episcopal

/ˌɪˈpɪskəpl̩//ɪˈpɪskəpl̩/

معنی: مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
معانی دیگر: وابسته به نظام اسقفی، اسقفی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: episcopally (adv.)
(1) تعریف: of or relating to a bishop or government of a church by bishops.

(2) تعریف: (cap.) of or relating to the Protestant Episcopal Church.

جمله های نمونه

1. A sizeable proportion of the episcopal appointments recorded by Gregory are quite clearly uncanonical.
[ترجمه گوگل]بخش قابل توجهی از انتصابات اسقفی ثبت شده توسط گریگوری کاملاً غیر متعارف هستند
[ترجمه ترگمان]بخش قابل ملاحظه ای از انتصابات اسقفی که توسط گریگوری ثبت شده است کاملا واضح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ste Barbe's episcopal acta confirm his sympathy for the ethos of the Yorkshire monastic reform movement.
[ترجمه گوگل]آکتای اسقفی Ste Barbe همدردی او را با اخلاق جنبش اصلاحات رهبانی یورکشایر تأیید می کند
[ترجمه ترگمان]رئیس کلیسای سنت s، همدردی خود را با جنبش اصلاح رهبانیت Yorkshire تایید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That episcopal ordination made one a member of the episcopal college was accepted in principle by the second session.
[ترجمه گوگل]آن حکم اسقفی باعث شد که یکی از اعضای کالج اسقفی در جلسه دوم پذیرفته شود
[ترجمه ترگمان]این مقام اسقفی، که یکی از اعضای دانشکده را به عهده گرفت، در اصل در جلسه دوم پذیرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Trondheim episcopal palace adjoins the cathedral and dates from the twelfth century.
[ترجمه گوگل]کاخ اسقفی تروندهایم در مجاورت کلیسای جامع است و قدمت آن به قرن دوازدهم می رسد
[ترجمه ترگمان]کاخ Trondheim adjoins کلیسا و تاریخ آن از قرن دوازدهم قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The funeral, at Trinity Episcopal Church, was notable for the family members who attended and for those who did not.
[ترجمه گوگل]مراسم تشییع جنازه در کلیسای اسقفی ترینیتی برای اعضای خانواده که در آن شرکت کردند و برای کسانی که شرکت نکردند قابل توجه بود
[ترجمه ترگمان]مراسم تدفین، در کلیسای اسقفی Trinity، برای اعضای خانواده که در آن شرکت کرده بودند و برای کسانی که این مراسم را انجام می دادند، قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ancient and well-established episcopal churches tended to stabilize subsequent urban development.
[ترجمه گوگل]کلیساهای اسقفی باستانی و تثبیت شده تمایل به تثبیت توسعه شهری بعدی داشتند
[ترجمه ترگمان]کلیساهای باستانی که به خوبی تاسیس شده اند، تمایل به تثبیت توسعه شهری بعدی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An Episcopal church in Vermont where my uncle was the rector.
[ترجمه گوگل]یک کلیسای اسقفی در ورمونت که عموی من پیشوای آن بود
[ترجمه ترگمان]کلیسای اسقفی به کلیسای اسقفی Vermont جایی که عموی من کشیش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Episcopal Church recently cut its national budget by five percent and has frozen hiring and salaries.
[ترجمه گوگل]کلیسای اسقفی اخیراً بودجه ملی خود را پنج درصد کاهش داده و استخدام و حقوق را متوقف کرده است
[ترجمه ترگمان]کلیسای اسقفی اخیرا بودجه ملی خود را ۵ درصد کاهش داده و استخدام و حقوق را متوقف کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Roman catholic church, in episcopal statements, unequivocally condemns violence North or South.
[ترجمه گوگل]کلیسای کاتولیک رومی، در بیانیه های اسقفی، خشونت های شمال یا جنوب را به صراحت محکوم می کند
[ترجمه ترگمان]کلیسای کاتولیک روم در بیانیه اسقف ها به صراحت خشونت شمال یا جنوب را محکوم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The larger southern Episcopal element was perfectly content to keep bishops three thousand miles away.
[ترجمه گوگل]بخش بزرگتر اسقف جنوبی کاملاً راضی بود که اسقف ها را سه هزار مایل دورتر نگه دارد
[ترجمه ترگمان]یک آلمان اسقفی بزرگ کاملا راضی بود که اسقف را سه هزار میل دورتر نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Episcopal elections were not always peaceful, especially if tension arose between influential families or groups.
[ترجمه گوگل]انتخابات اسقفی همیشه مسالمت آمیز نبود، به خصوص اگر تنش بین خانواده ها یا گروه های با نفوذ ایجاد می شد
[ترجمه ترگمان]انتخابات اسقفی همیشه صلح آمیز نبود، به خصوص اگر بین خانواده های متنفذ یا گروه ها وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. John the Baptist Episcopal Church is also worth a stop.
[ترجمه گوگل]کلیسای اسقفی جان باپتیست نیز ارزش یک توقف را دارد
[ترجمه ترگمان]کلیسای اسقفی John نیز ارزش یک توقف دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Episcopal persecution, however, drove them to flee to the relative anonymity of London at the end of the 1620s.
[ترجمه گوگل]با این حال، آزار و شکنجه اسقفی، آنها را وادار کرد تا در اواخر دهه 1620 به ناشناس بودن نسبی لندن فرار کنند
[ترجمه ترگمان]در پایان سال ۱۶۲۰، تحت پی گرد قانونی قرار گرفت و آن ها را وادار به فرار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Though Presbyterians tutored him, he chose the Episcopal way and in 1762 went to London for ordination.
[ترجمه گوگل]اگرچه پروتستان او را تعلیم می دادند، او راه اسقفی را انتخاب کرد و در سال 1762 برای انتصاب به لندن رفت
[ترجمه ترگمان]پرسبیتریان او را تعلیم داد، اما او به سبک اسقفی انتخاب کرد و در سال ۱۷۶۲ برای هماهنگی به لندن رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. James by-the-Sea Episcopal Church.
[ترجمه گوگل]کلیسای اسقفی جیمز کنار دریا
[ترجمه ترگمان]کلیسای اسقفی \"جیمز by\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت (صفت)
episcopal

انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to bishops; pertaining to the episcopal church (christianity)
episcopal means belonging or relating to a bishop; a formal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس