enthrall

/ɪnˈθrɔːrl//ɪnˈθrɔːl/

معنی: اسیر کردن، شیفته کردن، بنده کردن، بغلامی دراوردن، مفتون ساختن
معانی دیگر: enthral : بنده کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enthralls, enthrals, enthraling, enthralling, enthraled, enthralled
مشتقات: enthralingly (adv.), enthrallingly (adv.), enthraler (n.), enthraller (n.), enthrallment (n.), enthralment (n.)
(1) تعریف: to hold the complete attention of; fascinate.
مترادف: captivate, charm, fascinate, mesmerize
متضاد: bore
مشابه: allure, bewitch, enchant, enrapture, hold, hypnotize, immerse, rivet, spellbind, transfix, transport

- The clown's performance enthralled the children.
[ترجمه گوگل] اجرای این دلقک بچه ها را مجذوب خود کرد
[ترجمه ترگمان] اجرای آن لوده کودکان را شیفته خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I was enthralled with each new adventure in the series.
[ترجمه گوگل] من با هر ماجراجویی جدید در این مجموعه مجذوب شدم
[ترجمه ترگمان] من شیفته هر ماجراجویی جدید در این مجموعه بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cause to be in bondage; enslave.
مترادف: enslave, subjugate, yoke
مشابه: capture, control, dominate, enchain, fetter, imprison, indenture, shackle, trammel

- The invaders enthralled large numbers in the conquered lands.
[ترجمه گوگل] مهاجمان تعداد زیادی را در سرزمین های فتح شده مجذوب خود کردند
[ترجمه ترگمان] مهاجمان عده زیادی را در سرزمین های تسخیر شده مجذوب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The baseball game completely enthralled the crowd.
[ترجمه گوگل]بازی بیسبال جمعیت را کاملا مجذوب خود کرد
[ترجمه ترگمان]بازی بیسبال به طور کامل مردم را شیفته خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The passengers were enthralled by the scenery.
[ترجمه گوگل]مسافران مجذوب مناظر آن شدند
[ترجمه ترگمان]مسافران شیفته صحنه بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. They were enthralled with the play.
[ترجمه گوگل]آنها مجذوب این بازی شدند
[ترجمه ترگمان]آن ها شیفته نمایش بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She kept her audience enthralled throughout her twenty - minute performance.
[ترجمه گوگل]او تماشاگرانش را در طول اجرای بیست دقیقه‌ای خود مجذوب خود نگه داشت
[ترجمه ترگمان]او حضار را شیفته عملکرد بیست دقیقه خود نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The child watched, enthralled by the bright moving images.
[ترجمه گوگل]کودک تماشا می کرد، مجذوب تصاویر متحرک روشن
[ترجمه ترگمان]کودک مسحور تصاویر متحرک مسحور کننده آن نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They listened enthralled to what he was saying.
[ترجمه گوگل]آنها با شوق به آنچه او می گفت گوش می دادند
[ترجمه ترگمان]آن ها مجذوب آنچه می گفت گوش می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The audience was enthralled for two hours by a sparkling, dramatic performance.
[ترجمه گوگل]تماشاگران به مدت دو ساعت با اجرای درخشان و دراماتیک مجذوب شدند
[ترجمه ترگمان]تماشاگران بیش از دو ساعت توسط نمایشی پر زرق و برق و نمایشی مسحور کننده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I found your book absolutely enthralling!
[ترجمه گوگل]من کتاب شما را کاملاً جذاب یافتم!
[ترجمه ترگمان]! من کتاب تو رو کاملا \"enthralling\" پیدا کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The fans sat enthralled in the darkened cinema.
[ترجمه گوگل]هواداران شیفته سینمای تاریک نشسته بودند
[ترجمه ترگمان]طرفداران شیفته سینمای تاریک شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The boy was enthralled by the stories of adventure.
[ترجمه گوگل]پسر مجذوب داستان های ماجراجویی شد
[ترجمه ترگمان]پسر شیفته داستان ماجرا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His thrillers make enthralling reading.
[ترجمه گوگل]مهیج های او خواندن را جذاب می کند
[ترجمه ترگمان] داستان های هیجانی - ش داره مطالعه میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He drew and enthralled her.
[ترجمه گوگل]او را کشید و مجذوبش کرد
[ترجمه ترگمان]او را مجذوب و مجذوب خود کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The surrealistic adventure game that will enthrall games of all ages with its moody atmosphere, you'll encounter engaging narrative and a cast of colorful characters.
[ترجمه گوگل]بازی ماجراجویی سوررئالیستی که بازی‌های همه رده‌های سنی را با فضای بد خود مجذوب خود می‌کند، با روایتی جذاب و گروهی از شخصیت‌های رنگارنگ روبرو خواهید شد
[ترجمه ترگمان]بازی ماجراجویانه surrealistic که بازی ها را از همه سنین با فضای تیره خود شیفته می کند، با روایت جذاب و ترکیبی از شخصیت های رنگی مواجه خواهید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was enthrall, enthraled by the story.
[ترجمه گوگل]او شیفته داستان بود، مجذوب داستان
[ترجمه ترگمان]که سخت تحت تاثیر ماجرا قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسیر کردن (فعل)
capture, captivate, enthrall, enthral

شیفته کردن (فعل)
enamor, enamour, enthrall, enthral

بنده کردن (فعل)
thrall, enthrall, enthral, enslave

بغلامی دراوردن (فعل)
enthrall, enthral

مفتون ساختن (فعل)
spellbind, enthrall, enthral

انگلیسی به انگلیسی

• captivate, fascinate; charm, enchant; enslave, subjugate

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enthrall ( enthral )
✅️ اسم ( noun ) : thrall / enthrallment ( enthralment )
✅️ صفت ( adjective ) : enthralling
✅️ قید ( adverb ) : enthrallingly
مجذوب شدن fascinate
علاقه مند شدن
i enthrall the ancient world

بپرس