epigastrium

/epəˈɡæstriːəm//ˌepɪˈɡæstrɪəm/

معنی: شکم سر، فوق المعده، بالای شکم، روی معده
معانی دیگر: (کالبد شناسی - بخش بالایی شکم از زیر دنده ها تا ناف) بالا شکم، سردل، طاق دل

جمله های نمونه

1. Its patient much companion has epigastrium to bilge full, pectoral coerce suffering is full, umbilical ministry moves palpitate hyperfunction, the disease such as constipation.
[ترجمه گوگل]همراه بیمار آن بسیار اپی گاستر به آبریز کامل، درد سینه اجبار پر است، وزارت ناف حرکت می کند تپش بیش از حد، بیماری مانند یبوست
[ترجمه ترگمان]از آنجایی که این بیماری دچار یبوست شده، این بیماری از جمله یبوست این بیماری را به طور کامل به دام می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The stomach cancer patient epigastrium ache, through will hold back will also have the alleviation.
[ترجمه گوگل]بیمار مبتلا به سرطان معده درد اپی گاستر، از طریق مهار نیز کاهش خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]درد بیمار سرطان معده درد را تحمل می کند و این تسکین و تسکین را نیز به همراه خواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Because the gallbladder is located at the epigastrium, a shape like small beverage bottle.
[ترجمه گوگل]از آنجا که کیسه صفرا در قسمت اپی گاستر قرار دارد، شکلی شبیه بطری کوچک نوشیدنی
[ترجمه ترگمان]از آنجا که کیسه صفرا در the واقع شده است، شکل یک بطری نوشیدنی کوچک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Main body is asked for is epigastrium tenderness.
[ترجمه گوگل]بدن اصلی درخواست حساسیت اپیگاستر است
[ترجمه ترگمان]از بدنه اصلی خواسته می شود که مهربانی epigastrium باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There has been no burning in epigastrium.
[ترجمه گوگل]سوزش در اپی گاستر وجود نداشته است
[ترجمه ترگمان]تو بالای شکم هیچ آتیشی در کار نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The disease since this disease is urgent suddenly, clinical and main show is pang of shiver, high fever, epigastrium, disgusting, vomiting, have purulent sex puke occasionally.
[ترجمه گوگل]این بیماری از آنجایی که این بیماری به طور ناگهانی فوری است، علائم بالینی و اصلی عبارتند از: لرز، تب بالا، اپی گاستر، منزجر کننده، استفراغ، گهگاه فتق جنسی چرکی
[ترجمه ترگمان]بیماری که از آن بیماری بسیار فوری است ناگهان از لرزش، تب و استفراغ، استفراغ، تهوع، تهوع، استفراغ و استفراغ و استفراغ بیماری های واگیر دار یا تهوع داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The pain of biliary colic is occasionally in the epigastrium.
[ترجمه گوگل]درد قولنج صفراوی گاهی در اپی گاستر است
[ترجمه ترگمان]درد قولنج گاهی اوقات در the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Most patient is without a symptom, if semiotic much performance is meal hind full bilge, ache of belch, anorexia, disgusting, epigastrium is unwell, or angular, anaemic, glossitis, diarrhoea.
[ترجمه گوگل]اکثر بیماران بدون علامت هستند، اگر نشانه‌شناسی عملکرد بیشتر غذا، درد آروغ، بی‌اشتهایی، منزجر کننده، ناخوشایند اپیگاستر یا زاویه‌دار، کم خون، گلوسیت، اسهال باشد
[ترجمه ترگمان]بیشتر بیماران مبتلا به علایم بیماری هستند، در صورتی که عملکرد خیلی زیادی با semiotic انجام شود، درد آروغ زدن، anorexia، disgusting، epigastrium، unwell، or، glossitis، اسهال و اسهال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective To evaluate the anesthesia methods and management of the patients with epigastrium operation.
[ترجمه گوگل]هدف ارزیابی روش های بیهوشی و مدیریت بیماران تحت عمل اپی گاستر
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی روش های بی هوشی و مدیریت بیماران با عملیات epigastrium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To discuss the methods of anesthesia of the epigastrium operation for the aged high-risk patients.
[ترجمه گوگل]هدف بحث در مورد روش های بیهوشی عمل اپی گاستر برای بیماران مسن پرخطر
[ترجمه ترگمان]هدف از این تحقیق، بررسی روش های بی هوشی عمل جراحی برای بیماران با خطر بالای سالمندان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Chronic portal hypertension may lead to development of collateral circulation, which is manifested as caput medusa in the region of the umbilicus and epigastrium.
[ترجمه گوگل]فشار خون مزمن پورتال ممکن است منجر به ایجاد گردش خون جانبی شود که به صورت مدوزا در ناحیه ناف و اپی گاستر ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]فشار خون بالای پورتال ممکن است منجر به توسعه گردش نقدی شود که به عنوان caput medusa در منطقه of و epigastrium آشکار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Objective:To estimate the feasibility of continuous target controlled infusion of isopropyl hydroxy-benzene in compound epidural block of epigastrium operation.
[ترجمه گوگل]هدف: برآورد امکان انفوزیون کنترل شده با هدف پیوسته ایزوپروپیل هیدروکسی بنزن در بلوک اپیدورال ترکیبی عمل اپیگاستر
[ترجمه ترگمان]هدف: برای برآورد امکان سنجی تزریق هدف پیوسته ایزوپروپیل بنزن - بنزن در بلوک اپیدورال عملیات epigastrium
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As a result of XuWine, the person that excitant food and medicaments are caused, have epigastrium more unwell, aching, anorexia, disgusting, vomiting, general very not serious.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نتیجه از XuWine، فردی که غذا و داروی تحریک کننده ایجاد می کند، اپی گاستر ناخوشایندتر، درد، بی اشتهایی، منزجر کننده، استفراغ، به طور کلی بسیار جدی نیست
[ترجمه ترگمان]در نتیجه of، فردی که غذای excitant و medicaments ایجاد می شود، epigastrium، درد، تهوع، تهوع، تهوع، استفراغ، عمومی بسیار جدی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. On examination the main physical sign is tenderness in the epigastrium or right hypochondria, but between attacks this may be absent.
[ترجمه گوگل]در معاینه، علامت فیزیکی اصلی حساسیت در اپی گاستر یا هیپوکندری راست است، اما بین حملات ممکن است وجود نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]در امتحان علامت فیزیکی اصلی، رقت قلب یا مالیخولیا است، اما بین حملاتی که ممکن است وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شکم سر (اسم)
epigastrium

فوق المعده (اسم)
epigastrium

بالای شکم (اسم)
epigastrium

روی معده (اسم)
epigastrium

انگلیسی به انگلیسی

• upper and middle abdomen (anatomy)

پیشنهاد کاربران

epigastrium ( پزشکی )
واژه مصوب: بالاشکم
تعریف: منطقۀ میانی بالای شکم، واقع در داخل زاویۀ زیرجناغی

بپرس