه طولانی خاموش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not only did Hensleigh write an etymological dictionary he just happened to be the grandson of Josiah Wedgwood, the guy who founded the fine china company.
[ترجمه گوگل]هنسلی نه تنها یک فرهنگ لغت ریشه شناسی نوشت، بلکه اتفاقاً نوه جوزیا ودگوود، فردی که شرکت چینی خوب را تأسیس کرد، بود
[ترجمه ترگمان]او نه تنها یک فرهنگ لغت \"etymological\" نوشت، فقط به عنوان نوه of Wedgwood، فردی که کمپانی زیبای چینی را تاسیس کرد، اتفاق افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The paper here presents an etymological research of WIFE and HUSBAND in Hmong-Mien languages from the perspective of diachronic linguistics and anthropological linguistics.
[ترجمه گوگل]مقاله در اینجا یک تحقیق ریشه‌شناختی از WIFE و HUSBAND در زبان‌های Hmong-Mien از منظر زبان‌شناسی دیاکرونیک و زبان‌شناسی انسان‌شناختی ارائه می‌کند
[ترجمه ترگمان]در این مقاله یک تحقیق etymological از همسر و شوهر در زبان های Hmong - mien از دیدگاه زبان شناسی diachronic و زبان شناسی انسان شناختی ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I merely drew an etymological distinction.
[ترجمه گوگل]من صرفاً یک تمایز ریشه شناختی ترسیم کردم
[ترجمه ترگمان] من فقط یه امتیاز از \"ریشه\" گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For example, etymological information and pictorial illustrations are rarely provided in the dictionaries thethe dictionaries.
[ترجمه گوگل]برای مثال، اطلاعات ریشه‌شناسی و تصاویر تصویری به ندرت در فرهنگ لغت‌نامه‌ها ارائه می‌شود
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، etymological اطلاعات و تصاویر تصویری به ندرت در فرهنگ های لغت فرهنگ لغت داده ها ارایه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There is no question among any of the etymological dictionaries as to the fact that snafu comes from a military slang.
[ترجمه گوگل]در میان هیچ یک از لغت نامه های ریشه شناسی این واقعیت وجود ندارد که اسنافو از یک لغت عامیانه نظامی آمده است
[ترجمه ترگمان]در میان هیچ یک از the etymological هیچ شکی نیست که snafu از یک آرگوی نظامی بیرون می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The etymological meaning of prince is "takes first place" since the word that came before it was French from Latin, and in Latin had been before that two words primus ceps.
[ترجمه گوگل]معنی ریشه‌شناختی شاهزاده «اولین جایگاه را می‌گیرد» است، زیرا کلمه‌ای که پیش از آن آمده، فرانسوی از لاتین بود و در لاتین قبل از آن دو کلمه primus ceps بود
[ترجمه ترگمان]معنای واقعی شاهزاده \"اول\" است، زیرا کلمه ای که پیش از آن شنیده شد، فرانسوی از لاتینی بود، و در زبان لاتین پیش از آن بود که دو کلمه به زبان لاتینی ادا شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This paper does textual research about partial paronym order to verify the authenticity of etymological relation.
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور بررسی صحت رابطه ریشه‌شناختی، به تحقیق متنی در مورد ترتیب مخفف جزئی می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی متون مربوط به دستور paronym جزیی می پردازد تا صحت رابطه etymological را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Puxian dialect is a branch of the Min dialect. A Textual criticism on the Puxian dialect is of value to the etymological research in the other branches of the Min dialect.
[ترجمه گوگل]گویش پوکسی شاخه ای از گویش مین است نقد متنی بر گویش پوکسی برای تحقیقات ریشه‌شناسی در شاخه‌های دیگر گویش مینی ارزش دارد
[ترجمه ترگمان]گویش Puxian شاخه ای از گویش مین است A Textual در گویش Puxian ارزشی برای تحقیق etymological در شاخه های دیگر گویش مین وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This might bespeak a larger appetite on the part of Oliver Hardy and if so there might be an etymological explanation for Ollie's quote.
[ترجمه گوگل]این ممکن است نشان دهنده اشتهای بزرگ تری از سوی الیور هاردی باشد و اگر چنین باشد ممکن است توضیحی ریشه شناختی برای نقل قول اولی وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است اشتهای بیشتری به قسمتی از الیور هاردی داشته باشد، و اگر برای نقل قول از جمله اولی توضیح etymological وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This paper does textual research about partial paronym in order to verify the authenticity of etymological relation.
[ترجمه گوگل]این مقاله به منظور بررسی صحت و سقم رابطه ریشه‌شناختی، به تحقیق متنی در مورد مخفف جزئی می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله تحقیقاتی متنی درباره paronym جزیی به منظور بررسی صحت رابطه etymological انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به ریشه لغات (صفت)
etymological

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to etymology, of or pertaining to the study of the origin and grammatical derivation of words
etymological means concerned with or relating to etymology.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : etymology / etymologist
✅️ صفت ( adjective ) : etymological
✅️ قید ( adverb ) : etymologically
etymological ( باستان‏شناسی )
واژه مصوب: ریشه شناختی
تعریف: مربوط به ریشه شناسی

بپرس