epiglottis

/ˌepɪˈɡlɒtɪs//ˌepɪˈɡlɒtɪs/

معنی: نای بند، اپی گلوت، شراع الحنک، زبانک
معانی دیگر: (کالبدشناسی) اپیگلوت، بر چاکنای (دریچه ی نای)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: epiglottides, epiglottises
مشتقات: epiglottal (adj.), epiglottic (adj.)
• : تعریف: a thin, flexible plate of cartilage at the root of the tongue that, by closing over the glottis, prevents food from entering the windpipe during swallowing.

جمله های نمونه

1. Methods: Reconstruction of larynx by the epiglottis cartilage was performed in 32 patients after partial laryngectomy.
[ترجمه ایرانی] بازسازی حنجره با غضروف نای بند در سی و دو بیمار ، پس از برداشتن جزئی حنجره، انجام شد.
|
[ترجمه گوگل]روش کار: بازسازی حنجره توسط غضروف اپی گلوت در 32 بیمار پس از لارنژکتومی نسبی انجام شد
[ترجمه ترگمان]روش ها: بازسازی حنجره با غضروف epiglottis در ۳۲ بیمار پس از laryngectomy جزئی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Conclusion: Epiglottis is one of the ideal material in laryngoplasty after the partial laryngectomy.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: اپی گلوت یکی از مواد ایده‌آل در لارنگوپلاستی پس از لارنگکتومی جزئی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: epiglottis یکی از مواد ایده آل در laryngoplasty بعد از laryngectomy جزیی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In some cases, such as when the swollen epiglottis blocks the windpipe, a tracheostomy may be performed.
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، مانند زمانی که اپی گلوت متورم نای را مسدود می کند، ممکن است تراکئوستومی انجام شود
[ترجمه ترگمان]در برخی موارد، مانند زمانی که epiglottis متورم در نای را مسدود می کند، ممکن است یک tracheostomy انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Furthermore, 12 cases were seen with abscess in epiglottis and were operated on with tracheotomy because of acute laryngeal obstruction.
[ترجمه گوگل]همچنین 12 مورد با آبسه در اپی گلوت مشاهده شد و به دلیل انسداد حاد حنجره با تراکئوتومی جراحی شدند
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، ۱۲ مورد با abscess در epiglottis دیده شد و به خاطر انسداد حاد تنفسی، با عمل جراحی نای بری عمل کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: The technique of brim shape epiglottis plasty had avoid aspiration of food and also improved function of speech and swallowing for total laryngectomy patients.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تکنیک اپی‌گلوتیس لبه‌شکل پلاستی باعث جلوگیری از آسپیراسیون غذا و همچنین بهبود عملکرد گفتار و بلع در بیماران لارنگکتومی کامل شد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: تکنیک شکل لبه epiglottis epiglottis plasty از اشتیاق غذا اجتناب کرده و عملکرد بهبود یافته گفتار و بلعیدن تمامی بیماران laryngectomy را بهبود بخشیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Hemorrhages of the epiglottis and larynx appear to vary with the conditions under which the disease is observed.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد خونریزی اپی گلوت و حنجره با شرایطی که در آن بیماری مشاهده می شود متفاوت است
[ترجمه ترگمان]hemorrhages از حنجره و حنجره به نظر می رسد با شرایطی که این بیماری در آن مشاهده می شود، تفاوت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Glottis epiglottis plays the role of the protective cover.
[ترجمه گوگل]گلوتیس اپی گلوت نقش پوشش محافظ را ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]glottis epiglottis نقش پوشش محافظ را بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The patient's symptoms and a cherry-red swollen epiglottis, which was seen during intubation and a neck CT (which was done later) confirmed the diagnosis of acute epiglottitis .
[ترجمه گوگل]علائم بیمار و اپی گلوت متورم قرمز آلبالویی که در حین لوله گذاری دیده شد و سی تی گردن (که بعدا انجام شد) تشخیص اپی گلوتیت حاد را تایید کرد
[ترجمه ترگمان]علایم بیمار و یک epiglottis متورم و قرمز رنگ، که در طول intubation و یک CT گردنم دیده شد (که بعدا انجام شد)تشخیص of حاد را تایید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Reconstruction: Larynx: the remains of epiglottis, perichondrium of thyroid cartilage, the infrahyoid muscular fascia, and the platysmal flap were utilized to restore the defects of larynx.
[ترجمه گوگل]بازسازی: حنجره: از بقایای اپی گلوت، پریکندریوم غضروف تیروئید، فاسیای عضلانی زیرهیوئید و فلپ پلاتیسمی برای ترمیم نقایص حنجره استفاده شد
[ترجمه ترگمان]بازسازی: Larynx: باقیمانده غضروف تیرویید، غضروف تیرویید، لایه عضلانی infrahyoid، و دریچه platysmal برای ترمیم نقص های حنجره استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The serious food with can affect people normal or phonate, besides the mucous membrane inside the lip, happen possibly also on tongue and epiglottis mucous membrane.
[ترجمه گوگل]غذای جدی می تواند افراد عادی یا آوادار را تحت تأثیر قرار دهد، علاوه بر غشای مخاطی داخل لب، احتمالاً روی زبان و غشای مخاطی اپی گلوت نیز اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]مواد غذایی جدی که می توانند بر مردم عادی یا غیر عادی تاثیر بگذارند، علاوه بر غشا مخاطی که در لب دارند، احتمالا بر روی زبان و غشا مخاطی قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Supraglottic injuries in two cases including c fractures of the epiglottis in 2 and associated with a laceration of the aryepiglottic folds and the hypopharynx.
[ترجمه گوگل]آسیب های سوپراگلوت در دو مورد شامل شکستگی c اپی گلوت در 2 و همراه با پارگی چین های آری اپی گلوت و هیپوفارنکس
[ترجمه ترگمان]supraglottic در دو حالت شامل c شکستگی استخوان در ۲ و همراه با پارگی لایه های aryepiglottic و hypopharynx است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The residual larynx was repaired with cervical skin flap, sternohyoid myolemma, epiglottis and its residual part.
[ترجمه گوگل]حنجره باقیمانده با فلپ پوست دهانه رحم، میولم استرنوهیوئید، اپی گلوت و قسمت باقیمانده آن ترمیم شد
[ترجمه ترگمان]حنجره باقیمانده با دریچه پوست گردنی، sternohyoid myolemma، epiglottis و قسمت باقیمانده آن تعمیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a consequence, in those moments in which the epiglottis does not have time to cover the trachea, we choke.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، در آن لحظاتی که اپی گلوت وقت ندارد نای را بپوشاند، خفه می شویم
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، در آن لحظاتی که the فرصت برای پوشش نای را ندارد، ما خفه می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Lateral x-ray view of the neck soft tissues. There is thickening of the epiglottis with narrowing of the airway (red arrow in Figure .
[ترجمه گوگل]نمای جانبی اشعه ایکس از بافت های نرم گردن ضخیم شدن اپی گلوت همراه با باریک شدن راه هوایی وجود دارد (فلش قرمز در شکل
[ترجمه ترگمان]نمای جانبی پرتو ایکس از بافته ای نرم گردن epiglottis با باریک شدن راه تنفسی (پیکان قرمز در شکل)وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نای بند (اسم)
epiglottis

اپی گلوت (اسم)
epiglottis

شراع الحنک (اسم)
epiglottis

زبانک (اسم)
epiglottis, ligule

انگلیسی به انگلیسی

• flap of cartilage which covers the entrance to the larynx (anatomy)
your epiglottis is the thin flap at the back of your tongue which closes when you swallow food in order to prevent the food from going down your windpipe.

پیشنهاد کاربران

اپی گلوت معنی زبان کوچک ندارد. زبان کوچک می شود Uvula
اپی گلوت درپوش نای است. یا همان که گفته شد: برچاکنای
[پزشکی] اپیگلوت، نای بند: غضروف برگی شکلی که در طی غذاخوردن مسیر حنجره را می بندد
epiglottis ( زیست‏شناسی )
واژه مصوب: برچاکنای
تعریف: زبانه‏ای که بالای حنجره قرار دارد و مانع ورود غذا به نای می‏شود |||* در زبان عامه آن را زبان کوچک گویند.
درپوشی

بپرس