ethiopian

/ˌiːθɪˈoʊpɪən//ˌiːθɪˈəʊpɪən/

معنی: اهل حبشه، سیاه پوست، حبشی
معانی دیگر: (وابسته به کشور اتیوپی و مردم و زبان و فرهنگ آن) حبشی، اتیوپیایی، (جغرافی - مردم شناسی) افریقایی (وابسته به افریقا سوای افریقای شمالی)، ساکن اتیوپی، ethiop حبشی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of or pertaining to Ethiopia or its people, culture, language, or the like.

(2) تعریف: of or belonging to Africa below or near the equator and the southern portion of the Arabian peninsula, as certain plant or animal species.
اسم ( noun )
• : تعریف: a native or citizen of Ethiopia, or a descendant thereof.

جمله های نمونه

1. The Ethiopian is aiming to produce his second record-breaking run of the week.
[ترجمه گوگل]این بازیکن اتیوپیایی قصد دارد دومین رکوردشکنی هفته خود را به ثبت برساند
[ترجمه ترگمان]اتیوپی قصد دارد دومین دوره رکورد شکنی خود را در این هفته تولید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Transcribing the Ethiopian text into the English alphabet was their first task.
[ترجمه گوگل]رونویسی متن اتیوپی به الفبای انگلیسی اولین کار آنها بود
[ترجمه ترگمان]استفاده از متن اتیوپی به الفبای انگلیسی اولین وظیفه آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Ethiopia's dictatorship was toppled by Eritrean and Ethiopian rebels.
[ترجمه گوگل]دیکتاتوری اتیوپی توسط شورشیان اریتره و اتیوپی سرنگون شد
[ترجمه ترگمان]دیکتاتوری اتیوپی توسط شورشیان اریتره و اتیوپی سرنگون شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ethiopian Jews were entitled to immigrate to Israel under the Law of Return.
[ترجمه گوگل]یهودیان اتیوپیایی طبق قانون بازگشت حق مهاجرت به اسرائیل را داشتند
[ترجمه ترگمان]یهودیان اتیوپی حق داشتند که تحت قانون بازگشت به اسرائیل مهاجرت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Moses is also said to have had an Ethiopian wife, according to Numbers 12: (However, the 11th century Talmudic commentator Rashi stated that this is merely a reference to the beauty of Zipporah.
[ترجمه گوگل]طبق اعداد 12، موسی همچنین گفته می شود که یک همسر اتیوپیایی داشته است: (اما، راشی مفسر تلمودی قرن یازدهم بیان کرد که این صرفاً اشاره ای به زیبایی زیپوره است
[ترجمه ترگمان]همچنین گفته می شود که موسی یک زن اتیوپیایی دارد، طبق اعداد ۱۲: (با این حال، century commentator ۱۱th، Rashi)اظهار داشت که این صرفا اشاره ای به زیبایی of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ustinov claimed also to have Swiss, Ethiopian, Italian and French blood everything except English.
[ترجمه گوگل]اوستینوف همچنین مدعی شد که خون سوئیسی، اتیوپیایی، ایتالیایی و فرانسوی به جز انگلیسی دارد
[ترجمه ترگمان]Ustinov ادعا کرد که همه چیز به جز زبان انگلیسی، از خون سوییس، اتیوپی، ایتالیایی و فرانسوی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Ethiopian government has, however, dismissed the reports as totally fabricated.
[ترجمه گوگل]با این حال، دولت اتیوپی این گزارش ها را کاملا ساختگی رد کرده است
[ترجمه ترگمان]با این حال، دولت اتیوپی این گزارش ها را به طور کامل ساختگی رد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. BOWED HEADS: Ethiopian Orthodox worshipers prayed before the traditional Washing of the Feet ceremony at the Ethiopian section of the Church of the Holy Sepulchre in Jerusalem's Old City Thursday.
[ترجمه گوگل]سرهای خمیده: نمازگزاران ارتدکس اتیوپیایی قبل از مراسم سنتی شستن پاها در بخش اتیوپیایی کلیسای مقبره مقدس در شهر قدیمی اورشلیم در روز پنجشنبه دعا کردند
[ترجمه ترگمان]bowed HEADS: نمازگزاران مسلمان اتیوپی قبل از شستن سنتی مراسم Feet در بخش Ethiopian کلیسای سنت Sepulchre در شهر قدیمی اورشلیم در روز پنج شنبه دعا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Are Ethiopian men allowed to marry whites?
[ترجمه گوگل]آیا مردان اتیوپیایی مجاز به ازدواج با سفیدپوستان هستند؟
[ترجمه ترگمان]ایا men می توانند با سفید پوست ها ازدواج کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ethiopian girls hold up fingers marked with ink to show they have been immunized against polio.
[ترجمه گوگل]دختران اتیوپیایی انگشتانی را که با جوهر مشخص شده است بالا می گیرند تا نشان دهند که در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه ترگمان]دختران اتیوپی انگشتان خود را با جوهر پوشانده اند تا نشان دهند که در برابر فلج اطفال واکسینه شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Why is the Ethiopian wolf the rarest canid on the planet?
[ترجمه گوگل]چرا گرگ اتیوپیایی نادرترین سگ سگ روی کره زمین است؟
[ترجمه ترگمان]چرا گرگ اتیوپی the canid روی کره زمین است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For a long time the Ethiopian people have waged a glorious struggle for independence.
[ترجمه گوگل]برای مدت طولانی مردم اتیوپی مبارزه باشکوهی را برای استقلال به راه انداخته اند
[ترجمه ترگمان]برای مدتی طولانی، مردم اتیوپی یک مبارزه با شکوه برای استقلال به راه انداخته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. VOA's Peter Heinlein visited the Ethiopian town of Awassa, to meet an Ethiopian-American man who returned to the land of his birth to Make a Difference with youngsters hungry for learning.
[ترجمه گوگل]پیتر هاینلین، خبرنگار صدای آمریکا، از شهر آواسا در اتیوپی دیدن کرد تا با مردی اتیوپیایی-آمریکایی که به سرزمین محل تولدش بازگشته بود، با جوانان تشنه یادگیری تفاوت ایجاد کند
[ترجمه ترگمان]VOA، پیتر Heinlein از شهر اتیوپی of دیدن کرد تا با یک مرد اتیوپی - آمریکایی ملاقات کند که به سرزمین زاد و ولد خود بازگشت تا به جوانان تشنه یادگیری نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Providentially the Lord used a God-fearing Ethiopian eunuch named Ebed - Melech to come to Jeremiah's rescue.
[ترجمه گوگل]خداوند به طور مشروط از یک خواجه اتیوپیایی خداترس به نام ابد - ملک استفاده کرد تا ارمیا را نجات دهد
[ترجمه ترگمان]خدای من، لرد از a Ethiopian - به نام Ebed نامیده می شد تا به نجات خرمیا د سنت آمور برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اهل حبشه (اسم)
abyssinian, ethiopian, ethiop

سیاه پوست (اسم)
ethiopian, ethiop, blackamoor, negro, nigger, boogie, blacky, colored

حبشی (صفت)
ethiopian, ethiop, ethiopic

انگلیسی به انگلیسی

• one of ethiopian origin, resident of ethiopia
of or pertaining to ethiopia, of ethiopian origin

پیشنهاد کاربران

بپرس