اسم ( noun )
• (1) تعریف: a landed property, usu. large and having a sizable house connected to it.
- She comes from a wealthy family who live on a magnificent estate.
[ترجمه گوگل] او از خانواده ای ثروتمند می آید که در یک ملک باشکوه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان] او از خانواده ای ثروتمند است که در ملک باشکوه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او از خانواده ای ثروتمند است که در ملک باشکوه زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- As a young man, he was a servant on an estate.
[ترجمه معصومه حاجی پور] او در هیئت یه مرد جوان، خدمتکار عمارت بود.|
[ترجمه گوگل] در جوانی در یک ملک خدمتکار بود[ترجمه ترگمان] به عنوان یک جوان، او خدمتکار ملک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Most of these estates were granted to nobles by the king.
[ترجمه گوگل] بیشتر این املاک توسط شاه به اشراف اعطا شد
[ترجمه ترگمان] بیشتر این املاک رو به نجیب زادها واگذار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بیشتر این املاک رو به نجیب زادها واگذار کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: all the property of an individual or family, esp. the property left by a deceased person.
• مشابه: legacy, property
• مشابه: legacy, property
- His son inherited his entire estate.
[ترجمه گوگل] پسرش کل دارایی او را به ارث برد
[ترجمه ترگمان] پسرش تمام املاک خود را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] پسرش تمام املاک خود را به ارث برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Her estate consisted of several properties, some jewelry, and a small amount of cash.
[ترجمه گوگل] دارایی او شامل چندین ملک، مقداری جواهرات و مقدار کمی پول نقد بود
[ترجمه ترگمان] املاک او شامل چندین خاصیت، مقداری جواهر و مقدار کمی پول نقد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] املاک او شامل چندین خاصیت، مقداری جواهر و مقدار کمی پول نقد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: social or economic standing or rank.
- People of such low estate would never have been welcomed there.
[ترجمه گوگل] مردم با چنین سطح پایین هرگز در آنجا مورد استقبال قرار نمی گرفتند
[ترجمه ترگمان] در آنجا مردم چنین املاک و estate هرگز به آن خوشامد نمی گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] در آنجا مردم چنین املاک و estate هرگز به آن خوشامد نمی گفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (4) تعریف: (chiefly British) a piece of land where the houses or other buildings, often all similar in type, are built together according to a plan; housing development.