• (1)تعریف: a folded paper wrapper made to enclose an object such as a letter, esp. for mailing.
- She addressed and sealed the envelope, and then placed a stamp on the face of it.
[ترجمه niloo] او آدرس رو نوشت و پاکت نامه رو محکم بست، و روی اون تمبر رو گذاشت.
|
[ترجمه نیلو] او آدرس را نوشت و پاکت نامه را ( محکم ) بست و تمبر را روی آن قرار داد.
|
[ترجمه گوگل] او خطاب قرار داد و پاکت را مهر و موم کرد و سپس روی آن مهر گذاشت [ترجمه ترگمان] پاکت را مهر کرد و مهر و موم کرد و روی صورتش مهر زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: anything that covers, wraps, encloses, or surrounds. • مشابه: surround
10. cyrus put the letter in an envelope and sealed it
سیروس نامه را در پاکت گذاشت و در آن را چسباند.
11. he folded the letter in an envelope and mailed it
نامه را در پاکت گذاشت و پست کرد.
12. she removed the stamps from the envelope
تمبرها را از پاکت کند.
13. to stick a stamp on the envelope
روی پاکت تمبر چسباندن
14. he crammed so many letters in the envelope that it tore
او آنقدر نامه در پاکت چپاند که پاکت پاره شد.
15. the ransom (money) was placed in an envelope
باج را در یک پاکت گذاشتند.
16. don't forget to stick a stamp on the envelope
فراموش نکن که روی پاکت تمبر بچسبانی.
17. He took a used envelope bearing an Irish postmark.
[ترجمه گوگل]او یک پاکت کارکرده با یک مهر پست ایرلندی برداشت [ترجمه ترگمان]او یک پاکت استفاده کرد که روی مهر تمبر ایرلندی نوشته شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. She affixed a stamp to the envelope.
[ترجمه گوگل]او یک تمبر روی پاکت چسباند [ترجمه ترگمان]مهر را روی پاکت گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
19. I put the letter in the envelope and placed it on the pile.
[ترجمه ریحانه حسن آبادی] نامه را در پاکت قرار دادم و آن را روی ستون گذاشتم
|
[ترجمه گوگل]نامه را داخل پاکت گذاشتم و روی توده گذاشتم [ترجمه ترگمان]نامه را در پاکت گذاشتم و روی توده گذاشتم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
20. This envelope is made from recycled paper.
[ترجمه گوگل]این پاکت از کاغذ بازیافتی ساخته شده است [ترجمه ترگمان]این پاکت از روی کاغذ recycled ساخته شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
21. Please enclose a stamped addressed envelope if you would like a reply.
[ترجمه گوگل]اگر مایل به پاسخ هستید، لطفاً یک پاکت نشانی مهر شده را ضمیمه کنید [ترجمه ترگمان]لطفا یک پاکت پر مهر و مهر و مهر را به او بدهید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
22. The envelope is addressed to Jack Johnson, Esq.
[ترجمه گوگل]آدرس پاکت نامه جک جانسون، Esq [ترجمه ترگمان]این پاکت خطاب به جک جانسون بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
23. I recognised her handwriting on the envelope.
[ترجمه ardalan] دست خط او را روی پاکت تشخیص دادم
|
[ترجمه .....] دست خط او را روی پاکت را شناختم
|
[ترجمه گوگل]دست خط او را روی پاکت تشخیص دادم [ترجمه ترگمان]خطی را که روی پاکت بود شناختم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[سینما] پوشش لامپ / حباب [عمران و معماری] پوش - پوشش [کامپیوتر] پاکت 1- ( در یک برنامه ی ترسیم ) محیط خیالی یک شیء که آن را محصور کرده است . می توانید پاکت را ویرایش کنید . از شکل مستطیلی به شکل منحنی دار تبدیل نمایید و در نتیجه محتویات درون آن را از شکل بیندازید . 2. ( درمهندسی ) حدودی که توسط محدویت های فیزیکی یا تکنیکی تحمیل می شود . نام ( پاکت ) به این دلیل انتخاب شده است که چنین محدودیتهایی را مانند محیط یک ناحیه در گراف می توان . می توان مجسم کرد . افشار دادن پاکت یعنی کارکردن در نزیدیک محدوده ها . - پاکت بسته . [برق و الکترونیک] پوش - حباب ؛پوش 1. پوشش شیشه ای یا فلزی لامپ الکترونی . 2. منحنی ای که از اتصال نقاط اوج نمودار مربوط به شکل موج سیگنال حامل مدوله شده «ار-اف» به دست می آید . [ریاضیات] پوش
انگلیسی به انگلیسی
• paper wrapper in which letters are sealed and sent an envelope is the rectangular paper cover in which you send a letter through the post. an envelope is also a substance that covers another object, completely enclosing it.
در معدن: محدوده، فضا یا حجم، بدنه کانسنگ به عنوان مثال: smaller mining envelope = محدوده یا حجم استخراج کوچک تر
پاکت نامه نوعی پاکت برای بسته بندی است که معمولاً از جنس کاغذ است و برای انتقال برگ کاغذ یا کارت مورد استفاده قرار می گیرد. Packaging item, usually made of thin flat material An envelope is a common packaging item, usually made of thin, flat material. It is designed to contain a flat object, such as a letter or card. ... [مشاهده متن کامل]
( معنی دیگر ) روکش ( منبع: فرهنگ معاصر هزاره ) [معماری] پوسته ی بیرونی ساختمان architectural envelope
envelope ( موسیقی ) واژه مصوب: پوش تعریف: تغییر دامنة موج صوتی در طول زمان